مذاکرات هستهای به ظاهر در ایستگاه پایانی است و به نظر میرسد بازار جهانی انرژی در انتظار بشکههای نفت ایران است. بحران انرژی و حمله روسیه به اوکراین هم باعث شده است تا اهمیت بازیابی ظرفیت تولید و صادرات نفت ایران پس از توافق احتمالی افزایش یابد.
اروپا برای حمایت از تمامیت ارضی اوکراین و اعمال فشار به روسیه، تحریمهای زیادی علیه صنعت انرژی روسیه اعمال کرده و قرار است از ماه دسامبر، واردات نفت از روسیه به کمترین میزان برسد. اروپا درصدد یافتن جایگزینی برای نفت روسیه است. روز یکشنبه ۳۰ مرداد، خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی مدعی شد که پس از توافق احتمالی، نفت ایران بهسرعت میتواند جایگزین نفت روسیه در بازار اروپا شود.
باید در نظر داشت که در ماه ژوئن، کشورهای اروپایی حدود ۷.۳ میلیون تن نفت از روسیه وارد کردند، که ۰.۴ درصد بیشتر از ماه مه بود. واردات فراوردههای نفتی از روسیه در ماه ژوئن با ۹.۷ درصد افزایش، به ۲.۶۵ میلیون تن رسید.
در گزارش بلومبرگ، به ظرفیت صادراتی بالای نفت روسیه به اروپا اشاره شده است. بر اساس این گزارش، کشورهای اروپایی غیر از خرید نفت روسیه از طریق خطوط لوله، ۱.۲ میلیون بشکه نفت این کشور را نیز از طریق نفتکشها خریداری کردهاند، که نسبت به قبل از تهاجم روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه، یکسوم کاهش داشته است.
تغییر نسبی بازار صادراتی نفت ایران
در دوران تحریمها، چین مقصد عمده صادرات نفت ایران بود. در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما هم نفت ایران به نام کشور ثالث در بازار فروخته میشد. در حال حاضر نیز نفت ایران به نام کشور مالزی در شرق آسیا به فروش میرسد و در چند ماه اخیر، میزان فروش نفت مالزی افزایش یافته است. آمارهای گمرکی چین نشان میدهد که پکن در ماه گذشته، واردات نفت از مالزی را ۱۸۳ درصد افزایش داده است؛ به عبارتی، صادرات نفت مالزی به چین تقریبا سه برابر شده است. این به معنای افزایش صادرات نفت ایران به چین است و البته سوالی که همیشه بیجواب مانده قیمت نفت فروختهشده و نحوه دریافت پول آن از چین است.
با حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای غرب علیه کرملین، روسیه مجبور شد نفتش را با تخفیف زیاد به چین و هند بفروشد. افزایش فروش نفت ارزان روسیه به چین در مواقعی باعث شد تا چین میزان خرید نفت از ایران را کاهش دهد. در ماههای اخیر و با توجه به شرایط بد بازار انرژی در اروپا، نفت ایران در برخی پالایشگاههای اروپایی به مصرف رسید که در این بین، تغییر نسبی بازار صادراتی نفت ایران و مماشات آمریکا در مورد مصرف نفت ایران در برخی پالایشگاههای اروپایی مسئلهای قابل توجه بود.
تغییر پویایی بازار جهانی نفت از سال ۲۰۱۵ به بعد
در سال ۲۰۱۵ و بلافاصله پس از امضای برجام، نفت ایران در عرض چند ماه توانست راهی بازار شود و ایران توانست بخش زیادی از سهم خود از بازار را پس بگیرد. در فاصله هفت سال بین امضای برجام و احیای احتمالی برجام، بازار جهانی انرژی شاهد حوادث ژئوپلتیک گوناگونی بود که هرکدام بهنوبه خود بر بازار تاثیر گذاشتند.
شیوع کرونا، جنگ قیمت نفت و در نهایت، بحران انرژی و حمله روسیه به اوکراین نشان میدهد شرایط بازار انرژی در سال جاری با سال ۲۰۱۵ متفاوت است. در سال ۲۰۱۵، ایران بهراحتی توانست از شرکتهای کشتیرانی مختلف برای حمل نفت بهره گیرد؛ اما پس از توافق احتمالی احیای برجام، چندین ماه زمان لازم است تا ایران بتواند مدارک لازم حمل و بیمه نفت را برای شرکتهای کشتیرانی آماده کند.
