از يکسو در گذشته مذاکره با آمريکا را خلاف موازين انقلابي ميدانستند و از سوي ديگر امروز براي مذاکره از يکديگر سبقت ميگيرند. اصولگرايان دلواپس درصدد آن هستند تا به هر نحوي مانع نقش اصلاحطلبان و ميانهروها در تحولات کشور شوند؛ همانهايي که 19 ارديبهشت 97 به تشويق آتش زدن پرچم آمريکا در مجلس پرداختند اکنون داعيه مذاکره را دارند مانند حميدرضا ترقي عضو ارشد حزب موتلفه که چند روز قبل گفته بود:«متاسفانه هر وقت مذاکرات توسط اصلاحطلبان صورت گرفته ما همين خسارت را ديدهايم. مذاکراتي که در دولت شهيد رجايي توسط آقاي بهزاد نبوي در خصوص قراردادها و بحث گروگانها صورت گرفت، آمريکاييها بهراحتي توانستند آن را زير پا بگذارند و به تعهدات خود عمل نکنند و پولهاي ما را پس از آزادي اسراي جاسوس بازنگردانند. اين نشان داد که آن توافق منطقي و درست نبود.
پس از آن هم باز در سعدآباد و در سال 2003 ديديم توافقي صورت گرفت که تمام فعاليتهاي هستهاي ايران به موجبش تعليق شد و آنها نيز به تعهدات خود عمل نکردند. در توافق مربوط به برجام نيز همين مساله را شاهديم. در توافق مربوط به افغانستان هم ديديم که آمريکاييها به تعهدات خود عمل نکردند و مجموعه اينها نشان ميدهد در مذاکرات، طيفي که اصولا غربگرا هستند و به غرب خوشبيناند و زود اعتماد ميکنند، نميتوانند مذاکرهکنندههاي خوبي براي کشور باشند و حقوق و منافع ملت را رعايت کنند.» و زماني که از او سوال شد چه جرياني صلاحيت مذاکره دارد بدون توجه به شعارهاي ضدآمريکايي که همفکرانش ميدهند مدعي شد: «مذاکره در صورت ضرورت به وسيله کساني که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذير باشند، ميتواند اتفاق بيفتد. مانند تيم مذاکرهکننده هستهاي نباشد که دو نفوذي آمريکا داخلش باشد و مسائل امنيتي و اقتصادي ما را تحتتاثير قرار داد. در چنين شرايطي ميتوان از مذاکره استفاده کرد. مگر ما در جاهاي ديگر نظير همين مذاکره با چين ضرر کردهايم؟
اجازه مذاکره به جليلي
ديروز يک عضو پيشين مجمع تشخيص مصلحت نظام، درباره اظهارات ترقي گفت: تجربهاي که بنده از مذاکره دارم اين است که مقام معظم رهبري به سعيد جليلي به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي، اجازه مذاکره داده بودند و استراتژي را نيز برد-برد تعيين کرده بودند به بياني مساله، برد-برد در مذاکره را، رهبري تعيين کردند و بعدها، دولت روحاني، آن را ادامه داد، منشأ اصلي آن جليلي بود که ميخواست مذاکره کند. محمد هاشمي گفت: در زمان مذاکره جليلي حضور نداشتيم اما براساس اخبار و رسانهها، از آن مذاکرات، تقريبا هيچ حاصلي نصيب کشور نشد که اثراتي نيز به دنبال داشت. البته وقتي ترقي ميگويد مذاکرات اصلاحطلبان خسارتزا بود، بايد بگويد چه خساراتي بوده؟ اگر منظورشان برجام است بايد گفت که برجام، بهترين سند بينالمللي است که جمهوري اسلامي، پس از انقلاب داشته است. حال بدعهدي آمريکا بهويژه شخص ترامپ، بحث جداگانهاي است چراکه ترامپ نهتنها از برجام بلکه از بسياري توافقات بينالمللي از جمله يونسکو و معاهده پاريس و غيره خارج شده است. اين عضو پيشين مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان کرد: اگر اصلاحطلبان در دولت روحاني مذاکره کردند و به نتيجه مطلوب رسيدند، نتيجهاي که بسياري از مقامات و مسئولان کشور، شخصيتهاي سياسي، و فرهنگي در زمان خودش، آن را تاييد کردند و برجام را بهترين سند دانستند اما در مقابل تجربه جليلي هم قرار داشت که مذاکره در بغداد و ترکيه و غيره تجربه هاي ناموفقي بود.
دليل علاقه يکدفعهاي اصولگرايان
او در پاسخ به اين سوال که چرا اصولگرايان به يکباره به مذاکره علاقهمند شدهاند؟ اضافه کرد: ما در کشور دو سه جناح سياسي داريم؛ از اين رو در هر جناحي دو گونه نگاه ميتواند وجود داشته باشد. نگاه اول اين است که آنهايي که کشور، نظام و منافع کشور را در نظر ميگيرند مصلحت را در اين ميبينند که مذاکرهاي انجام دهند. نگاه دوم اين است که هر جناحي منافع جناح خودش را در نظر بگيرد و به مردم، کشور و نظام کاري ندارد از اين رو اگر اين رويکرد دوم باشد، مذاکره ممکن است نتيجه ديگري به دنبال داشته باشد يا در انتخابات آينده، تاثير داشته باشد. از اين رو يک جناح ممکن است به دنبال مذاکره باشد و اگر اين جناح مذاکره کنند خوب است اما اگر جناح مقابل مذاکره کنند بد است؛ بنابراين اين نگاه، نگاه ملي و کشوري و براساس منافع نظام نيست بلکه براساس منافع جناحي است. اين چهره سياسي ادامه داد: ترقي يا ساير اصولگرايان در راستاي منافع جناحي خودشان نظر ميدهند و احتمالا بر اين باورند که اگر مذاکرهاي صورت ميگيرد روي انتخابات 1400 تاثيرگذار باشد. بنابراين اصولگرايان ميگويند مذاکره براي ما خوب است اما براي رقيب و جناح مقابل بد است؛ بههرحال اصطلاحاتي مانند کاسبان تحريم و غيره در ادبيات ما پيدا شده که عدهاي، از اين نوع مسائل تحريمي و مذاکره براي منافع جناحي خود استفاده ميکنند حال اينکه بر سر مردم چه ميآيد، برايشان مهم نيست.ش