روز چهارشنبه 18 خردادماه و ساعاتی پیش از اعلام تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خبری از سوی سازمان انرژی اتمی ایران اعلام شد که نشان داد تهران از قطعیت صدور این قطعنامه اطمینان یافته و در واکنش، اقدام به قطع فعالیت دوربینهای فراپادمانی، دستگاه اندازهگیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر آژانس در ایران کرده است.
در بیانیه سازمان انرژی اتمی عنوان شد که «جمهوری اسلامی ایران تاکنون همکاریهای گستردهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته است که متاسفانه آژانس بدون اینکه در نظر داشته باشد که این همکاریها ناشی از حُسن نیت ایران است نه تنها قدردان این همکاریها نبوده بلکه به نوعی آن را وظیفه ایران نیز تلقی کرده است.»
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ساعتی پس از این خبر، در تشریح آن گفت: «۸۰درصد دوربینهای آژانس، دوربینهای پادمانی است و ما متعهد به پادمان هستیم و آن دوربینها کماکان فعالیت خودشان را انجام میدهند. دوربینهایی که قرار است فعالیتش قطع شود که امروز از برخی سایتها شروع کردیم دوربینهای فراپادمانی است و اطلاعاتی را ضبط میکرد که بعداً میتوانست توسط آژانس مورد استفاده قرار بگیرد ما این اطلاعات را هم دیگر در اختیار آژانس نمیگذاریم.»
اقدامات تهران اما در همین نقطه متوقف نخواهد شد و گازدهی به برخی سانتریفیوژهای IR1 و افزایش سرعت تولید انواع سانتریفیوژها قدمهای بعدی تهران در واکنش به آنچه «عدم قدردانی آژانس از همکاریهای ایران» نامیده شده، خواده بود.
به گزارش ایران جیب از ایلنا، قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپایی سرانجام در ساعات پایانی روز چهارشنبه با رای ۳۰ کشور از ۳۵ کشور عضو شورای حکام به تصویب رسید تا فصل تازهای از تنش در روابط تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و غرب رقم بخورد؛ فصلی که شاید پس از تلآویو، ساکنان کرملین را خوشحال کرده است.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نخستین واکنش به توقف فعالیت دوربینهای فراپادمانی یا همان دوربینهایی که پس از امضای برجام در سایتهای ایران نصب شده بودند، روز پنجشنبه در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: اگر فرصت ٣ الی ۴ هفتهای تداوم راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران بگذرد، «یک ضربه مهلک» به برجام خواهد بود. اگر برجام احیا شود، آژانس امکان ارائه خدمات در زمینه فعالیتهای هستهای ایران به طرفهای امضاکننده را ندارد و نمیتواند به آنها بگوید که ایران در چه نقطهای قرار دارد.
رافائل گروسی روز جمعه نیز در مصاحبه با شبکه الجزیره گفت: «اقدام ایران در توقف فعالیت برخی از دوربینهای آژانس اقدامی منفی به شمار میآید. فعالیتهای بازرسی به ایران کمک کرده و به این کشور فرصت اثبات این گفته را که چیری برای مخفی کردن در برنامه هستهای خود ندارد، میدهد.» وی همچنین ابراز امیدواری کرده که در نزدیکترین زمان ممکن بتواند به ایران سفر کرده و با مقامات ایرانی گفتوگو کند.
مدیرکل آژانس در حالی اسفندماه سال گذشته به ایران سفر کرده بود که توافق بر متنی ۴ بندی میان آژانس و سازمان انرژی اتمی ایران این امیدواری را به وجود آورد که در پروسهای ۳ ماهه و با نقشه راهی مشخص، پرونده پادمانی ایران در اجلاس ماه ژوئن شورای حکام برای همیشه بسته شود. امروز اما نه تنها حل و فصل پرونده پادمانی بلکه آینده برجام نیز در هالهای از ابهام فرو رفته است.
تصویب قطعنامه در شورای حکام یادآور روزهایی است که پس از صدور ۹ قطعنامه علیه برنامه هستهای در این نهاد، پرونده کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد.
روزهای دشواری پیش روست
حال که پس از ۳ ماه از توقف مذاکرات در وین، دوربینهایی که فعالیتهای تهران پس از توافق هستهای را در خود ثبت میکردند خاموش شدهاند، شمارش معکوس پیچیدهتر شدن معادلات آغاز شده است. در این رابطه رضا نصری کارشناس ارشد روابط بین الملل در گفت و گو با انتخاب، درباره تاثیر این قطعنامه بر روند مذاکرات احیای برجام، بیان میکند: اینکه از این به بعد چه اتفاقاتی برای برجام و برای پرونده هستهای ایران رقم خواهد خورد، تا حدودی به واکنش ایران به تصویب این قطعنامه و متعاقباً به واکنش طرف مقابل به واکنش ایران بستگی دارد. یعنی اگر این اتفاق منجر شود ایران و طرف مقابل با یکدیگر وارد یک دینامیک «لج و لجبازی» و یک چرخه تنشآفرینی فزاینده شوند، طبیعتاً احیای برجام نیز با مشکلات بیشتر و پیجیدهتری مواجه خواهد شد.
