دعوتِ ناپسند به پسنیدهترین امور هم نه تنها جواب نمیگیرد بلکه به کاهندهای بزرگ از ارزشهای آن امر به پسند آمده تبدیل میشود.دعوت به کارِ خوب هم باید به بهترین شکل انجام شود.
جز این باشد نه تنها نتیجه نمیگیریم که ارزشهای شناخته شده و صدر فهرست نشین هم از چون سکه غیر رایج از رونق میافتد.
ماجرای نحوه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه حجاب از این قسم است. رفتار نا میزان، تنظیم کنشها را هم با مشکل مواجه میکند چه رسد به واکنشهایی که میبینیم.
فضای مجازی این روزها کم خبر ندارند از نحوه نا درست اجرای یک قانون. آنچه میبینیم نادیدنیهایی هستند که هرگز نباید به چشم آیند. کسی با توهین و تحقیر نتوانسته باعث ساخته شدن فرد بشود. بله سوزنده هستند این رفتارها اما سازنده، هرگز. اگر میخواهید بسازید، راهش در تعامل و رفتار حسنه است. اگر میخواهید بسوزانید، راه را درست آمده اید. یک مقدار که بنزین بریزید، با اولین کبریت که بکشید شعله ور میشود.- که خدا کند هرگز چنین نشود- خدا کند عقلای قوم، با طراحی درست و شیوه حَسَن به ماجرا ورود کنند و جلوی افراد بدرفتار را بگیرند.
برخی از مردم میگویند باز هم زیر این نیم کاسه بگیر و ببندها، لابد کاسهای است که معلوم نیست برای که، پُر میشود. برای این که حواسها از زیر "نیم کاسه" پرت شود، چنین پُر هیاهو به میدان آمدهاند. هرچه هم بگویند و بگوئیم که از این خبرها نیست و هدف فقط اجرای قانون است، باور نمیکنند.
از جمله دلایلِ اصلی احساس همراهی با هنجار شکنان را هم در همین "سایه- تاریک"ها باید دید. معلوم است که وقتی رفتار متولیان به گونهای باشد که فرد را در جایگاه مظلوم بنشاند، در نگاه مردم، صاحب حق خواهد شد. یعنی ما به دست خود، حق را به نام کسی سند میزنیم که چون پا روی قانون و شرع گذاشته، بهرهای از حق ندارد.
به یاد داشته باشیم که جامعه نیاز به آرامش دارد. نیازمند امید برای رفتن به فردائیم. آیا با این نحوه رفتار بعد از گرانی روز افزون و تورم طاقت سوز، به آرامش میرسیم؟! آیا مصلحت امروز و فردای انقلاب و ایران را نباید در نظر داشت؟