بيكارى و مالياتهاى سنگين در كشورهاى اروپايى بهخصوص در كشورهاى شمال اروپا موجب شده تا افراد كم درآمد با روى آوردن به اقتصاد سياه تمام درآمدشان را به نهادهاى مالياتى اعلام نكنند؛ زيرا مالياتى كه بايد بپردازند بسيار بالاست و مردم علاقهيى به پرداخت آن ندارند.
به گزارش يورونيوز، برخى از فروشندگان اجناس مختلف ترجيح ميدهند در مقابل فروش كالايشان پول نقد دريافت كنند تا ماليات ندهند. اغلب اين افراد به همين سادگى در بازار سياه نقش دارند. اين افراد نهتنها براى خودشان دردسر درست ميكنند بلكه باعث مى شوند درآمد دولت كم شود. اين كار درنهايت، آينده خود و فرزندانشان را به خطر مىاندازد. بازار كار سياه در كشورهاى اروپاى مركزى و جنوب و شرق اروپا پررنگتر از كشورهاى غرب اروپا و اسكانديناوى است. مردم كشورهاى شمال اروپا باتوجه به بالاتر بودن مالياتشان نسبت به ساير كشورهاى اروپايى تمايل زيادى براى اعلام تمام درآمدشان ندارند.
در كپنهاك عده زيادى كار روزمزد دارند و به اصطلاح سياه كار مىكنند تا پول بيشترى به دست آورند. قابل توجه است كه دانمارك بعد از يونان، هلند و لتونى چهارمين كشورى است كه درآن درصد بالايى از افراد كار سياه دارند. در دانمارك سالانه حدود يك ميليارد و 500 ميليون يورو به خاطر انجام معاملات و خدمات در بازار سياه ماليات وصول نمىشود. وجود بازار سياه و عدم پرداخت ماليات موجب ميشود منابع عمومى صرف برآورده كردن نيازهاى همگانى نشود و ضرر آن متوجه جامعه شود. كسانيكه در اقتصاد سياه كار مىكنند از مزايايى مثل حقوق، مرخصى استحقاقى و... برخوردار نمىشوند درنتيجه در حاشيه جامعه باقى مىمانند و نمىتوانند مثل بقيه زندگى كنند. از سوى ديگر اغلب كارفرمايان ماليات پرداخت مىكنند و اگر برخى از شركتها اين كار را انجام ندهند رقابت عادلانه نخواهد بود. خيلى از كارفرماها دنبال كم كردن هزينههايشان هستند ولى اگر در بازار سياه كار كنند، نمىتوانند به شكل قانونى وام بگيرند. در دانمارك از هر پنج نفر، يك نفر در سال گذشته بهطور سياه كار كرده است؛ بنابراين بايد اذعان كرد بهدليل ناپايدار بودن وضع اقتصادى در اغلب كشورهاى اروپا، فعاليت در اقتصاد سياه به پديدهيى رايج تبديل شده است. مبارزه با اقتصاد سياه از 10سال پيش در دانمارك آغاز شده است. دانمارك پيشرفت زيادى در اين زمينه كرده است تاجايى كه توانسته از يكسوم فعاليتهايى كه در اقتصاد سياه انجام مىشود، كم كند.
يك متخصص بازار كار سياه در اروپا مىگويد: عده زيادى از فقيران در جامعه هستند كه چارهيى ندارند و مجبور به انجام كار سياه مىباشند؛ زيرا تقاضاى زيادى براى كار در بازار سياه وجود دارد. معمولا كسى كه بيكار است و شغل ندارد انگيزه قوىيي براى كار كردن در اقتصاد سياه دارد. اينگونه اشخاص نياز به پول بيشترى دارند و مىترسند مبادا دستمزد رسمى برايشان ماليات سنگينى داشته باشد. فعاليتهاى اقتصادى زيرزمينى ارزانتر است؛ بنابراين سودشان بيشتر مىشود و اگر ناگهان از اقتصاد سياه بيرون بيايند و محصولاتشان گرانتر شود، كارگزاران مالياتى ممكن است متوجه شوند. بيشتر كسانى كه در اقتصاد سياه كار مىكنند قبلا بهطور رسمى شغل داشتهاند، آنها با كار در بازار سياه، مالياتى را كه براي حقوق رسمىشان دادهاند، پس مىگيرند؛ بنابراين جاى تعجب نيست كه اين افراد نخواهند هيچ مالياتى روى درآمدشان بپردازند.
اين متخصص بازار كار سياه مىافزايد، چنانچه بازار سياه وجود نداشته باشد بسيارى از افراد نمىتوانند هزينه بالايى براى انجام خدمات پرداخت كنند؛ بنابراين افرادى كه حاضرند با مزد كم كار كنند طرفداران بيشترى نسبت به افراد رسمى با دستمزد بيشتر دارند. در كشورهاى اسكانديناوى، اقتصاد سياه وضع مشخصترى نسبت به اسپانيا، ايتاليا، يونان و حتى نسبت به اتريش دارد. فرض كنيم اگر اقتصاد سياه 9 درصد اندازه كل اقتصاد سياه بوده باشد، اگر كالاهايى را كه به صورت قانونى خريده شده است بهحساب بياوريم، مقدار توليد ناخالص ملى اضافى كه بهحساب نيامده، حدود 6 درصد مىشود و اين رقم درصد بسيار بالايى براى اقتصاد بريتانياست.
اگر دولتها در اروپا بتوانند انگيزه قوىيي مثل تسهيلات مالياتى براى كسانى كه در بازار سياه كار مىكنند، ايجاد كنند و آنان را به سمت اقتصاد رسمى منتقل كنند، مىتوانند تا حدود زيادى ماليات از دست رفته را به اقتصاد باز گردانند و ميزان اقتصاد سياه را تا يكسوم كاهش دهند. فردريك اشنايدر، استاد اقتصاد دانشگاه كپلر در پاسخ به اين سوال كه چرا مردم علاقهيي به پرداخت ماليات ندارند، ميگويد: بسياري از مردم بهويژه مردم فقير، انتخاب مهمي ندارند. هر كارگر ميتواند 100 تا 200 يورو در هفته دربياورد؛ پولي كه هر فرد براي برطرف كردن نيازهاي اساسي خودش احتياج دارد. آدمي كه بيكار باشد، انگيزه بيشتري دارد كه به سمت اين نوع كارها برود. وي معتقد است كه براي بنگاههاي اقتصادي نيز چنين فعاليتهايي ارزانتر تمام ميشوند و سود بيشتري دربردارند. وي معتقد است: در صورتي اقتصاد در سايه كوچكتر خواهد شد كه انگيزههاي زيادي براي بنگاههاي اقتصادي توسط دولت ايجاد شود مثلا كاهش مالياتي يا معافيت برخي فعاليتها از ماليات، در اين صورت است كه آن بخش از فعاليتها كه در اقتصاد سايه انجام ميشود به اقتصاد رسمي منتقل ميشود.