آخرین روزهای سال گذشته و همچنین نخستین روزهای سال 1401 با حوادث تلخ و عجیبی همراه بود از جمله اینکه در 6 حادثه جنایی چهار مرد و دو زن به قتل رسیدند که نامشان به عنوان آخرین قربانیان سال گذشته و همچنین نخستین قربانیان سال جدید در تعطیلات نوروزی پایتخت ثبت شد.
آخرین قتل در سال 1400
ساعت 3 بامداد پنجشنبه 26 اسفند 1400 زمانی که ساکنان خانه ای قدیمی در یکی از خیابانهای ناصر خسرو از بوی تعفنی که از یکی از اتاقها به مشام میرسید، کلافه شدند، موضوع را به مأموران کلانتری 113 بازار اعلام کردند. به دنبال اعلام این خبر، مأموران کلانتری و آتشنشانی راهی خانه پلاک 4 شده و پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس ساسان غلامی وارد اتاق شده و با جسد مردی میانسال در حالی مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. باتوجه به گذشت زمان، جسد دچار فساد نعشی شده بود و همین موضوع راز قتل را برملا کرده بود. با اعلام خبر کشف جسد بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم جنایی قدم به اتاق 9 متری گذاشتند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد مقتول 55 ساله در کار خرید و فروش دارو بوده و به تنهایی در آنجا زندگی میکرده است. به دستور بازپرس جنایی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت ادامه دارد.
قتل زن تنها
دومین جنایت ساعاتی بعد از سوی مأموران کلانتری 144 جوادیه به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که جسد دختر 30 سالهای داخل خانهاش کشف شد.
خانواده او پس از تماسهای بی پاسخ با نگرانی راهی خانه دخترشان شده و به محض ورود با جسد دختر 30 ساله مواجه شده و موضوع را به پلیس اعلام کرده بودند. بررسیهای تیم پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که دختر جوان بر اثر ضربه جسم سخت به سرش به قتل رسیده است. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری عامل یا عاملان جنایت ادامه دارد.
سقوط مرموز
ساعت 6:30 دقیقه عصر یکشنبه 29 اسفند 1400 سقوط مرگبار زن میانسالی از بالکن خانهاش در محدوده چیتگر به بازپرس محمدتقی شعبانی اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
بررسیهای اولیه نشان میداد که زن 65 ساله در یکی از واحدهای مجتمع به تنهایی زندگی میکرده است. در تحقیقات میدانی، یکی از همسایهها سرنخی را در اختیار تیم جنایی قرار داد، او گفت: لحظاتی قبل از اینکه زن میانسال سقوط کند، از پنجره دیدم که او در حال جر و بحث و مشاجره با دو مرد است.
بهم ریختگی خانه این زن دو فرضیه را پیش روی پلیس قرار داد؛ نخست اینکه زن میانسال تعادلش را از دست داده و سقوط کرده و دومین فرضیه قتل توسط دو مرد ناشناس بوده و اینکه آنها زن میانسال را به پایین پرتاب کردهاند. به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای شناسایی و بازداشت دو مرد ناشناس ادامه دارد.
همسرکشی با چکش
اواخر اسفند سال 1400 مرد میانسالی به پلیس آگاهی یکی از شهرستانها رفت و از عروسش شکایت کرد و در تحقیقات به افسر پرونده گفت: روز 28 اسفند، عروسم در حالی که جسد پسرم بهنام را داخل خودرواش قرار داده بود، مقابل خانهمان توقف کرد. او مدعی بود به همراه بهنام از تهران سوار خودرو شده تا به خانه ما بیایند اما وقتی برای استراحت در کنار بزرگراه توقف کردهاند، یک خودروی عبوری با بهنام برخورد و فرار کرده است شهناز هم بدن خونین پسرم را داخل خودرو گذاشته و خودش را به شهرستان محل زادگاه پسرم که محل زندگی ما بود رسانده است. اما وقتی به عروسم گفتم چرا او را به اورژانس و بیمارستان نرسانده مدعی شد ترسیده است و چون بهنام فوت کرده بود، او را به آنجا منتقل کرده است. گرچه حرفهای او را باور نداشتم، اما پسرم را دفن کردیم. با این حال من به شهناز مشکوک هستم و تصور میکنم که او پسرم را به قتل رسانده است و صحنهسازی کرده است.
