بخش کوچکی از جمعیت ایران یعنی حدود هشت درصد ایرانیها، ثروتمند هستند و 92 درصد مردم از نظر درآمدی فقیر یا متوسط به شمار میآیند. نکته درخور توجه آنکه ثروت ثروتمندان ایرانی با رشد خیرهکننده زیادتر میشود و در مقابل جمعیت فقیر ایران در عرض سه سال دو برابر شده است.
به گزارش ایران جیب از شرق، دادههای پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان که تنها جمعیت یارانهبگیران را رصد میکند، گزارش داده است 77میلیونو 400 هزار ایرانی یارانه دریافت میکنند و از این جمعیت 35 درصد فقیر، 57 درصد جزء طبقه متوسط و 8 درصد از طبقه برخوردار و ثروتمند محسوب میشوند و اطلاعات مالی هفت درصد ایرانیان در دسترس نیست.
بر اساس این گزارش، حدود پنج میلیون و 800 هزار ایرانی ثروتمند هستند. در دستهبندیهای معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار، خانوارهای یارانهبگیر برخوردار که عمدتا در دهک دهم درآمدی یا بالاترین سطح درآمد قرار میگیرند، در دو دسته کارمند دولت و غیرکارمند دولت مشخص شدهاند. این دو دسته با جمعیت 5.8 میلیون نفری، هشت درصد خانوارهای کشور را شامل میشوند و بیش از 98 درصد آنها دارای خودرو هستند. در این دستهبندی، 91 درصد خانوارهای برخوردار کارمند دولت، سهام عدالت دارند؛ درحالیکه فقط 61 درصد از خانوارهای برخوردار غیرکارمند سهام عدالت گرفتهاند.
نکته دیگر اینکه خانوارهای برخوردار کارمند و غیرکارمند، گرچه از منظر معیارهای اقتصادی بهعنوان 10 درصد جمعیتی که بیشترین برخورداری را دارند، در دهک دهم قرار گرفتهاند، اما فقط بخش کمی از آنها در جرگه خانوارهای پولدار و بهاصطلاح میلیاردر قرار میگیرند که به تعبیر احمد میدری، معاون پیشین وزیر کار، باید آنها را صدک ثروتمند لقب داد. جمعیتی که شاید بتوان با گزارش سال گذشته مجله فوربس، برآورد دقیقتری از آنها به دست آورد. بر اساس این گزارش، نزدیک به 250 هزار ایرانی ثروت بالای یک میلیون دلار دارند و غالب آنها در تهران زندگی میکنند.
با دلار 27 هزار تومانی این روزهای بازار ایران، در واقع باید گفت 250 هزار ایرانی ثروتی بیشتر از حدود 27 میلیارد تومان دارند. در واقع باید گفت بخش بسیار کوچکی از ایرانیها ثروتمند هستند و غالب مردم ایران فقیر یا متوسط هستند. اما ماهیت جمعیت پولدار ایرانی هم در نوع خود جالب است.
ثروتمندان ایرانی از کجا پول آوردهاند؟
حمید پورمحمدی، معاون اقتصادی و هماهنگی بودجه سازمان برنامه و بودجه، سال گذشته به فارس گفته بود 68 درصد کارمندان دولت جزء سه دهک بالای درآمدی هستند و مرکز پژوهشهای مجلس هم پیش از این در گزارشی این آمار را تأیید کرده است.
مجله فوربس سال گذشته در گزارشی اعلام کرد ثروتمندان ایرانی دارایی خود را از بورس و بازارهای ارز دیجیتال به دست آوردهاند و البته بیشتر آنها این دارایی را از رانت اطلاعاتی و رانت انرژی کسب کردهاند.
فوربس به رشد خیرهکننده درآمد ثروتمندان ایرانی اشاره کرد. در گزارش فوربس آمده بود: در سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد ابرثروتمندان در ایران، ۲۱.۶ درصد رشد کرده و این در حالی است که متوسط رشد تعداد این گروه از ثروتمندان در جهان در همین بازه زمانی، تنها ۶.۳ درصد بوده است.
در این گزارش تأکید میشود که بازدهی بازار سرمایه ایران در فاصله ماههای مارس تا جولای سال ۲۰۲۰ میلادی حدود ۶۲۵ درصد در مقایسه با سال پیش از آن افزایش داشته است. این در حالی است که در همین بازه زمانی، شاخص S&P 500 (شاخصی شامل نمادهای ۵۰۰ شرکت برتر در بورس نیویورک و نزدک در آمریکا) تنها ۱۶ درصد بازدهی داشته است. همچنین در این گزارش تأکید شده که استخراج ارز دیجیتال در ایران به دلیل برق بسیار ارزان، کمهزینه است.
بیشتر از 27 میلیون ایرانی در فقر مطلق
سوی مقابل این ماجرا، فقرا هستند. همشهری گزارش داده که بررسی آماری معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان میدهد 27میلیونو 103 هزار ایرانی در فقر مطلق به سر میبرند که البته این جمعیت با نسبت حاشیهنشینی در ایران تقریبا مطابقت دارد.
