رشد و توسعه اقتصاد كشورها در دنياي امروز نياز به سيستم بانكداري پويا و كارآمد، تجهيز منابع مالي و تامين سرمايه براي حمايت از توليد و بورس و اشتغالزايي دارد و در اين راستا، نظام بانكي ايران ضمن رفع مشكلات ساختاري خود ازجمله مطالبات معوق، بدهي دولت به بانكها و رفع سياستهاي دستوري، نيازمند ايجاد فضاي رقابتي، استانداردسازي مطابق استانداردهاي جهاني، چابكسازي و ارزيابي اعتبار مشتريان و گردش مالي شفاف و سريعتر و از همه مهمتر افزايش سرمايه بانكهاست.
به گزارش تعادل، در اين زمينه، كارشناسان و مسوولان اقتصادي تاكيد دارند كه براي استفاده از منابع محدود موجود بانكها و توانمندسازي تسهيلات بانكها، ضمن اعتبارسنجي مشتريان و ايجاد زمينههاي بازگشت بهموقع و سريعتر اصل و فرع تسهيلات بانكي، بايد سرعت ارائه تسهيلات و بازگشت اصل و فرع آن بهبود يابد تا با افزايش ضريب فزاينده پولي، از منابع محدود بانكها استفاده بيشتري شود و در شرايطي كه بخش عمدهيي از منابع بانكها بهخاطر مطالبات معوق و بدهي دولت، سپرده قانوني، سقف اعتباري و ساير مشكلات ساختاري قفل شده است بتوان از منابع محدود موجود استفاده بيشتري كرد. در سال گذشته، بانكهاي كشور بيش از 340هزار ميليارد تومان تسهيلات پرداخت كردند و عدد ضريب فزاينده يا ضريب تكاثر پولي را از 4 در سالهاي دولت قبل به عدد 6 در پايان سال93 افزايش دادند.
آمارهاي پولي و بانكي خرداد94 نيز نشان ميدهد كه ضريب فزاينده به بالاي6 رسيده و با ثبت عدد6.25 در خرداد ماه، پيشبيني ميشود كه در ماههاي آينده افزايش بيشتري داشته باشد. اين موضوع نشاندهنده اين واقعيت است كه توانمندي بانكها در پرداخت تسهيلات و بازگشت اصل و فرع آن بيشتر شده و بانكها با برنامهريزي و بررسي ريسك اعتباري مشتريان، سرعت بيشتري را در پرداخت تسهيلات و بازگشت آن داشتهاند.
اگرچه به عقيده مسوولان اقتصادي ازجمله علي طيبنيا وزير اقتصاد و دارايي، عدد مطلوب ضريب تكاثر پولي در كشورهاي پيشرفته به بيش از 12 رسيده و بانكهاي ايران تا رسيدن به آن نقطه فاصله زيادي دارند، اما برخي كارشناسان باتوجه به ميانگين زمان 4 تا 9سال تكميل طرحهاي صنعتي و توليدي و بازدهي سرمايهگذاري و زمان به بهرهبرداري رسيدن واحدهاي توليدي معتقدند كه افزايش ضريب فزاينده در نظام بانكي، بايد با كاهش زمان به بهرهبرداري رسيدن واحدهاي توليدي و صنعتي همراه باشد و بانكها بايد رعايت وضعيت طرحهاي صنعتي و داراي ارزش افزوده و اشتغالزا را داشته باشند و تنها براي سود بيشتر و بازگشت سريع پول به بانك، تسهيلات پرداخت نكنند زيرا اگر قرار باشد كه تنها به سرعت بازگشت اصل و فرع تسهيلات توجه كنيم بايد وامهاي يك تا سه ماهه براي واردات كالا از چين، امارات و... پرداخت شود و صنعت و توليد كه ميانگين 4 تا 9سال براي بهرهداري دارند، از دريافت تسهيلات دور خواهند ماند. ازسوي ديگر، باتوجه به اينكه بيش از 84درصد تسهيلات بانكها براي تامين سرمايه در گردش و خريد كالا و ساختمان اختصاص مييابد و كمتر از 15درصد براي توسعه و فازهاي جديد و ايجاد واحدها پرداخت ميشود، ضروري است كه نظام بانكي براي حمايت از صنايع و توليد و بهرهبرداريهاي جديد برنامهريزي داشته باشد و تنها به فكر سرعت گردش پول در بانك و بازگشت اصل و فرع تسهيلات نباشد.
