روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «چرا ایالات متحده در یک پروسه زمانی مشخص از افغانستان خارج نشد و دولت این کشور ظرف چند هفته فروپاشید؟ بیش از آنکه خروج آمریکا از افغانستان را به عنوان فرار و خروج غیرمسئولانه ببینیم باید تلاش کنیم بدانیم در پس سیاستها و استراتژی ایالات متحده در قبال افغانستان چه راهبردهایی وجود دارد و هدف بلندمدت این کشور از خروج ناگهانی خود از افغانستان چه بود؟...ایالات متحده در بهترین زمان ممکن همزمان با افزایش قدرت محورهای رقیب خود و افزایش ائتلافهای منطقهای در شرق، از افغانستان خارج شد و شاید پس از گذشت چند سال جهان به این نتیجه برسد که برنده نهایی تجدید حیات و سلطه مجدد طالبان بر افغانستان کسی نبود جز ایالات متحده آمریکا.» این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در حالی قصد داشته از شکستی مفتضحانه برای آمریکائیها دستاورد بسازد که «کارتر مالکاسیان» مشاور ارشد رئیسسابق ستاد مشترک ارتش آمریکا که دو سال در ولایت هلمند بوده است، در کتاب ۵۰۰ صفحهای «جنگ آمریکا در افغانستان» که به تازیگی منتشر گردیده مینویسد: «هیچ شکی وجود ندارد که ما جنگ را باختهایم». آمریکاییها پس از ۲۰ سال جنایت و صرف دستکم دو تریلیون دلار هزینه و برجای گذاشتن دستکم شش هزار نظامی کشته آمریکایی صراحت به شکست سیاست های خود در افغانستان اذعان کردهاند، ابعاد این شکست سنگین بهگونهای بود که باراک اوباما درباره آن گفت: آمریکا در «طولانیترین جنگ تاریخ خود شکست خورده و با افتضاح تمام آن را ترک کرده است».
عصبانیت مدعیان اصلاحات از انتقادها به دولت قبل!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «در ایران و خصوصاً برای دولتمردان، دولت قبل همیشه حاضر است. حتی تا آخرین روز عمر دولت فعلی، دولت قبل میتواند محلی باشد برای حوالت دادن کاستیها و دشواریهای امروز به آن. برخلاف مدعای دولتمردان در زمان حال، از منظر تأثیرگذاری در حوزههای مختلف، نقش دولت قبل از دولت فعلی بیشتر است، خصوصاً آنچه بد، نامطلوب و ویرانکننده است. وقتی پس از سالها همچنان در گفتار مسئولان جدید به مصوبهها، قوانین، فرامین، بخشنامهها و دستورات دولت قبل اشاره میشود، لاجرم به این نتیجه میرسیم که دولت قبل بیش از دولتمردان امروز در اداره کشور با تأثیرات منفی نقش دارد.» در ادامه این مطلب آمده است: «دولت قبل در ذهن سیاستمداران و چهرههای بانفوذ در ساختار سیاسی قابل بازخوانی، تاریخمند، متعلق به گذشته، آموختنی و تجربهآموزی برای ایام حال نیست، بلکه چیزی است که امکان حمله بیوقفه و ادامهدار در زمانهای مختلف را برای بهانهتراشی امروز داراست...دولتمردان امروز برای کشف مقصران و تأمین کسری کار دولت فعلی افکار عمومی را به دولت قبل ارجاع میدهند، چنانکه دولتیهای امروزاندکی در این گزاره دقت کنند؛ کارنامه آنان بر اساس وعدهها، سیاستگذاریها و عملکردهای دوره خودشان سنجش خواهد شد، در هنگام بازخوانی کارنامه دولتها خبری از دولت قبل نخواهد بود، کمتر پای دولت قبل را به میان میکشیدند.» مدعیان اصلاحات رسماً میگویند دولت قبل را نقد نکنید! و از نواقص و کاستیها و اشتباهات آنها درس نگیرید! اتفاقا دولت فعلی بایستی با تجربه دولت قبل به ویژه تصمیماتی مانند ارز ۴۲۰۰ تومانی یا پیوند دادن همه مشکلات کشور به برجام و... برای آینده کشور تصمیم گیری کند. از سویی تردیدی نیست که بسیاری از مشکلات امروز کشور محصول تصمیمات دولت قبل است؛ دولتی که در آن نرخ تورم سر به فلک کشید و در حوزه کالاهای اساسی، مسکن، خودرو، ارز و... شاهد تورمهای چندصددرصدی بودیم.
