تجربه چند دهه اخیر نشان داده که مدیران و سهامداران شرکتهای بزرگ جهان درمجموع کمتر از سیاستمداران دچار هیجان میشوند و سرمایههای خود را تنها به کشورهایی میبرند که بدانند سود بلندمدتشان در آنجا تضمین خواهد بود. این نگاه اقتصادی سهامداران و مدیران شرکتهای غولپیکر غربی که محافظهکارتر از دیگران هستند، بیشتر خودش را نشان میدهند. باید بپذیریم که بازار بزرگ ایران و همسایگانش و قابلیتهای اقتصادیاش چیزی نیست که شرکتهای بزرگ جهان به سادگی از آن چشمپوشی کنند و دیدیم که بلافاصله پس از مذاکرات هستهای علاقهمندیشان را به این موضوع به وضوح نشان دادند. دیپلماسی سیاسی ایران در پرونده هستهای اکنون به مرحله عمل اقتصادی رسیده و حضور سران اتحادیه اروپا در تهران نشان میدهد که قرار است پایههای سیاسی قراردادهای اقتصادی مستحکم شود.
این علاقهمندی پررنگ شرکتهای اروپایی، کرهای، چینی، ژاپنی و... که میخواهند از این بازار بزرگ سهم بالاتری نصیب خود کنند، الزامها و پیامدهای خاص خود را دارد. اقتصاد ایران هر لحظه و هر ساعت بیش از گذشته به ضرورت انکارناپذیر توسعه اعتقاد پیدا میکند. رکودی که درکشور حاکم شده، کار را برای تمامی ارکان اقتصاد کشور دشوار کرده ولی طلوع دوباره امیدها از پس اجرای برجام و توافق هستهای و وفاق دوباره با جهان شرایطی را رقم زده که میتوانیم امیدوارانهتر از گذشته به اقتصاد کشور نگاه کنیم. طی ماههای گذشته حضور پرتعداد هیأتهای خارجی در ایران و آغاز همکاریهای مشترک نشان میدهد، اقتصاد ایران از چه پتانسیل بزرگی برای توسعه برخوردار است. ایران در قلب خاورمیانه ناآرام، با آرامش بستری را مهیا ساخته تا در آن به کسبوکار پرداخته شود. ازسوی دیگر امکانات زیرساختی و زیربنایی مختلف مانند راهها و دسترسی به بازارهای منطقهای هر آنچه مطلوب توسعه است را پیشروی سرمایهگذاران خارجی قرار داده است. اقتصاد ایران به ثبات آرامش نیاز دارد. در این روزها که اقتصاد ایران با یک رکود سنگین و بیسابقه دستوپنجه نرم میکند، نباید با اقداماتی التهابآفرین قدم به عرصهای بگذاریم که ماحصل آن حاکمشدن تشنج بر کشورمان باشد.
باید دقت کنیم که سرمایهگذاران خارجی و حتی داخلی هر دو برای حضور در ایران، اخبار و تحولات را مرتب رصد میکنند و هر آنچه که آرامش کشور را برهم زند، موجب دلسردی و عقبنشینی آنها میشود. اگر تصمیممان بر این است که پای در مسیر توسعه بگذاریم، بایستی تمامی الزامات آن را بپذیریم. اصلیترین پیششرط و نیاز کشور نیز حفظ آرامش و وحدت است. اینکه بهطور مثال مقام مسئولی موضعگیری خاصی انجام میدهد، نباید بهانه تحلیلهای مختلف و گاهی تشنجآفرین شود. اقتصاد ایران به لطف اجرای برجام در موقعیت مطلوبی قرار گرفته که امکان جذب سرمایههای خارجی را دراختیار دارد. بدین جهت، هر قدم، هر صحبت و هر حرکت ما میتواند تأثیرگذار باشد. در این روزها همگان باید به دنبال تثبیت آرامش درکشورمان باشند. اگر از داخل ایران پیام نگرانی و اضطراب به آنسوی مرزها مخابره شود، میتواند به یک سد بلند درمقابل انتقال داراییها باشد. سرمایهگذاران خارجی و داخلی به این نقطه رسیدهاند که درشرایط جدید، میتوانند روزهای خوبی در اقتصاد ایران داشته باشند؛ ولیکن تحقق این موضوع نیازمند هموارکردن بسترهای لازم است.
