روسیه و چین در حال گسترش همکاریهای انرژی و تجاری هستند و در همین راستا در حوزههای مختلف قراردادهای متعددی را به امضا رساندهاند که منعکسکننده اهمیت بزرگترین بازار آسیا برای روسها است.
به گزارش ایرانجیب از ایسنا، غول نفتی دولتی روسنفت همچنان بزرگ فکر میکند و در صحنه جهانی قراردادهای بزرگی منعقد میکند. روس نفت بهتازگی برنامهای برای فروش اوراق قرضه به ارزش ۱/۳تریلیون روبل (۲۲/۵۳ میلیارد دلار) اعلام کرده است. فروش اوراق قرضه در این حجم عظیم برای خریدهای داخلی مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، بلکه به تضمین توانایی مالی روسنفت بهعنوان یکی از برجستهترین ابزارهای سیاست خارجی روسیه در سطح جهانی کمک میکند. روسنفت با وجود این حقیقت که تحریمهای غربی بهویژه تحریمهای امریکا به این شرکت و سایر شرکتهای انرژی روسی لطمه زده، چنین اقداماتی را انجام داده است. در حقیقت روس نفت ناچار شده فعالیتهای خود در دریای سیاه را به دلیل این تحریمها متوقف کند و مجوز خود برای اکتشاف و تولید نفت و گاز طبیعی در این منطقه را تا سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱ شمسی) معلق کرده است.
سوختهای فسیلی همچنان حرف نخست را میزنند
با اینهمه و همانطور که انتشار اوراق قرضه نشان میدهد، روسنفت و همینطور ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، تمایلی ندارند عقبنشینی کرده و تسلیم شوند. ایگور سچین، مدیرعامل روسنفت آشکارا نظر خود را ابراز کرده است که اگرچه مصرف نفتوگاز در سطح جهانی ممکن است در مدت ۳۰ سال آینده بهتدریج کاهش پیدا کند اما در همین مدت، سوختهای فسیلی همچنان منابع اصلی انرژی در جهان خواهند بود. در نتیجه روسیه و شرکتهایی مانند روسنفت میتوانند همچنان اتکای خود را بر استخراج هیدروکربنها بهعنوان منبع اصلی درآمد، ثروت و قدرت قرار دهند. در سال گذشته روسنفت و شرکتهای نفت چینی سینوپک و CEFC چاینا انرژی، در یک مجموعه پیچیده از قراردادهایی وارد شدند که پیامدهای آنها تازه اکنون در حال روشنشدن است. این قراردادها همچنین شامل شرکتهای خلیجفارس و شرکتهای هلدینگ مانند گلنکور میشود. این قراردادها به شکل واضحی سیاستهای دولتی مهم برای چین و روسیه و همچنین مزایای آینده برای نخبگان کلیدی مانند سچین و به احتمال سایر تاجران و مقامات روسی و چینی را بارز میکنند.
کنترل روسنفت ازسوی سچین
گلنکور و صندوق سرمایهگذاری قطر در سپتامبر، ۱۴/۱۶ درصد از سهام روسنفت به مبلغ ۹/۱ میلیارد دلار را به شرکت CEFC چین فروختند. در این قرارداد، از آغاز سال ۲۰۱۸ (سال ۱۳۹۷ شمسی) روسنفت حدود ۲۲۰ تا ۲۶۰ هزار بشکه نفت در روز به چین میفروشد، اما انتظار میرود این میزان ۴ برابر شده و به ۸۴۰ هزار بشکه در روز برسد. این معامله جایگزین توافق سال گذشته میلادی با صندوق سرمایهگذاری قطر و گلنکور برای ۱۹/۵ درصد از سهام روسنفت میشود و عمده سهام را به شرکت CEFC چاینا انرژی منتقل میکند. این شرکت یک شرکت خصوصی بوده، اما روشن است که از حمایت دولتی برخوردار است.
از اظهارات بازیگران حاضر در این قراردادها و این حقیقت که سچین روسنفت را کنترل میکند، اینطور برمیآید که این قراردادها از حمایت دولتی هر دو کشور روسیه و چین برخوردار هستند و این حقیقت که روسنفت و CEFC اکنون شریک هستند، فروش نفت روسیه به چین از طریق ابتکار یک کمربند-یک جاده را تسهیل میکند. در سمت چین، دیدن دلایل حمایت این کشور دشوار نیست. این کشور ارتباط و همچنین نفوذش بر روسنفت را افزایش داده و عرضه نفت قابل توجهی را بهدست میآورد که ازسوی قدرتهای دریایی خارجی نمیتواند بازداشته شود. همچنین ابتکار یک کمربند-یک جاده بهعنوان یک برنامه معتبر را تقویت کرده و روسنفت را به چین پیوند بیشتری میدهد، زیرا صادرات نفت به مقصد شرق از نفت منظورشده برای فروش به اروپا تامین میشود. اما آنچه ممکن است چندان آشکار نباشد این است که با پولی که مسکو بهشدت به آن نیاز دارد، چین به احتمال اکنون راه کاربردیتری برای پرداخت به مقامات عالیرتبه روسی در اختیار دارد.
برای روسیه، قراردادهای پیچیده با گلنکور، صندوق سرمایهگذاری قطر و چین به مسکو اجازه میدهد به سایر اهداف کلیدی نائل شود. رسانههای روسیه در سال گذشته میلادی گزارش کرده بودند که پوتین بهدنبال فروش ۱۹/۵درصد از سهم روسنفت به چین و هند است که به احتمال به صورت مستقیم از طریق فروش سهام روسنفت به گلنکور و صندوق سرمایهگذاری قطر حاصل شد و بهمنظور خرید سهام روسنفت، شرکت CEFC چاینا انرژی ۹/۱ میلیارد دلار پرداخت خواهد کرد که ۴ میلیارد دلار آن به صورت نقد و ۵/۱ میلیارد دلار به صورت وام خواهد بود که ازسوی بانک دولتی VTB روسیه تامین میشود. این اقدام به افزایش بودجه دولت روسیه که بهدلیل قیمتهای پایین نفت با مشکل روبهرو شده است، کمک خواهد کرد. در این بین، پیش از اینکه سهام روسنفت در سال گذشته میلادی به گلنکور و صندوق سرمایهگذاری قطر فروخته شود، این غول نفتی ۱۰ میلیارد دلار به صورت اوراق قرضه به بانک VTB صادر کرده بود. اکنون این شرکت بخش بزرگی از پول خود را پس میگیرد و بهاحتمال باقی پول نیز به جیب روسنفت و بودجه دولتی مسکو سرازیر میشود. بهعلاوه با فروش نفت به چین از طریق خاک قزاقستان، مسکو از آستانه که در حال افزایش تولید نفتش است، استفاده کرده و مانع از این میشود که این کشور جای تولیدکنندگان روسی در بازار چین را بگیرند. در عوض نفت قزاقستان بهاحتمال به بازار داخلی روسیه یا اروپا میرود که در هر صورت به سود مسکو خواهد بود.