كمبود سرمايه بانكها
يكي از مشكلات بانكهاي كشور موضوع كمبود سرمايه است كه بهدليل معوقات بانكي بيشتر شده است و در اين زمينه وزير اقتصاد هفته گذشته بااشاره به مشكلات نظام بانكي كشور تاكيد كرد كه نظام بانكي كشور بيمار و دچار مشكلات عديدهيي است و كمبود سرمايه، بدهيهاي مفصل دولت، كه رقم آن بيش از 103هزار ميليارد تومان است و معوقات بانكي، مشكلات را پيچيدهتر كرده است. طيبنيا با بيان اينكه برخي بدهكاران بزرگ بانكي و داراييهاي مازاد بانكها نيز از ديگر مشكلات بهشمار ميرود و كاهش بدهيها و فروش املاك مازاد توان بانكها را افزايش خواهد داد.
طيبنيا، يكي از برنامههاي مهم دولت را تامين نقدينگي مناسب براي بانكها از محل افزايش درآمدهاي حاصل از فروش نفت عنوان و تاكيد كرد كه بانكهاي كشور بايد به اندازهيي توانمند شوند و سرمايه و نقدينگي خود را افزايش دهند كه بهازاي هر يك تومان افزايش نقدينگي بتوانند 12برابر آن، توان پرداخت تسهيلات ايجاد كنند و ضريب فزاينده را از عدد6 كنوني به 12 افزايش دهند.
افزايش 10هزار ميليارد توماني سرمايه بانكها
طيبنيا گفت: يكي از سياستهاي دولت افزايش توان اعتبار و تسهيلاتدهي بانكهاست، اما با كمبود سرمايه بانكها، اين سياست با مشكلاتي مواجه است. اما با رفع تحريمها و افزايش درآمد نفت، ميتوان حداقل 10هزار ميليارد تومان صرف افزايش سرمايه بانكها كرد و تا 120هزار ميليارد تومان يعني 12برابر آن، توان تسهيلاتدهي بانكها را افزايش داد.
وي افزود: با اين راهكار ميتوان منابع موجود براي تسهيلاتدهي را افزايش و با افزايش سرمايه بانكها، قدرت اعطاي تسهيلات را به 12برابر سرمايه افزايش يافته رساند و به خروج از ركود كمك كرد. علاوه بر طيبنيا، مديران بانكي نيز چندي است كه موضوع افزايش سرمايه بانكها را مطرح ميكنند و خواستار برونرفت از بحران كمبود سرمايه هستند. علياشرف افخمي، مدير عامل بانك صنعت و معدن، چندي پيش گفته بود كه بانكهاي توسعهيي سرمايهگذاريهاي كلاني در حوزههاي اقتصادي كشور انجام دادهاند كه تداوم آن مستلزم افزايش سرمايه اين بانكهاست. بانكهاي توسعهيي درحال حاضر با كمبود شديد سرمايه مواجه هستند و دولت و مجلس بايد موضوع افزايش سرمايه اين بانكها را جدي بگيرند.
معوقات بانكي
در كنار كمبود سرمايه بايد به معوقات بانكي نيز اشاره كرد زيرا افزايش معوقات سبب شده تا بانكها به ميزان قابل توجهي با كمبود سرمايه مواجه شوند. هرچند ميزان معوقات بانكي مورد اختلاف مسوولان است و رقم دقيق و تركيب آن و ميزان بدهيهاي استمهال شده و بدهكاران بزرگ همچنين معوقات بدهي دولت مشخص نيست اما برخي از مسوولان بانك مركزي رقم معوقات را حدود80 هزار ميليارد و برخي از نمايندگان آن را تا 200هزار ميليارد تومان تخمين زدهاند.
ابراهيم نكو از اعضاي كميسيون اقتصادي مجلس طي مصاحبهيي اعلام كرده بود كه معوقات بانكي بين 95 تا 200هزارميليارد تومان است اما كميجاني قائم مقام بانك مركزي معتقد است كه تقريبا 88هزار ميليارد تومان معوقات در نظام بانكي وجود دارد. برخي كارشناسان معتقدند كه مطالبات معوق نظام بانكي ايران تقريبا ۴برابر استانداردهاي بينالمللي است و درحالي كه نسبت مطالبات معوق در ايران بين 12تا 15درصد است اين رقم در كشورهاي جهان بين 3 تا 4درصد برآورد ميشود.
مطالبات پر خطر
همچنين براساس استانداردهاي بينالمللي 5 درصد از تسهيلات به عنوان ريسك پرخطر در نظر گرفته ميشود لذا با توجه به مطالبات معوق بانكهاي ايران، رقم قابل توجهي توسط بدهكاران بزرگ يا بدهكاران بدحساب به ريسك زياد و پر خطر تمايل دارد. اگر از بدهكاران خاص به نظام بانكي بگذريم بيشترين معوقات به بخش توليد مربوط است زيرا عدم توان پرداخت تسهيلات اخذ شده توسط توليدكنندگان از مهمترين عوامل بزرگ شدن رقم مطالبات وصول نشده بانكهاست.