ازسوی دیگر، تجار ایرانی علاقهمندند با افزایش حجم صادرات غیرنفتی از تنشهایی که ممکن است در سالهای آینده همچون امسال گریبان اقتصاد را به دلیل کاهش جهانی قیمت نفت بگیرد، بکاهند. در این بین علاوه بر آمادگی فعالان اقتصادی، سیاستگذاریهای دولت از اهمیت بیشتری برخوردار است، به این دلیل که سرمایهگذاران خارجی برای ورود سرمایهشان به هرکشوری، مسایلی را درنظر میگیرند که ازجمله آنها، ارز تکنرخی است. تأثیر برجام در اقتصاد ایران آنطور که باید خود را نشان نداده است. به این موضوع همه مسئولان کشوری نیز اشاره کردهاند. آنها گفتهاند که مردم هنوز آثار عملی برجام را حس نکردهاند اما آنچه مسلم است، رویکرد دنیا در مورد ایران با تغییر شگرفی روبهرو شده است. اجرای برجام فتح بابی بود برای صلح ما با دنیا. رفتوآمد هیأتهای متعدد خارجی به ایران نیز دلیل محکمی بر این ادعاست. بهطور نمونه در اتحادیه اروپا، ایتالیا پیشتاز بود و بیشترین هیأتها را به ایران آورد. ازسویی، روابط بانکی نیز پس از برجام اندکی برقرار شده است، ولی به هرحال این موارد نمیتواند انتظارات جامعه از پسابرجام را برآورده کند.
بهطور حتم برای ملموسشدن آثار پسابرجام، نیازمند اتحاد داخلی بیشتری هستیم. چنانچه این اتحاد و همدلی شکل بگیرد، دنیا بهگونهای دیگر به ما نگاه خواهد کرد، البته بخشی از مشکلات بانکی به انتخابات آمریکا در ماه نوامبر بازمیگردد. تحریم دلاری همچنان برای ایران وجود دارد که لغو آن برای معاملات تجاری بسیار مهم است، چراکه در ساختمانهای ارزی بیش از ٧٠درصد و معاملات صورت گرفته در دنیا به واسطه دلار انجام میشود. برخی بانکهای اروپایی برای برقراری رابطه با ایران همچنان در هراس هستند. متأسفانه کشور ما در زمینه پولشویی رتبه اول را دارد.
ما درکشور قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم را در ١٣ اسفند ١٣٩٤ به تأیید شورای نگهبان رساندیم، اما دنیا هنوز با تردید به ما نگاه میکند. بانکهای بزرگ جهان با توجه به این شرایط در شبکه بانکی ایران نگرانند که درصورت ارتباط با بانکهای ایرانی مشمول جریمه D.F.F یا مجموعه بانکهای آمریکا شوند و تقریبا بیشتر بانکهایی که در دوران تحریم با ایران ارتباط داشتند، توسط همین نهاد مالی آمریکایی وضع شده است. به هر ترتیب ما باید به بانکهای بینالمللی این اطمینان را بدهیم که درصورت ارتباط با شبکه بانکی ایران دچار مشکل نخواهند شد. سال ٩٥ برای اقتصاد ایران سال گذار و حرکت رو به جلو است. باید تلاش کنیم که موانع سرمایهگذاری خارجی را برداریم و درعین حال خودمان را سازمان دهیم تا بتوانیم سرمایهگذاران خارجی را هدایت کنیم. تکنرخی کردن ارز و کنترل نوسانات آن برای رونق تولید، صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه خارجی از الزامات غیرقابل انکار است. تکنرخی کردن ارز بهترین اتفاق برای این اقتصاد خواهد بود. اقتصاد ایران برای رشد و توسعه و استفاده از شرایط و موقعیتهای به وجود آمده، از برجام نیازمند آرامش است. اقتصاد کشورمان روزهای حساسی را پیشرو دارد که بایستی با مدیریت هوشمندانه دولتمردان، شاهد شکوفایی آن باشیم.
* مجید سلیمیبروجنی فعال اقتصادی