گای بورتون» استاد کالج «وسالیوس» دانشگاه وریج یادداشتی با این عنوان منتشر کرد: «با از سرگیری مذاکرات برجام، هیچ گزینه خوبی برای آمریکا و ایران روی میز نیست».
وی در «سیجیتیان» نوشت: «روز دوشنبه ۲۹ نوامبر (هشتم آذر ماه)، مذاکرات بین ایران و امضاکنندگان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از سر گرفته شد. اما در حالی که ایران، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا در یک اتاق ملاقات میکنند، پیامها در اتاق دیگری که هیات آمریکایی در آن مستقر است، رد و بدل میشوند».
به گفته این استاد دانشگاه در اتریش، «این گفتوگوها آخرین مورد در تلاش برای بازگرداندن آمریکا به برجام و بازگشت ایران به تعهدات خود در این توافق جهت توقف تولید و انبار کردن مواد هستهای است؛ توافقی که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد».
گای بورتون ادامه داد: «برجام برای جلوگیری از همه این تهدیدات تسلیحات اتمی طراحی شده است. ایران در ازای توقف برنامه هستهای خود از لغو تحریمهای بینالمللی سود خواهد برد اما این توافق با خروج آمریکا که نه تنها تحریمها را دوباره اعمال کرد، بلکه تحریمهای جدیدی را اضافه کرد، به پایان رسید. ایران در اقدامی تلافی جویانه، شروع به غنیسازی اورانیوم کرد».
وی هشدار داد: «با وجود شروع مجدد مذاکرات، چشمانداز آن مثبت نیست. از ابتدای سال (۲۰۲۱) انتظارات برای پیشرفت کاهش یافته است و دور کنونی مذاکرات پس از وقفهای نزدیک به پنج ماه بعد از دور اول (مذاکرات وین) نمیتوانست برای آمریکاییها در زمانی با خوش شانسی کمتر اتفاق بیفتد. در عین حال، چشم انداز عدم توافق برای ایرانیها نیز ایده آل نخواهد بود».
از نظر این استاد دانشگاه وریج بروکسل، گفتوگوهای غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران و میانجیگری سایر امضاکنندگان در اوایل سال جاری آغاز شد زمانی که جو بایدن رئیسجمهور جدید آمریکا تمایل خود را برای بازگشت به برجام اعلام کرد. قضاوت بر این بود که کمپین "فشار حداکثری" ترامپ شکست خورده است».
بورتون نوشت: «در عین حال، بایدن بسادگی نمیتوانست به برجام بازگردد چرا که به ناکافی بودن قالب فعلی برجام اذعان داشت. بنابراین، او پیشنهاد داد که در مذاکرات به دنبال یک برجام جدید باشد که شامل برنامه موشک بالستیک ایران و رفتار منطقهای گستردهتر آن باشد. اتخاذ چنین موضعی برای بایدن در داخل کشور خوب ارزیابی شد برای اینکه مخالفان جمهوریخواه را از ادعای اینکه او یک مواضع نرمی دارد، باز میداشت».
در ادامه یادداشت آمده است: «متأسفانه برای بایدن، جاه طلبیهای او از واقعیت ارائه شده، بزرگتر بود. ایرانیها برای بازگشایی یا گسترش دامنه برجام آماده نبودند تا آنجا که به آنها مربوط میشود، مسئولیت فروپاشی برجام به صورت مستقیم متوجه آمریکاییها بود. اگر قرار بود دوباره احیا شود، پس آمریکاییها باید به آنچه قبلا توافق کرده بودند بازگردند».
استاد کالج وسالیوس معتقد است: «علاوه بر این، بایدن در حال مذاکره با یک دولت بیاعتبار که ماههای آخرش را میگذراند، بود. حسن روحانی رئیس جمهور ایران به عنوان یک میانهرو در سال ۲۰۱۳ با این انتظار انتخاب شده بود که رویکرد او تعاملات ایران را با جهان خارج بهبود بخشد. اما خروج ایالات متحده از برجام و بازگشت تحریمها او و جناحش را تضعیف کرد. سپس در ژوئن همان ماهی که آخرین دور مذاکرات توافق هستهای (دور ششم مذاکرات وین) برگزار شد، ابراهیم رئیسی تندروتر (در انتخابات ریاست جمهوری) انتخاب شد».
