بازار سرمایه از سال گذشته دستخوش تغییر و تحولات زیادی شد. این بازار با تبلیغات گسترده و همهجانبه دولت شاهد حضور خیل عظیم مردم برای سرمایهگذاری شد، اما با گذشت زمان شاخص سهام در روند نزولی قرار گرفت و همین موضوع باعث کاهش سرمایه مردم در این بازار شد ولی درمقابل براساس آخرین آمارهای موجود دولت در اوضاع و احوال خراب بازار توانست سهام شرکتهای خود را به بالاترین قیمتها و حتی با قیمتهای غیرواقعی به فروش برساند و 230هزار میلیارد تومان برای دولت تأمین سرمایه کند. برخیاز کارشناسان به دستکاری عمدی و قصور مدیران بازار سرمایه اشاره دارند و برخی هم روند تغییر ارزشگذاری، تورم، نرخ بهره بانکی و بین بانکی، نوسانات ارز و کرونا را عوامل خراب شدن وضعیت بازار میدانند.
بااینحال آنچه که مشخص است این است که بازار بورس و اوراق بهادار ایران که کمتراز 15سال قدمت دارد در سراشیبی تندی قرار گرفته است که نتیجه اعمال سیاستهای غلط اقتصادی و مدیریتی و تبیین استراتژیهای نادرست است. وضعیت این بازار بهحدی دچار آشفتگی شده که حتی تغییر مدیرعامل سازمان بورس هم نتوانست این بازار را نجات دهد. با شدت گرفتن ریزش شاخص بازار سرمایه بخش عمدهای از سرمایهگذاران که سرمایهگذار خرد محسوب میشوند سرمایههایشان را از این بازار خارج و به سمت بازارهای سود ثابت رفتند. این خروج بهحدی بوده که برخی از کارشناسان این بازار با ابراز نگرانی، درباره افزایش بیاعتمادی نسبت به سیاستها و نحوه مدیریت سرمایه بازار سرمایه هشدار دادند.
ورود 24 میلیون سهامدار جدید
این موضوع بیشتر اهمیت مییابد وقتی بفهمیم آنگونه که آمار رسمی منتشرشده ازسوی سازمان بورس و اوراق بهادار نشان میدهد، سال گذشته بالغبر ۲۴میلیون کد جدید سهامداری بدون احتساب مشمولان سهام عدالت در بازار سرمایه صادر شده که نشانگر رشد ۲۲۴درصدی ورود سهامداران به این بازار است و اکنون این بازار را تبدیل به یک بازار حدود ۶۰میلیون نفری کرده است. براساس این آمار، ارزش تجهیز و جذب منابع مالی از طریق بازار سرمایه برای اقتصاد کشور که در سال ۹۸ تنها معادل ۲۱۶هزار میلیارد تومان بوده، در سال ۹۹ از مرز ۵۶۰هزار میلیارد تومان عبور کرده است.
نکته حائز اهمیت آن است که دولت نزدیک به ۱۷هزار میلیارد تومان از محل مالیات بر نقل و انتقال سهام در بازار سرمایه درآمد کسب کرده است که این رقم، به گواه آمار، 9درصد از کل مالیات وصولی سال ۱۳۹۹ بوده است و سهمی 7.1 درصدی از میزان تأمین مالی دولت از بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ داشته است؛ در عین حال ۷۶درصد از تأمین مالی دولت در سال گذشته از محل انتشار اوراق تأمین مالی اسلامی یا همان صکوک بوده که مرابحه عام، اسناد خزانه اسلامی، اوراق منفعت وزارت نفت و شرکت ملی نفت و اوراق سلف موازی استاندارد برای وزارت نیرو و شرکتهای تابعه آن را دربرمیگیرد و مجموع آن، ۱۷۵هزار و ۲۹۹میلیارد تومان است.
