شاید بتوان به جرات گفت از زمانی که اطلاعات دقیقی درباره رفتار مالکان معادن جهان با کارگران خود در اختیار گرفته موارد مناسبی مشاهده نمیشود.
همواره کارگران قربانی زیادهخواهی و منفعتطلبی مالکان بودهاند. اما در نیمه دوم قرن بیستم که برخی آن را دوران «علم منابع انسانی» میدانند، تصور میشد که کارگران به حقوق خود دست پیدا کنند و استثمار از آنها به پایان برسد. نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که چنین بهبودهایی مشاهده شده است اما واقعیت آن است که نتایج نه به اندازه کافی رضایتبخش بودند و نه ادامهدار.
شرکتهای معدنی در زمان رونق بازار کارگران زیادی را استخدام و در زمان رکود به راحتی آنها را از سازمان خود اخراج میکردند و مزایای آنها را به رسمیت نمیشناختند. شاید جدیدترین این اتفاقات را بتوان در معادن مس شیلی مشاهده کرد.
به تازگی شرکت «فریپورت» تعداد زیادی از کارگران معادن مس خود را در شیلی اخراج کرده است. چنین اقدامی در مقابله با کاهش قیمتهای محصولات معدنی در بازار انجام شده و درپی این تغییرات، شرکتهایی که زمانی از سودآورترین بنگاههای اقتصادی جهان بودهاند، به دنبال حفظ سودآوری خود و بقا در بازار هستند اما اخراج کارکنان، بهترین راه برای چنین اقدامی است؟
دست کم، مردم و اتحادیههای کارگری که اینگونه فکر نمیکنند. در حال حاضر، اتحادیههای کارگری شیلی تمامی تلاش خود را برای نشاندادن اعتراضشان به اخراج کارگران معدن «الابرا» نشان میدهند؛ کارگرانی که زمانی یکی از دلایل مهم موفقیت شرکتهای بزرگ معدنی بودهاند. با این حال، عمر حضور آنها در این شرکتها محدود به زمان سودآوری است و پس از آن مانند ابزاری «تاریخ مصرف گذشته» دور انداخته شدند.
البته این گونه رفتارها تنها به شرکت «فریپورت» محدود نمیشود. هر چند این شرکت که ۵۱ درصد از سهام معدن مس شیلی را در اختیار دارد، یکی از نخستین غولهای معدنی جهان بود که تصمیم خود را برای کاهش هزینههای حقوق و دستمزد خود در واکنش به کاهش قیمت محصولات معدنی مطرح کرد. شرکت فریپورت اعلام کرده که با این اقدام، میزان تولیدات معدنی این شرکت در معدن «الابرا» هم تا ۵۰ درصد کاهش خواهد یافت و علاوه بر کاهش هزینههای تولید، طول عمر معادن آن هم افزایش مییابد اما در این اظهارات خبری از تاثیر اخراجها بر زندگی کارگران وجود ندارد. به همه چیز یک طرفه نگاه شده است.
کارگران نباید تاوان بدهند
رفتار شرکت فریپورت، واکنش اتحادیهها را برانگیخته است و آنها تلاش میکنند که از حقوق اعضای خود حمایت کنند. «گوستاوو تاپیا»، رییس اتحادیه معدنی شیلی است، سقوط قیمت مس را به عنوان یک «مسئله دورهای» رد میکند. او اعتقاد دارد این گونه مسائل به اندازه کافی بزرگ نیستند که به خاطر آنها اخلاق حرفهای قرن ۲۱ را زیر پا بگذاریم. او میگوید که شرکتهای معدنی بینالمللی به اندازه کافی سودآور هستند که بتوانند از پس چنین مشکلاتی برآیند.
او اعلام کرد که اتحادیه آنها به زودی واکنشی شدیدتر نسبت به سیاستهای شرکت فریپورت خواهد داشت و تصمیم جدیدی اتخاذ میکند. «جوانا مجیاس» هم که ریاست اتحادیه محلی را برعهده دارد، گفت که فریپورت به تازگی اقدام به فرستادن نامههایی برای کارگران خود کرد که خبر اخراج آنها را مخابره کند. آنها نه تنها از این شیوه سخیف برای اعلام تلخترین مطالب به کارکنان خود استفاده کردند، بلکه از ارائه توضیحات بیشتر و حتی امکان ملاقات حضوری با کارگران هم خودداری کردند. «مجیاس» شرایط کنونی را بسیار پیچیده و اقدام فریپورت را یک «قتلعام» واقعی میداند. تعدیل کردن ۵۰ درصد از نیروی انسانی، مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت.
