با شروع کار دولت سیزدهم صحبت از برنامهها و سیاستها مختلفی به میان آمد، افزایش تولید مسکن و خودرو، افزایش مالیاتستانی، تغییر قیمت بنزین که صحبت آن اخیرا به میان آمده و حذف ارز 4200 تومان از جمله مهمترین برنامههایی است که طی این چندماه بارها مورد بحث و بررسی کارشناسان و رسانهها قرار گرفت. اما حالا صحبت تازهای مطرح شده که اما و اگرهایی را به وجود آورده و آنهم «کارت خرید نان» است.
آنطور که اخیرا رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته است به جای یارانه نان، بن کارت ویژهای توزیع میشود و مردم نان را به همان قیمت یارانهای دریافت خواهند کرد. مسعود میرکاظمی، روز سهشنبه پس از نشست با اعضای کمیسیون تلفیق بودجه مجلس اعلام کرده است که با توزیع بنکارت، یارانه نان به نانوا پرداخت میشود و افراد نان را به همان قیمت قبل خریداری میکنند. بهگفته او، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هنوز در حال آمادهسازی زیرساخت اجرای این طرح هستند.
اما و اگرهای یک طرح
این طرح با پرسشهایی روبهرو است و مهمترین پرسش در این خصوص این است که آیا کارت نان به معنای تعیین سهمیه مشخص برای مصرف هر خانوار بوده و اگر خانواری بیش از سهمیه درنظر گفته شده نان مصرف کند در آن شرایط باید نان را با چه قیمتی تهیه کند؟ آیا ممکن است نان هم همانند بنزین دو نرخی (نرخ کارت خرید نان و نرخ آزاد) بشود یا خیر؟
بی اثری طرحهای روزمره
آلبرت بغزیان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به صحبتها در خصوص پرداخت کارت خرید نان و ابهاماتی که وجود دارد به «ابتکار» گفت: اصلا مشخص نیست که چرا چنین بحثی باید مطرح بشود مگر قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ وقتی تورم بالا باشد مسلما دولتها برای حمایت میزان یارانههای را افزایش میدهند. بنابراین وقتی که تورم کنترل نشود دائم نرخ یارانههای پرداختی برای حمایت افزایش پیدا میکند. اینکه گفته شود در برابر تورم و رعایت عدالت قرار است خرید نان با کارت صورت بگیرد و یا بنزین ماهانه به مقدار مشخصی به افراد داده شود حمایت و یا یک راهکار اساسی نبوده و تنها یک مسئله روزمره با اثرگذاری موقت خواهد بود و به نظر من چنین طرحهایی جوابگو نخواهد بود.
وی افزود: ما باید توجه داشته باشیم که ارائه برخی طرحها و مطرح شدن برخی صحبتها میتواند بی اعتماد را نسبت به دولت افزایش دهد و نتیجهای هم به همراه نخواهد داشت.
احیای کوپن زیبنده مردم و کشور نیست
علی قنبری اقتصاددان نیز طرح خرید نان با کارت را مسئله پرحاشیه دانست و در این باره به «ابتکار» گفت: زنده کردن دوباره کوپن و یا تشکیل صفهای مردمی برای دریافت کالاهای اساسی اصلا زیبنده ایران نیست. وی افزود: اکنون شرایط کشور و جهان به گونهای نیست که حمایتها به این شکل باشد من معتقدم احیای کوپن بدترین شکل برای حمایت از افراد است.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به برخی از چالشهای احتمالی در صورت اجرای این طرح ادامه داد: با اجرای این طرح ممکن است چالشهایی برای خانوارها به وجود بیاید. مثلاً ممکن است ما با نان دو نرخی و بازار خرید و فروش سهمیه نان روبهرو شویم. بنابراین همان طور که اشاره کردم چنین روشهایی اصلاً زیبنده مردم و کشور نیست.
راهی جز حمایت نداریم
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه در نظری متفاوت، خرید نان از طریق کارت را طرحی مناسب برای حمایت از نیازمندان دانست و در این باره به «ابتکار» گفت: بسیاری منتقد چنین طرحهایی هستند اما من میگویم احیای کوپن نباید مورد انتقاد قرار بگیرد چرا که شرایط به گونهای شده است که گروه بزرگی از مردم نیاز به حمایت برای تامین کالاهای اساسیشان دارند.
وی افزود: ما باید از شرایط به وجود آمده انتقاد کنیم و این پرسش را داشته باشیم که چرا طی سالهای اخیر جامعه را به جایی رساندهایم که نیاز به سهمیهبندی کالاهای اساسی و حمایتهای اینچنینی داریم؟ باید بپرسیم چرا جامعه به سمتی رفته است که حداقل ۶۰ درصد افراد این کشور نیاز به حمایت دارند؟ من معتقدم باید از چنین وضعیتی انتقاد کرد وگرنه اصل سهمیهبندی کالاها و حمایتهای این شکلی مسئله اصلی نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر قرار باشد که نان از طریق کارت به فروش برسد خود این مسئله نشان میدهد که وضعیت معیشت تا به چه حد وخیم است.
این اقتصاددان اظهار کرد: فروش کالاهای اساسی به این شیوه بدون شک تفاوت قیمتی را به وجود میآورد و ممکن است افراد اقدام به فروش سهمیههای خود بکند که همین مسئله نیز مشکلی ندارد افراد شاید برای کسب درآمد نان مازاد بر نیاز خود را به فروش برسانند.
وی تاکید کرد: من معتقدم سهمیهبندی کردن کالاهای اساسی در شرایط فعلی باید انجام بشود تا توده مردم در معیشت خود دچار مشکل نشوند. همانطور که اشاره کردم مسئله سهمیهبندی کردن کالاهای اساسی مشکل اصلی ما نیست است و باید مسائل دیگر را مورد توجه قرار دهیم. البته بدون شک سهمیهبندی کردن کالاهای اساسی تبعاتی را برای اقتصاد به همراه خواهد داشت اما اکنون ناچار هستیم.