وی اظهار کرد: «در هر حال تصویب این قطعنامه در شورای حکام یک اتفاق منفی در فرایند دیپلماسی بود. متن قطعنامه هم - ولو با زبانی کمی دیپلماتیک - راه را برای ارجاع ایران به شورای امنیت به خاطر مسائل پادمانی باز کرده است. در واقع، در متن قطعنامه آوردهاند که ارائه «اطلاعات فنی معتبر» از جانب ایران به مدیرکل آژانس او را در موقعیتی قرار خواهد که دفعه بعد «موضوع حلنشدهای گزارش نکند» و متعاقباً ما (شورای حکام) نیز نیازمند اتخاذ اقدامات بعدی (یعنی ارجاع ایران به شورای امنیت) نشویم. این یعنی - جدا از مسئله برجام و بحث احیای قطعنامههای فصل هفتمی قبلی در صورت شکست مذاکرات وین - شورای حکام آژانس عملاً یک مسیر جدیدی برای ارجاع ایران به شورای امنیت به بهانه تعهدات پادمانی باز کرده است که از نظر حقوقی و سیاسی برای ایران اتفاق خوبی نیست. همچنین از نظر موقعیت مذاکراتی ایران نیز اتفاق خوبی نیست چرا که طرف مقابل را به این اهرم جدید نیز مسلح کرده است.»
نصری افزود: «به طور کلی با ورود به چنین چرخهای نه فقط «پرونده احیای برجام» که «پرونده برنامه هستهای» و از آن بالاتر «پرونده ایران» در صحنه بینالمللی با مشکلات عدیدهای روبرو خواهد شد. به همین خاطر هم برای بسترسازی و تحقق چنین سناریویی اسرائیل سنگ تمام گذاشت و از این به بعد نیز جریان متخاصم در واشنگتن و تلآویو به شدت تلاش خواهد کرد پای ایران را به شورای امنیت بکشاند تا در آنجا موضوعاتی به مراتب فراتر از برجام، مانند موضوع «حق غنیسازی»، موضوع موشکهای بالستیک، موضوع سیاستهای منطقهای و بسیاری از موضوعات دیگر را روی میز شورا قرار دهند.»
این حقوقدان درخصوص تاثیر توقف تعهدات فراپادمانی از سوی ایران بر شرایط آینده، اظهار کرد: «اینکه ایران در بعضی مواقع از تاکتیک اهرمسازی استفاده کند یا برای اِعمال فشار در فرایند مذاکرات و کسب امتیاز خلاف خواسته طرف مقابل رفتار کند، فینفسه اشکالی ندارد و در بعضی مواقع نیز میتواند بسیار مفید و موثر باشد. اما در عین حال، لازم است که دولت به دو نکته توجه کند؛ اول اینکه نباید چنان در تاکتیک غرق شویم که استراتژی و هدف نهایی را فراموش کنیم یا چنان در توجیه اقدامات خود ضعیف عمل کنیم و از اصطلاحات و واژگان پُر بار استفاده کنیم که طرف مقابل بتواند برای پیشبرد اهداف خودش از آن بهرهبرداری سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی کند.»
این کارشناس سیاست خارجی همچنین در پاسخ به اینکه بسته سیاسی که امیرعبداللهیان عنوان کرده است که به طرف مقابل داده است، ممکن است شامل چه پیشنهاداتی باشد، مطرح کرد: «از جزئیات چنین بستهای مطلع نیستم. اما هر نقشهراه یا بسته پیشنهادی از جانب ایران که در مقابل «نقشه راهی» قرار بگیرد که ناگزیر بواسطه تصویب قطعنامه آژانس ترسیم شده اقدام درست و سنجیدهایست. در این مرحله، بهترین اقدام همین است که نقشه راه، ادامه مسیر و جدولهای زمانی را ایران تعیین کند تا مجبور نباشد گام در مسیری بگذارد و اسیر ضربالاجلهایی شود که طرف مقابل تعریف کرده است.»
نصری در ادامه تاکید کرد: «بهترین کار این است که ایران برخلاف تصویری که اسرائیل و جریان ایرانستیز تلاش میکند از آن ترسیم کند، با این قبیل ابتکارات دیپلماتیک خود را مبتکر و مسبب ادامه دیپماسی نشان دهد تا در صورت موفقیت مذاکرات اعتبار آن را وصول کند و در صورت شکست مذاکرات نیز طرف مقابل نتواند به راحتی ایران را مقصر اصلی جلوه دهد.»