به گفته او، «در پنج ماه پس از آن، ایرانیها خواستههای بیشتر خود را از ایالات متحده مطرح کردهاند، نه تنها میخواهند تحریمها برداشته شود، بلکه میخواهند تضمین کنند که ایالات متحده دوباره توافق را از بین نخواهد برد. اگرچه آمریکاییها چند ماه پیش تمایل خود را برای رفع برخی تحریمها ابراز کردند اما این برای تیم رئیسی که در ماه آگوست روی کار آمد، کافی نبود ».
در یادداشت ادعا شده است: «علاوه بر این، درخواست ایرانیها مبنی بر اینکه آمریکا قول دهد در توافق باقی بماند، قابل تحقق نیست. هیچ راهی وجود ندارد که بایدن بتواند این قول را به آنها بدهد. از آنجایی که بسیاری از تحریمهای موجود نیاز به تمدید دارند، حتی اگر بایدن با صدور معافیت برای آنها موافقت کند، نمیتواند جانشینان خود (روسای جمهور بعدی) را به انجام این کار ملزم کند».
گای بورتون ادامه داد: «در مجموع تصوری که از مذاکرات ایجاد میشود این است: پنجرهای که به سرعت بسته میشود. در واقع هر ماه که می گذرد، احتمال دستیابی بایدن به یک نتیجه مثبت کمتر میشود. او همین حالا هم مجبور شده است جاه طلبیهای خود درباره مذاکره مجدد بر سر یک برجام جدید را به پیشنهاد حذف برخی تحریمها کاهش دهد».
به اعتقاد او، «اکنون برای او (جو بایدن) امتیاز دادن حتی سختتر خواهد شد. محبوبیت مردمی او به ویژه در پی خروج ناموفق آمریکاییها از افغانستان کاهش یافته است. او همچنین با انتخابات میان دوره ای سال ۲۰۲۲ (کنگره آمریکا) روبرو خواهد شد. عملکرد و کارنامه او توسط جمهوریخواهان به طرزی وحشیانه مورد حمله قرار خواهد گرفت. او به عنوان رئیس کنونی حزب دموکرات، احتمالا کرسیهای خود را در کنگره و سپس کنترل مجلس نمایندگان و سنا را از دست خواهد داد».
استاد دانشگاه وریج بروکسل افزود: «اگر گزینه اتاق (مذاکرات با ایران) برای بایدن از دست برود، گزینههای او کم است. یکی این است که از مذاکرات دست بکشد و به موضع فعلی (آمریکا) خارج از برجام ادامه دهد. اما همانطور که ترامپ قبل از او درک کرد، اگرچه این کار هرگونه اتهام مماشات از طرف مخالفانش را تضعیف میکند اما هیچ مانعی برای جلوگیری از پیشرفت دانش و مواد هستهای ایران انجام نمیدهد».
از نظر او، «یکی دیگر از این موارد (گزینهها) این است که بایدن ضررهای خود را کاهش دهد و موافقت کند که به برجام همانطور که در حال حاضر تشکیل شده است بازگردد. البته (بازگشت به برجام در شکل فعلی آن) او را در خانه ضعیف جلوه میدهد و به انتقادات اولیه او از برجام فعلی نمیپردازد».
گای بورتون معتقد است: «گزینه سومی که مطرح شده، دستیابی به یک توافق موقت به نام "کمتر برای کمتر" است. در این سناریو، ایران غنیسازی کنونی خود در مواد هستهای را متوقف میکند و ایالات متحده اجازه دسترسی به برخی از منابع مالی مسدود شده ایران را برای ارائه معافیتهای تحریمی میدهد تا ایران بتواند به کالاها و خدمات بشردوستانه دست یابد. این رویکرد اختلافات بین دو طرف را حل نمیکند، اما مذاکرات را ادامه میدهد و برای هر دو چیزی برای ارائه دادن میدهد و در عین حال از فروپاشی مذاکرات جلوگیری میکند».
این تحلیلگر و کارشناس اروپایی افزود: «هیچ یک از این گزینه ها برای واشنگتن بهینه نیست. با این حال، در این مرحله به نظر میرسد که اکنون بحث انتخاب گزینهای است که کمتر از دیگر گزینهها بد باشد».