جالب است بدانید فقط 30 درصد خانوادههای فقیر زیر پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی هستند و 70 درصد فقرای ایران هیچگونه پوشش حمایتی ندارند.
رشد بیسابقه نسبت فقرای ایران در گزارشهای اخیر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نکته درخور توجهی است. نتایج بررسی مؤسسه عالی پژوهش نشان میدهد ظرف سه سال جمعیت فقرای ایران حدود دو برابر شده است. بر اساس این پژوهش، در دوره سهساله ۹۶ تا ۹۹ جمعیت زیر خط فقر بیش از دو برابر شده است. همچنین سال گذشته پایگاه اطلاعاتی استاتیستا اعلام کرد ایران رتبه هشتم شاخص فلاکت در جهان را از آن خود کرده است.
کارگران و بازنشستگان در طبقه متوسط
گزارش پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان همچنین درباره طبقه متوسط ایران توضیح داده است که بیشتر آنها کارگران، بازنشستگان و کارمندان کمدرآمد هستند.
بر اساس دادههای این پایگاه، در مجموع 13.9 میلیون خانوار یارانهبگیر معادل 57 درصد کل خانوارهای یارانهبگیر در قالب طبقه متوسط قرار میگیرند و این خانوارها بر اساس اطلاعات اقتصادی، درآمد و شغلی به پنج دسته کلی تقسیم میشوند.
دسته نخست، شامل کارکنان و مستمریبگیران دولت است که 2.2 میلیون خانوار معادل 15.8 درصد کل خانوارهای متوسط را در بر میگیرد. طبق آمار، 64 درصد این خانوارها دارای خودرو بوده و 91 درصد آنها نیز سهام عدالت دارند. این در حالی است که بهطور میانگین فقط 24 درصد خانوارهای فقیر خودرو دارند و ضریب بهرهمندی آنها از سهام عدالت نیز از 82.5 درصد فراتر نمیرود.
دسته دوم، کارگران و مشاغل خصوصی را شامل میشود و شش میلیون خانوار معادل 43.3 درصد کل خانوارهای متوسط در این دسته قرار میگیرند. بر اساس آمارها، بهطور میانگین 66 درصد خانوارها در این دسته دارای خودرو هستند و 70 درصد آنها نیز سهام عدالت دارند.
در دسته سوم، بازنشستگان غیردولتی قرار میگیرند که 2.4 میلیون خانوار معادل 17.3 درصد کل خانوارهای متوسط را شامل میشود. بر اساس آمار، 46 درصد این خانوارها نیز دارای خودرو هستند و 72 درصد آنها سهام عدالت گرفتهاند.
دسته چهارم به خانوارهای فاقد درآمد ثابت (یعنی هیچ عضو بیمهپردازی ندارند) اختصاص دارد و سه میلیون خانوار، معادل 21.7 درصد از کل خانوارهای متوسط را شامل میشود. این خانوارها بهطور میانگین 75 درصد دارای خودرو هستند و 67 درصد آنها سهام عدالت گرفتهاند. از نکات شایان توجه این است که این خانوارها با وجود اینکه امنیت شغلی و پوشش بیمهای کمتری دارند و بهشدت تحت تأثیر شوکهای اقتصادی قرار میگیرند، باز هم نسبت به سه دسته اول، یعنی «کارکنان و مستمریبگیران دولت»، «کارگران و مشاغل خصوصی» و «بازنشستگان غیردولتی» شرایط اقتصادی و معیشتی بهتری را تجربه میکنند.
افزایش ناعدالتی درآمدی
داوود سوری، اقتصاددان، نکته شایان توجه این گزارش را شکاف گسترده بین فقرا و ثروتمندان ایرانی میداند و به «شرق» میگوید: وقتی میانگین نرخ رشد اقتصادی 10 سال حدود صفر بوده و 20 سال میانگین درآمد خانوار ایرانی نسبت به هزینههایشان افزایش نداشته است، مشخص است که فقر روز به روز بیشتر میشود و در مقابل، وجود انواع و اقسام رانت، دلالی و فساد بخش کوچکی را ثروتمندتر میکند.
او تأکید میکند در شرایطی که رشد اقتصادی کشور در 10 سال گذشته نزدیک به صفر بوده و در واقع اقتصاد درآمدی نداشته است، درآمدهای مالیاتی رشد داشته که این موضوع منجر به فقیرترشدن مردم میشود. ضمن اینکه بار عمده پرداخت مالیات بر دوش حقوقبگیران است و همین مسئله یکی از عواملی است که منجر به ناعدالتی درآمدی و توزیع نابرابر ثروت در ایران شده است. افزایش شکاف درآمدی از نظر اقتصاددانان میتواند منجر به زوال طبقه متوسط و ایجاد دو طبقه فقیر و غنی در کشور شود و در حالی که ثروت کشور در دست عدهای بسیار اندک قرار میگیرد، عموم مردم از مواهب اقتصادی بیبهره خواهند ماند.