افزایش بهره بانکی؛ بازار سرمایه را ضربه فنی کرد
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه در همین رابطه به «آرمان ملی» گفت: بهدلیل کاهش نرخ بهره در ابتدای سال گذشته و حمایت همهجانبه از بازار شرایط، شرایط مناسبی بود. زمانیکه نرخ بهره در ابتدای سال به 8.5 درصد آورده شد به نوعی به بازار این پیغام داده شد که پرتفویهای بالای 12تا13 و بیشتر از آن را میتواند تحمل کند و از آن طرف هم وعده این بود که سود بانکی حتی برای حقوقیها صفر شود. اگر این سود بانکی توجیهپذیر بود الان باید در قیمتهای پایینتری قرار میگرفت و به همین دلیل امروز با ریزش مواجه شدهایم. او دراینخصوص ادامه داد: نفس فروش دارایی توسط دولت کار بسیار خوبی است یعنی دولت بهجای اینکه قرض بگیرد و پول چاپ یا اوراق منتشر کند باید دارایی بفروشد و این دارایی میتواند شرکت، سهام، زمین و ساختمان باشد مطلوب است. یعنی این روش بهتری است که دولت به جای قرض دارایی بفروشد.
الان متأسفانه با دولت مقروض بیپول مواجه هستیم که اگر دارایی خود را بفروشد دولت بیپول خواهد شد ولی دیگر مقروض نیست. دارابی افزود: متأسفانه دولت به دلیل انتشار اوراق به شدت مقروض شد که این قرض در سالهای آینده از عوامل ایجاد تورم شدید خواهد بود. بههمیندلیل خواستار این هستیم که دولت نرخ بهره را کاهش دهد چراکه با این اقدام بازار سرمایه میتواند به سرعت رشد کند. اینکه برخی از مسئولان وعده میدهند که مثلاً برجام فلان خواهد شد یا نرخ دلار به 15هزار تومان خواهد رسید، نشان میدهد سردرگمی عجیبی در سیاستهای کلان خود دولت از جمله نرخ بهره و دلار وجود دارد که نتیجه آن وضعیت آشفتهای است که در بازار سهام و در همه سرمایهگذاریها شاهد آن هستیم.
ابهامات اقتصادی مانع رشد بازار
این کارشناس بازار سرمایه گفت: درحال حاضر بیشاز چهار ماه است که تجار ما هیچ فعالیت اقتصادی ندارند، چون نمیدانند اگر امروز کالایی را با دلار 25هزار تومان وارد کنند و فردا دلار 20هزار تومان شود چه کسی این زیان را جبران کند. بسیاری از شرکتها واردات مواد اولیه خود را هم به تأخیر انداختهاند. کل اقتصاد در یک بلاتکلیفی است و فکر میکنم در 70روز آینده و بعد از انتخابات ریاستجمهوری هم ادامه پیدا کند. دارابی در پاسخ به این سؤال که علت مستمر و ادامهدار ریزش شاخص بازار سرمایه چیست، توضیح داد: دلیل آن این است که چون نرخ بهره بانکی بالاست مردم پول را از بازار خارج و به طرف بانک و صندوقهای درآمد ثابت و خرید اوراق میروند و چون دلار هم ناپایدار است و نمیدانیم در سه ماه آینده چه اتفاقی برای آن خواهد افتاد.
کسانیکه پول عمده دارند درحال حاضر خریدهای خود را متوقف کردند تا ببینند تکلیف برجام و دلار چهخواهد شد. بههمیندلیل میبینیم که خروج پول حقیقی از بازار وجود دارد. او اضافه کرد: در واقع انتظار عدم تورم است که باعث چنین اتفاقی شده است؛ وقتی کسی نمیداند که دلار چه خواهد شد و دولت هم میگوید که دلار 15هزار تومان میشود یعنی کشور یک سیاست انقباضی شدید در پیش رو دارد که هدف آن مهار تورم است تا قیمتها کاهش پیدا کند. در این حالت مثلاً شرکت فولادسازی که الان با دلار 25هزار تومان محصول خود را 17میلیون تومان میفروشد وقتی دلار به 15هزار تومان برسد باید محصول خود را 12میلیون تومان بفروشد؛ دراینحالت با ریزش درآمد مواجه خواهد شد و ريال قوی میشود. وی ادامه داد: چون یک برداشت این است که آمریکا به برجام برمیگردد و نرخ دلار کاهش مییابد خیلیها معتقدند که پول نقد بهتر از دارایی است.