بنابر گزارشهای رسمی کمیسیون مس شیلی که به «کوشیلکو» معروف است، معدن «الابرا» در سال گذشته به تنهایی ۱۶۶ هزار تن از تولید ۵/۷میلیون تنی مس شیلی را به خود اختصاص داده بود. این معدن یازدهمین معدن بزرگ تولید مس در شیلی است؛ کشوری که بزرگترین تولیدکننده مس جهان است. در هر صورت، هر گونه اقدامی از جانب اتحادیه کارگری شیلی، شرایط دشواری را برای شرکت «کودلکو» فراهم میکند. این شرکت که ۴۹ درصد سهام باقیمانده «الابرا» را در اختیار دارد، به تازگی از یک بحران دیگر خارج شده است. او به تازگی، 3 هفته درگیر مشاجره با کارگران پیمانکاری خود بوده؛ اختلافهایی که منجر به زیانی ۱۷ هزار تنی در تولید مس این شرکت شده است.
حقوق کارگران در ایران
سالها است که کارشناسان علم «منابع انسانی» درباره اهمیت نیروی کار سخن میگویند. با این حال، نظام سرمایهگذاری که مبنای آن، سودآوری و منافع مادی است، پیشرفت این علم را با مشکلات زیادی مواجه میکند. البته نمیتوان از دیدگاه شرکتها هم غافل شد. هزینههای حقوق و دستمزد در بیشتر شرکتها و صنایع جهان از بزرگترین بخشهای هزینهای است. به همین دلیل است که با شروع بحرانهای اقتصادی، نخستین جرقهای که در ذهن مدیران زده میشود، تعدیل کارکنان است. آنها امیدوارند از این طریق بتوانند بر شرایط بازار غلبه کرده و بقای خود را تضمین کنند. با این حال، راههایی برای محدود کردن اینگونه از رفتارها وجود دارد.
راهکارهای حمایتی از حقوق کارگران در ایران از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. شرکتهای معدنی ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر به شدت وابسته به نیروی انسانی است. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان، تجهیزات و ماشینها نقش اصلی را در تولید معادن ایفا میکنند. در ایران، همه چیز متکی به نیروی انسانی است. به این دلیل، نقش نیروی انسانی در بخش معدن کشور، بیش از پیش برجسته میشود و علم منابع انسانی در مدیریت نیروی کار شرکتهای فعال در این حوزه اهمیت بیشتری مییابد.
با این حال، گاهی خبرهای ناامیدکنندهای از گوشه و کنار کشور به گوش میرسد. مانند زمانی که اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور خبر از دیدار با کارگری داد که حقوق 5 ماه اخیر خود را دریافت نکرده بود؛ اتفاقی که جهانگیری شنیدن آن را یک «عذاب روحی» توصیف کرد. ضمن آنکه شرکتهای معدنی ایران با تعدیل کارگران یا پرداخت نکردن کامل حقوق و مطالبات آنها میتوانند تا حدی وضعیت سودآوری خود را در کوتاهمدت جبران کنند، باید به فکر عواقب و پیامدهای آن هم باشند. زمانی که یک شرکت به نیروی انسانی خود وابسته است، باید تمام تلاش خود را برای توانمندسازی و تامین رضایت و آرامش روحی آنها به کار بندد. در صورتی که کارکنان شرکتهای معدنی ایران نسبت به وضعیت کاری خود رضایت داشته باشند و برای انجام کار بهتر برانگیخته شده باشند، میتوان انتظار داشت که وضعیت عملکردی شرکتها هم بهبود پیدا کند. در غیراین صورت، تجربه شرکتهای معدنی جهانی نشان میدهد که در بیشتر موارد، سیاستهای تعدیل نیروی انسانی، اثر معکوس داشته است و تنها باید بر افزایش بهرهوری و توانمندسازی آنها تمرکز کرد.