فروش نفت ایران، از بازار سیاه تا بازار رسمی
بازگشت ایران به بازار پس از توافق احتمالی احیای برجام میتواند بهمعنای کاهش سهم برخی کشورهای عمده صادرکننده نفت، بهویژه در شرق آسیا، باشد. بهعنوان مثال، دولت بایدن اصلا مایل نیست سهم نفت آمریکا در شرق آسیا کاهش یابد. برخی کارشناسان انرژی بر این عقیدهاند که اگر تحریمهای آمریکا علیه صادرات نفت ایران اعمال نمیشد، صادرات نفت آمریکا افزایش پیدا نمیکرد.
بازگشت ایران میتواند فرصت خوبی برای آمریکا باشد تا بهتدریج ذخایر راهبردیاش را بازیابی کند. دولت بایدن در سال گذشته، در چند مرحله، برای کاهش قیمت نفت بخشی از ذخایر راهبردی نفتش را آزاد کرده بود. آمریکا برای اینکه بتواند دوباره ذخایر راهبردیاش را تکمیل کند، به اعمال فشار به اوپک پلاس برای افزایش ظرفیت تولید نیازی نخواهد داشت.
در مورد بازگشت ایران به بازار، باید در نظر داشت که مشکل اصلی وقتی نمایان خواهد شد که آنچه در بازار سیاه فروخته شده است بهصورت قانونی و پس از رفع تحریمها، در بازار رسمی فروخته شود. در ابتدا، دلالان و معاملهگران بازار نفت تصور خواهند کرد که صادرات نفت ایران افزایش یافته است و به این دلیل، ممکن است قیمت نفت در ابتدای توافق کاهش یابد، اما وقتی مشخص شود نفتی که در بازار رسمی به فروش میرسد قبلا در بازار سیاه فروخته میشد، میتواند باعث افزایش قیمت نفت شود.
تفاهمنامه ۴۰ میلیاردی گازپروم و شرکت ملی نفت ایران
در تیرماه و در حاشیه دیدار روسای جمهوری ایران، روسیه و ترکیه، شرکت گازپروم روسیه تفاهمنامهای به ارزش ۴۰ میلیارد دلار با شرکت ملی نفت ایران امضا کرد. البته هفتهها قبل، خبر احتمال واردات گاز طبیعی از روسیه در برخی رسانههای اصولگرا و نزدیک به دولت رئیسی منتشر شد.
با توجه به روابط بهظاهر خوب ایران و روسیه، این سوال مطرح است که در صورت احیای برجام، مسکو به جایگزینی احتمالی نفت ایران بهجای نفت روسیه در بازار اروپا چه واکنشی نشان خواهد داد و آیا ایران بدون در نظر گرفتن منافع روسیه در بازار اروپا، منافع ملی خویش را دنبال خواهد کرد؟
در اینکه بازگشت ایران میتواند نکته مثبتی در بازار جهانی انرژی باشد شک و شبههای نیست. اگر نفت ایران در دوران تحریمها در بازار سیاه به فروش نمیرفت و اگر همانند سال ۲۰۱۵ شرایط برای جابهجایی نفت ایران از طریق شرکتهای کشتیرانی غربی و حتی ژاپنی فراهم بود، بازگشت احتمالی ایران به بازار تا حد زیادی میتوانست در تثبیت بازار موثر باشد. اما شرایط سال ۲۰۲۲ مانند سال ۲۰۱۵ نیست؛ نفت ایران در حال حاضر هم بهصورت نسبی در بازار چین و اروپا به فروش میرسد و رسمی شدن فروش نفت ایران پس از رفع تحریمها، تاثیر کوتاهمدتی در بازار خواهد داشت.
واکنش کرملین به کاهش سهمش در بازار اروپا و جایگزینی احتمالی نفت ایران هم از مواردی است که باید در ماههای آینده باید منتظر آن بود. بازگشت ایران به بازار نفت اگر با تغییر کلی در سیاست خارجی ایران همراه نباشد، اگر افایتیاف تصویب نشود، اگر جایگاه صادرات انرژی در سیاست خارجی ایران بازتعریف نشود، باید شاهد از دست رفتن فرصتهایش در بازار جهانی انرژی باشد و خود را برای مقابله با ابربحران انرژی و آب، که هر روز احتمال بروز آن بیشتر میشود، آماده کند.