با شکایت پدر بهنام، پروندهای در شهرستان مورد نظر تشکیل و به دستور بازپرس پرونده، نبش قبر انجام و جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که آثار وارده به مقتول نه تنها بر اثر تصادفات نبوده بلکه با ضربات جسم نوک تیزی شبیه چکش به قتل رسیده است.
بدین ترتیب به دستور بازپرس پرونده شهناز بازداشت شد و به قتل همسرش در پایتخت اعتراف کرد. از آنجایی که جنایت در تهران رخ داده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به تهران منتقل شد. زن جوان زمانی که در مقابل بازپرس محمدرضا صاحب جمعی قرار گرفت به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: مدتها بود که به همسرم مشکوک شده بودم. از برادرهایم خواستم که مراقب او باشند و تحقیق کنند که آیا او به من خیانت میکند یا نه. بعد از مدتی برادرهایم گفتند که آنها هم به بهنام مشکوک هستند. روز حادثه از برادر بهنام خواستم که او را نصیحت کند. اما دعوایشان شد و من که شاهد این ماجرا بودم در یک لحظه نمیدانم چه شد که چکش را از داخل آشپزخانه برداشتم و چند ضربه از پشت به بهنام زدم. به خودم که آمدم او را خونین روی زمین دیدم، ترسیده بودم و با کمک برادر شوهرم؛ جسد را داخل خودرو گذاشته و به سمت شهرستان زادگاه بهنام حرکت کردیم. با اعترافات زن جوان، به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات ادامه دارد.
نخستین قتل سال
نخستین جنایتی که در پایتخت پس از سال تحویل رخ داد، قتل مردی 22 ساله بود. گزارش این جنایت ساعت 12 شب 29 اسفند یعنی 5 ساعت پس از تحویل سال نو به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد. با اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسیهای اولیه مشخص شد چهار مرد افغانستانی که باهم نسبت فامیلی داشتند، در حوالی متروی میدان شوش در حال عبور از خیابان بودند تا به خانهشان بروند که ناگهان راکبین دو موتورسیکلت راه را بر آنان سد کردند.
یکی از موتورسواران از موتورش پیاده شد و با تهدید قصد سرقت گوشی یکی از پسرخالهها را داشت که با مقاومت از سوی او مواجه شد. مرد موتورسوار در نهایت با چاقو به مرد افغانستانی حمله کرد و با ضربات چاقو او را از پا درآورد. سپس سارقان سوار بر موتورهایشان از محل متواری شدند. در تحقیقات میدانی کارگر پمپ بنزین نیز که از دور شاهد ماجرا بود، اظهارات آنها را تأیید کرد. به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای بازداشت موتورسواران جنایتکار از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
قتل در یافتآباد
ساعت 4 بعد از ظهر سهشنبه دوم فروردین، چند مرد جوان در حال عبور از پارکی در منطقه یافت آباد بودند که با جسد خونین مرد جوانی در پارک مواجه شدند. با مشاهده جسد، موضوع از سوی مأموران کلانتری به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد. بدین ترتیب تیم جنایی راهی محل شده و با جسد مرد 35 ساله که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، مواجه شدند. در بازرسی جیبهای مقتول، کارت عابر بانکی بدست آمد که هویت آن به نام محمود بود و با تصویر مقتول شباهت داشت. از سویی در 100 متری جسد یک خودروی کوئیک پارک بود که با استعلام شماره پلاک خودرو؛ مشخص شد خودرو نیز متعلق به مقتول است. باتوجه به اینکه علت و انگیزه جنایت و عامل یا عاملان آن ناشناس بودند، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و رازگشایی از این جنایت را صادر کرد.