سفر یکی از راههای تقویت روح است. بسیاری از افراد به سفر علاقه فراوان دارند. اگر شما هم از کسانی هستید که هر تعطیلی یا فرصتی را برای سفر مغتنم میدانید، بد نیست کمی درباره سفر بخوانید. شاعران و نویسندگان ایرانی بسیاری درباره سفر و گردشگری نوشتهاند.
خواندن این مطالب برای علاقهمندان سفر آنها را بیشازپیش به سفر ترغیب میکند و میتواند به آنها کمک کند تا از زاویه دیگری به گردشگری توجه کنند. اگر هم سفر در اولویت تفریحها و زندگی شما نیست بازهم بهتر است نظرات نویسندگان را بخوانید. خواندن درباره سفر از زبان شاعران و هنرمندان روح سفر را در انسان تازه میکند و او را برای سفر به دل طبیعت و دیدنیهای شهرهای مختلف آماده میسازد.
رزرو هتل از (https://www.alibaba.ir/hotel) و دیگر سایتها خیال شما را آمادهکردن سفر آسوده میکند، اما بد نیست زمانی را هم برای مطالعه درباره سفر و نوشتههای نویسندگان درباره آن مشخص کنید.
منصور ضابطیان درباره کتاب مارک و پلو
منصور ضابطیان میگوید: "اگر این مجموعه بتواند تابوی غیرممکن بودن سفر را در ذهن خواننده ایرانی و بهویژه خوانندگان کتاب بشکند، من موفقیت بزرگی به دست آوردهام."
او در ادامه همچنین میگوید: "در تفکر ما ایرانیـان سفر به خارج همیشـه کاری غیرضروری و از سر سیری بوده است. با نگاه برآمده از چنـین تفکری پاسخ اولیه من منفی بود. اما فرشـید اصرار کرد و نتیجـه چیز دیگری شد. آن سفر انجام شد و در پی آن سفرهای دیگر! سفرهای دیگری تا امروز که این کتاب دست شماست. مارک و پلو مجموعهای است از سفرنامههای من به فرانسـه، ایتـالیا، ارمنسـتان، هنـد، کره جنـوبی، اسپـانیا، ایالات متحـده و ..."
از پاریز تا پاریس توصیف سفر باستانی پاریزی به شرق و غرب زمین
اگر دوست دارید رزرو هتل از سایتهای بسیاری جستجو کنید، حتما زمانی را هم برای مطالعه سفر در ادبیات فارسی اختصاص دهید.
«ای قرّایان، سفر کنید تا پاک شوید که اگر آب بر یک جای بماند، بگندد.»
در ادامه قسمتی از کتاب پاریز تا پاریس را که یکی از مهمترین و بهترین آثار سفرنامه است را مطالعه میکنید:
روزگار من بیشتر در سفرها طی شد؛ سفرهایی که نخستین آن، سالها پیش از کوهستان پاریز شروع شد ... همچنین سادهترین سفر من، همان سفر پاریز به سیرجان بود که خورجینی پر از «نان خشکه» و یک «پوست پنیر» و یک «شکمبه قرمه» و مقداری «جوزاقند» و «مغزو» و «کشک خلال» بر پشت چارپا نهادیم و رختخواب را بر آن پوشیدیم و با بند «تَمْ لک» آن را محکم بستیم و بر آن نشستیم و ده فرسنگ راه، بین پاریز و سیرجان را یکشبه طی کردیم.
شاید اعجابانگیزترین آن نیز سفر اخیر «اکسفورد» بود که قسمتی از آن با هواپیمای «جمبوجت» پانامریکن صورت گرفت و آن نیز در شب بود، درحالیکه مرکب ما بهاندازه یک شهر نورافکن داشت و بوفههای متعدد برای پذیرایی آماده بود و از فراز هر مملکتی که میگذشت به عادت و رسوم همان مملکت از مسافر پذیرایی میکرد و سالن چنان مجهز و آراسته بود که حتی در اواخر شب، مسافران فیلم سینمایی تماشا میکردند.
این هواپیما با ۸ ردیف صندلی و چهل پنجاه متر طول، حدود ۴۰۰ مسافر میگرفت و از سه طبقه تشکیل شده بود که طبقه وسط اختصاص به مسافر داشت و طبقه پایین اختصاص به بار و طبقه سوم هم، بار بود، این هواپیمای جمبوجت هنگام پرواز با آن تفصیلات، درست به یک «کاروانسرای شاهعباسی» میماند که بال درآورده بود و در آسمان اوج میگرفت.
کتاب سفرنامه برادران امیدوار
در قسمتهایی از کتاب سفرنامه برادران امیدوار چنین نوشته شده است:
سال ۱۳۳۳، سال آغاز سفر پرخطر ما دو برادر بود، این سفر که ده سال به درازا کشید در زمانی انجام شد که امکانات سفر، قابلمقایسه، با جهان امروز نبود، بیشترین دوران سفرهای ما در شگفتانگیزترین مناطق پنج قاره جهان و در سختترین شرایط انجام گرفت.
ما از مدار قطبی شمال آمریکا و کانادا تا سرزمین آتش را که در جنوبیترین بخش قاره آمریکا قرار دارد در گذر نه سال زیر پا گذاشتیم و در این مدت، لحظه لحظههای زندگیمان را به دیدن، اندیشیدن و تجربهاندوزی گذراندیم و بیشتر از همه درباره نخستین بومیانی که در گذشته دور به آمریکا آمده و در آنجا ماندگار شده بودند به پژوهش پرداختیم، از شهرهای کوچک و بزرگ کشورهای دنیا که گذشتیم، در بسیاری از کالجها و دانشکدههای مهم، درباره آنچه در جاجای جهان، دیده بودیم، سخنرانی کردیم و فیلمهایی را که با سختجانی بسیار تهیه کرده بودیم برای آنان به نمایش گذاشتیم.
اینچنین بود که صدها مقاله مصور که چکیده تحقیقات ما بود در بزرگترین مجلات و روزنامههای کشورهای دنیا به چاپ رسید و نام ما بهعنوان دو جهانگرد ایرانی بر سر زبانها افتاد. ما با بیشتر رؤسای جمهور، نخست وزیران، پادشاهان و شخصیتهای فرهنگی کشورهای جهان دیدار و با آنان به صحبت نشستیم.
در پایان این سفر درازمدت، برادرم عبدالله در کشور شیلی اقامت گزید و هم اکنون نهتنها سردبیری دو مجله سینمایی و سیاحتی را در شهر سانتیاگو برعهده دارد، بلکه او با پایهگذاری یکی از بزرگترین مراکز سینمایی، نام ایران را در آن دیار نیز پرآوازه ساخته است، اما من "عیسی" پس از بازگشت در میهنم ایران عزیز رخت اقامت افکنده و برای همیشه در اینجا خواهم ماند، اگرچه اندیشههایم همواره در افقهای دوردست و در سرزمینهایی در چرخش است که با نمادهای سحرآسای خود هر لحظه به امیدواران امیدهای تازهای میبخشند.
قسمتهایی از کتاب پسر طبیعت نوشته ابن طفیل ابن طفیل
«سفر کردن برای لذت بردن نیست؛ بلکه برای یادگیری و عبور از مرزها و غلبه بر ترس از غریبهها و تلاش برای فهمیدن فرهنگها و در نتیجه تقویت خود است. سفر کردن کمک میکند بفهمی که هستی و فرهنگت چطور تو را کنترل میکند»
اگر برای رزرو هتل از علی بابا اقدام کردهاید، بهتر است برای مطالعه سفر در ادبیات فارسی هم اطلاعاتی را بهدست آورید.