روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان از آدم و حوا تا «جنگ جهانی روایتها» نوشت:
برای هر موضوع و مسئلهای باید روایت داشت. میتوان لیست بلند بالایی از موضوعات و مسائلی را طرح کرد که ما تقریبا برای آنها هیچ روایتی نداریم و یا روایتمان ضعیف و غیرقابل رقابت است. بگذارید سراغ یک سوژه زنده برویم. ما به جنگ سوریه ورود کردیم و روی زمین در نبرد نظامی بر جبهه مقابل پیروز شدیم. اما آیا جنگ پایان یافته است؟ خیر. دشمن به شدت میکوشد این ورود را تحریف کرده و آن را توسعهطلبی، دخالت، بیثباتسازی و هزینه بیجا برای کشور معرفی کند. ما چقدر در برابر این روایتسازی دروغین دشمن، روایت صحیح و جذاب برای مخاطب داخلی و جهانی تولید کردهایم؟
یکی از نکاتی که باعث برتری یک روایت بر روایت دیگر میشود، عنصر جزئیات است. روایتی که به کلیگویی بسنده میکند، اساساً روایت نیست. باورپذیری، ویژگی بسیار مهم و شاید اصلی یک روایت باکیفیت است و این جزئیات است که یک روایت را جذاب و باورپذیر میکند. یکی از مشکلات و نقیصههای اصلی روایتهای ما، همین مسئله است. نمیتوان در تهران نشست و برای توجیه حضور در جنگ سوریه روایت تولید کرد.
روایت خوب و جذاب نسبتی غیرقابل انکار با ادبیات دارد. روایتگران ما بعضاً ضعیف هستند چون عمدتاً با ادبیات بیگانهاند و آن را مسئلهای تفننی و حتی گاهی فرعی و بیفایده میدانند. روایتگری فقط وظیفه هنرمندان و یا اهالی رسانه نیست. سیاستمداران هم باید اهل روایت باشند. چند سیاستمدار و مسئول کشور بهطور جدی و واقعی اهل انس با ادبیات هستند؟ نگارنده به جد معتقد است یکی از دلایل موفق بودن رهبر انقلاب در این میدان، همین مسئله است. آشنایی و انس ایشان با ادبیات منظوم و منثور داخلی و حتی آثار خارجی یکی از دلایلی است که از ایشان یک راوی موفق ساخته است.