عضو سابق هیئت رئیسه اتاق اصناف ایران معتقد است؛ اقتصاد کشور به طرف فروپاشی میرود و در این مرحله دیگر نسخهای برای درمان این اقتصاد بیمار وجود ندارد، زیرا اقتصاد ما احتیاج به درمان اقتصادی ندارد بلکه باید درمان سیاسی شود.
شدت گرفتن قیمت کالا و محصولات اساسی عرصه را بر مردم تنگ کرده است تا جایی به ناچار باید از خرید برخی کالاهای ضروری چشم پوشی کنند.
به گزارش ایران جیب از اقتصاد۲۴، این روزها تغییر قیمت کالاها هم برای مصرفکننده و هم برای تولیدکننده علامت سوال در ذهنها ایجاد کرده است که روند قیمتی چگونه خلق شده و چگونه دنبال خواهد شد و آیا دولت توانایی کنترل افزایش قیمتها را خواهد داشت؟
مردم مصرفکننده و تولیدکننده هر روز شاهد گرانی کالاهای تولیدی، وارداتی و از همه مهمتر مواد اولیه تولید هستند که این زنجیره را کلافه کرده است. هرچند مدیران این عرصه تحریم و افزایش قیمت دلار را عامل اصلی این افزایشها میدانند اما بعضاً مواد اولیه که تماماً در کشور تولید میشود و نیازی به هیچ واردات ندارد هم در این گرانی سهم بزرگی به خود اختصاص داده است.
بهانههایی برای افزایش قیمتها
در همین رابطه محمدعلی صدیقی، عضو سابق هیئت رئیسه اتاق اصناف ایران گفت: اگر بخواهم به طور دقیق آسیبشناسی کنم بسیاری از عوامل در گرانی دخیل هستند؛ یک بخش آن تحریم است، بخش دیگر دولت است، بخش دیگر هم به اصناف، بازار و تولیدکننده مربوط میشود که هر کدام هم برای خود یک توجیهی دارند. تحریم هم بهان ای شده است که خودتحریمیها را پوشش دهند و قضیه را مدیریت کنند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: دست دولت دوازدهم هم کامل در جیب مردم است؛ افزایش دلار، بودجهبندی و غیرواقعی بودن بودجه از مسائلی است که نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد چراکه اساس ساختار اقتصاد بر روی اینها نهادینه میشود.
عضو سابق هیئت رئیسه اتاق اصناف ایران گفت: فروش نفت 50 دلاری در بودجه با علم به اینکه تحریمها شدت مییابد یکی از ضعفهای مدیریتی در ساختار بودجه کشور است؛ لذا سعی میکنند کسری بودجه خود را از طریق افزایش قیمت دلار، چاپ اسکناس بدون پشتوانه و باقی مسائل تامین کنند.
به گفته صدیقی، در حال حاضر بورسبازی هم بر مشکلات اقتصادی کشور افزوده است، هرقدر که کرونا به هزینههای بودجه اضافه کرد برای بالانس شدن درآمدها نیز دولت در بورس مداخله کرد و این مسیر اصلی اقتصاد کشور را به انحراف کشاند.
وی تاکید کرد: تمامی این عوامل دست در دست هم داده است تا شاهد کوچک شدن سفره مردم باشیم؛ حتی دیگر نمیتوان از واژه کوچک شدن سفرهها استفاده کرد چراکه برخی سفرهها اساسا برچیده شدهاند.
یک محاسبه تلخ درباره خرج زندگی
به اعتقاد این عضو اتاق بازرگانی، اگر هر وعده غذایی یک خانواده چهار نفره را برای هر نفر یک تخممرغ و نان بربری حساب کنیم، هزینه آن در ماه یک میلیون و 500 هزار تومان میشود به شرطی که در هر وعده غذایی صرفا تخممرغ آبپز و یک عدد بربری بخورند و دیگر چیزی نخورند، تخممرغ هم بگذارند جلوی آفتاب بپزد، بدون روغن، حاملهای انرژی، بدون لباس، تفریح و آموزش و ...
وی ادامه داد: اگر تمامی این موارد حساب شود اگر درآمد زیر 10 میلیون تومان باشد یعنی فقر مطلق! یعنی مردم توان زندگی کردن را دیگر ندارند.
صدیقی گفت: با این وضعیت دولت شاید معتقد باشد که سه وعده غذا زیاد است و همان دو وعده کافی است. تمامی این موارد دلیل خاص خود را دارد؛ در این شکاف طبقاتی که ایجاد شده هرکس قضیه را توجیه میکند، تولیدکننده میگوید من باید به قیمت روز بفروشم تا سرمایهام را حفظ کنم و اگر ارزان بفروشم و مواد اولیه را گران بخرم سرمایهام تمام میشود.
این عضو اتاق بازرگانی با بیان اینکه ریشه این مشکلات در بحث مدیریت است، گفت: یعنی مدیریت غلط تفسیر شده است، یعنی مدیریت را آنطور که به صلاح خودشان است تعبیر میکنند.
وی تصریح کرد: استفاده از منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود جامعه تعبیر درستی از مدیریت است، به واقع باید از محل درآمدهای نامحدود نفتی نیازهای محدود جامعه را مدیریت کرد که تاکنون نتوانستهاند و یا نخواستند که مدیریت را به منصه ظهور برسانند.
صدیقی با ذکر مثال مدیریت در کشور سنگاپور گفت: در کشوری مثل سنگاپور که یک چهارم تهران هم نیست با وضعیت جغرافیایی خشن، با منابع زیرزمینی نزدیک به صفر، با شرایط آب و هوایی خیلی بد، یک خانم میآید آنجا را مدیریت میکند و به یکی از بهترین اقتصادهای منطقه با بیشترین درآمد سرانه تبدیل میشود. این کشور دو برابر نفت ایران از صنعت توریسم برای خود درآمد درست میکند. وقتی میگوییم مدیریت منظور استفاده از منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود اما ما در ایران با داشتن منابع نامحدود نفت، گاز، حاملهای انرژی، منابع زیرزمینی، وضعیت ژئوپلتیک، جاده ابریشم، کریدور شمال و جنوب دقیقا عکس این قضیه را انجام میدهیم.
عضو سابق هیئت رئیسه اتاق اصناف ایران یادآور شد: بحث ما بحث مدیریتی است ولاغیر، یعنی اگر بتوانند این قضیه را حل کنند سایر مشکلات خود به خود حل میشود اما خلافگویی هم چاشنی این قضیه شده است؛ همیشه پز این را میدهند که عالی هستند مثلا چند روز پیش رئیس جمهور در مورد مشکلات آمریکا صحبت میکرد و میگفت مشکلات ما که مشکل نیست و ... ما هم اجباراً باید باور کنیم.
این کارشناس اقتصادی در پایان خاطرنشان کرد: اقتصاد کشور به طرف فروپاشی میرود و در این مرحله دیگر نسخهای برای درمان این اقتصاد بیمار وجود ندارد، زیرا اقتصاد ما احتیاج به درمان اقتصادی ندارد بلکه باید درمان سیاسی شود.
برخی سفرههای مردم کوچک نه، برچیده شدهاند
کد خبر : ۷۶۵۱۵ | شنبه، ۱۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۲:۴۲ | ۴۸۴۲ بازدید |
عضو سابق هیئت رئیسه اتاق اصناف ایران معتقد است؛ اقتصاد کشور به طرف فروپاشی میرود و در این مرحله دیگر نسخهای برای درمان این ...