نصری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه امریکا عنوان کرده بود که اگر اعلام ایران مبنی بر کاهش شفافیت به دنبال صدور قطعنامه عملی شود، اثر معکوس خواهد داشت، به چه معناست، گفت: «حقیقت این است که در بعد سیاست داخلی آمریکا هر چقدر به انتخابات میاندورهای کنگره نزدیکتر شویم، تمایل دولت بایدن به احیای برجام نیز کمتر میشود؛ و به همان نسبت نیز سختگیری و تندرویهای آن در قبال اقدامات ایران -ولو به دلایل انتخاباتی - بیشتر خواهد شد. در بعد بینالمللی نیز امروز دولت بایدن هم قدرتهای اروپایی و اتحادیه اروپا را در قضیه برجام در کنار خود میبیند و هم خود را مجهز به اهرم «آژانس» و ظرفیتهای مستتر در آن، از جمله ظرفیت ارجاع ایران به شورای امنیت از مسیر یک سازوکار چندجانبه، میداند. به همین خاطر نیز دلیلی نمیبیند در قبال فشارهای ایران در حوزه «شفافیت» و نظارتهای فراپادمانی آنطور که در برخی جریانها در ایران تصور میشود کوتاه بیاید یا امتیازی واگذار کند که هم برایش در داخل از لحاظ انتخاباتی و هم در برایش در خارج از منظر روابطش با اسرائیل و متحدین منطقهای عرب هزینه ایجاد کند. موضع اخیر آن در قبال گزارشات اخیر را نیز میتوان در همین راستا بررسی و ارزیابی کرد.»
چرا لحن آژانس تغییر کرد؟
از سوی دیگر امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در مورد تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید: مواضع آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران به روند مذاکرات بستگی دارد، به این معنی که هر زمانی که مناسبات و رویکرد ایران با کشورهای ۱+۴ رو به پیشرفت باشد و روند امیدوار کنندهای داشته باشد، آژانس با ایران تعامل داشته و همکاری دوستانهای دارد اما زمانی که مناسبات ایران با کشورهای غربی رو به وخامت است و مذاکرات به خوبی پیش نمیرود، لحن آژانس هم تغییر کرده است.
وی در ادامه به نقش رژیم صهیونیستی در تصویب قطعنامه علیه ایران اشاره کرد و گفت: سفر دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سرزمینهای اشغالی و تحرکات اخیر این رژیم جعلی علیه ایران، نشانگر مانعتراشی و دخالتهای آن در فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و به نظر میرسد رژیم صهیونیستی و آمریکا آتش بیار معرکه هستند.
به گزارش ایرنا، این کارشناس مسائل آمریکا در مورد روند مذاکرات وین افزود: در حال حاضر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را علیه ایران تصویب کرد که با رای اکثریت همراه بود، از طرفی به دنبال عدم تصمیمگیری آمریکا در وین، مذاکرات نیز متوقف شده است که این موارد حاکی از فضای امیدوار کننده نیست.
ابوالفتح به ادعاهای مطرح شده از سوی کشورهای غربی به خصوص آمریکا اشاره کرد و گفت: آمریکا و آژانس بین المللی انرژی اتمی ادعا میکنند که دخایر اورانیوم ایران به حدی رسیده است که میتواند به ساخت سلاح هستهای دست پیدا کند. در صورتیکه جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و تمامی فعالیتهایش صلحآمیز هست.
وی تاکید کرد: هر فردی که رفتار ایران را بررسی میکند، متوجه خواهد شد که ایران هیچگاه به دنبال ساخت سلاح هستهای نبوده است و همواره هر فشاری که طرف غربی به ایران وارد میکند، پاسخ متقابل میدهد لذا اقدام ایران در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی لازم و قابل انتظار بود و حتما تمام نکات فنی و دیپلماتیک بررسی شده است.
این کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد: کارکرد آژانس اثرگذاری بر روند مذاکرات است، به طور مثال زمانی بود که غنی سازی ما از 3 درصد به 20 درصد رسید و مذاکرات با غربیها با مشکل روبرو شده بود، آنها قطعنامه های متعددی علیه ما صادر کردند اما زمانی که با غنی سازی 60درصدی را انجام دادیم و به این دلیل که مذاکرات به خوبی پیش میرفت؛ رابطه آژانس با ما خوب بود لذا نوع رفتار آژانس بستگی به روند مذاکرات با کشورهای غربی دارد و با هدف تاثیرگذاری بر مذاکرات صادر شد.
وی تاکید کرد: غربی ها به دنبال فشار حداکثری علیه ایران هستند تا بتوانند در مذاکرات وین، امتیازات بیشتری را از ایران بگیرند و در قبالش امتیازاتی کمتر از برجام را قبول کنند.