اصلاحطلبان و آمریکا چگونه برجام را برای مردم پوچ کردند
روزنامه شرق گزارشی را با عنوان «حساسیت مردم به مذاکرات احیای برجام در فضای آنلاین و شبکههای اجتماعی چقدر است؟» منتشر کرده است.
در این متن آمده است: «۱۸ماه از آغاز مذاکرات احیای برجام میگذرد و مردم در این مدت هر هفته و هر ماه شایعاتی را در مورد آن شنیدهاند. گاهی به احیای برجام امیدوار شده و گاهی از آن ناامید شدهاند. با این حال، طولانی و کشدار شدن مذاکرات و عدم اطلاعرسانی دقیق در مورد آن باعث شده است که به مرور حساسیت مردم نسبت به این موضوع کم شود.» ادعای کم شدن حساسیت مردم توسط این روزنامه در حالی مطرح شده که به اقرار مدیران همین رسانهها و به طور خاص مدیرمسئول شرق که در مصاحبه با دهباشی گفته بود: «این مبالغهها [در مورد برجام و اثرات آن] باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» سپس دهباشی در پاسخ مدیرمسئول شرق میگوید: «واقعیت این است که بخشی از اعتباری که برجام در روز اول پیدا کرد به اعتبار سخن دولت نبود (چرا که هیچ دولتی نمیگوید ماست من ترش است) بلکه بخشی به اعتبار روزنامههایی مثل شرق و اعتماد و روزنامههای دیگر بود. این تصور بود که تیم خبری و تیم تحلیلی شما به این جمعبندی رسیده است که براساس قراینی تحریمها تمام شد و از هم پاشید.»
به اعتبار این اعترافهای صریح و آنچه رخ داده به این جمعبندی میتوان رسید: الف) چنانکه خود مدیرمسئول شرق هم گفته حتی پیش از انعقاد توافق برجام «فضای تنگ و ترشی» علیه برجام بود. این یعنی مردم ایران از پیش از اجرای برجام در ۱۳۹۴ هم چندان به آمریکا امید نداشتند و این رفتار مردم دقیقا نقطه مقابل طیف موسوم به اصلاحطلب است که آمریکا و اروپا هر بدعهدی با کشورمان انجام دهند این طیف گویی که در این باب هیچ حافظه تاریخی ندارند و باز هم در نهایت سادهلوحی به سمت غرب میدوند.
ب) چنانکه دهباشی گفته همان مقدار امیدواری به برجام که آثارش در چند خیابان تهران نمود عینی یافت هم ماحصل پروپاگاندا یا به قولی بزک کردن [بخوانید فریب دادن مردم] اصلاحطلبان بود. خب این مسلم است که همان گروههایی از مردم که تحت این تبلیغات دروغین باوری به برجام پیدا کرده بودند پس از آنکه دیدند هیچ آبی از برجام گرم نمیشود امیدشان از آن برجام و خوش عهدی آمریکا و غرب بازگشت.
ج) عملکرد آمریکا که در زمان اوباما خواسته بود تا دستاورد ایران از برجام تقریبا هیچ باشد و سپس در دوره ترامپ که به کلی از برجام خارج شد در حالی که به اذعان بیش از ۱۵گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران تا چندسال همچنان به تمام تعهداتش پایبند بود و دست آخر وعدههای پوچ رئیسجمهور مستقر آمریکا یعنی جو بایدن در مورد اراده اش برای بازگرداندن آمریکا به برجام و عملکرد کاملا مغایر او... ضمنا باید به موارد فوق بدبینی تاریخی مردم ایران را به آمریکا و انگلیس و به طور کلی غرب افزود. بدبینی که منطبق بر حقایق تاریخ است.
قابل تامل است که طیف موسوم به اصلاحطلب همه موارد فوق را گذاشته و تلاش کرده عدم امیدواری مردم به برجام و عمل کردن غرب به وعدههایش را به پای دولت سیزدهم بنویسد!
حمله کیهان به 3 روزنامه اصلاحطلب
کد خبر : ۹۹۱۲۷ | سه شنبه، ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰:۲۱ | ۷۱۲ بازدید |
روزنامه کیهان در گزارشی سه روزنامه اصلاحطلب را در سیبل انتقادات خود قرار داد.