عوامل بيروني و دروني مطالبات
حميد تهرانفر، معاون نظارتي بانك مركزي درخصوص عوامل ايجاد معوقات بانكي معتقد است كه دو عامل بيروني و دروني در ايجاد اين معوقات دخيل بودند كه از عوامل بيروني ميتوان به ركود تورمي، تحريمهاي بينالمللي، جهش نرخ ارز و از عوامل داخلي ميتوان به عدم اعتبارسنجي دقيق مشتريان در بانكها و عدم وجود نظم و قاعده مشخصي در برخي بانكها براي پيگيري قضايي مطالبات
اشاره كرد. افزايش معوقات بانكي تبعات زيادي براي اقتصاد كشور دارد. يكي از پشتوانههاي رشد اقتصادي تزريق نقدينگي به چرخه توليد است كه اين موضوع درحال حاضر تقريبا ابتر مانده است زيرا بانكها براي كمك به خدمات و توليد بايد تسهيلات ارائه كنند و براي خروج از ركود اقتصادي كشور راهي جز اعطاي تسهيلات وجود ندارد. از طرف ديگر صاحبان سهام بانكها نيز به دليل منتفع نشدن از افزايش سرمايه متضرر شدهاند كه البته در برابر مشكلات اقتصادي كلاني كه معوقات بر كشور وارد كرده ناچيز است.
افزايش سرمايه بانكها
مشكلات ذكر شده سبب شده است تا بانكها با كمبود سرمايه مواجه شوند. زماني كه اين مشكل در بانكها به وجود ميآيد، ثبات مالي بانكها به خطر ميافتد. كارشناسان معتقدند كه نسبت كفايت سرمايه يكي از نسبتهاي سنجش سلامت عملكرد و ثبات مالي موسسههاي مالي و بانكهاست. بانكها بايد سرمايه كافي براي پوشش دادن ريسك ناشي از فعاليتهاي خود داشته باشند. در واقع بانكها بايد حداقل 12درصد از ميزان سرمايه خود را براي پوشش ريسكهاي عملياتي در اختيار داشته باشند. براي مثال ريسك حساب صندوق (وجه نقد) و مانده حسابهاي بانك نزد بانكهاي مركزي هر كشور برابر با صفر است ولي ريسك تسهيلات اعطايي به اشخاص حقيقي و حقوقي خصوصي تا 100درصد قابل محاسبه است
16 بانك زير 8 درصد
همچنين طبق ماده (3) آييننامه كفايت سرمايه كه در سال 1382 تصويب شد ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻧﺴﺒﺖ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻠﻴﻪ بانكها ﻭ ﻣوﺳﺴﺎﺕ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ (ﺍﻋﻢ ﺍﺯ دﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻏﻴﺮدﻭﻟﺘﻲ) ٨ ﺩﺭﺻﺪ ﺗﻌﻴﻴﻦ شد. درحالي كه براساس آمار بانك مركزي 16 بانك به دليل معوقات بانكي و تسهيلات اعطايي، كفايت سرمايه زير 8درصد دارند كه عبارتند از بانكهاي گردشگري، ايران زمين، حكمت ايرانيان، دي، سينا، خاورميانه، پاسارگاد، كارآفرين، رفاه كارگران، توسعه تعاون، توسعه صادرات و صنعت و معدن. گفتني است كه وضعيت اين بانكها به لحاظ كفايت سرمايه از طريق نسبت تسهيلات كلان به كل تسهيلات، مطالبات معوق و ميزان بنگاهداري تدوين
شده است. بانكها دو راه براي افزايش كفايت سرمايه دارند نخست اينكه بيش از سه برابر سرمايه خود، منابع جذب كنند و سرمايه خود را به سه برابر افزايش دهند و از منابع و سرمايه جديد براي وام دادن استفاده كنند. دوم اينكه سرمايهگذارىهاى تجارى را به شدت كاهش داده و از پول حاصل از فروش اين داراييها، منابعي براي پرداخت وام ايجاد كنند.
در واقع براي بررسي تطبيقي شاخصهاي مالي عملكرد بانكها و عوامل موثر بر متغير نسبت كفايت سرمايه در بانكها از متغيرهاي اندازه بانك، سهم سپردهها از كل دارايي، اندوخته زيان تسهيلات اعطايي، سهم تسهيلات اعطايي از كل دارايي، ميزان نقدينگي، اهرم مالي، نرخ بازده داراييها و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغير مستقل در قالب مدل رگرسيوني چندگانه مبتني بر دادههاي تابلويي استفاده شد. حال با توجه به شرايط موجود، بانكها نياز به حمايت دولت دارند تا مشكلات خود را مرتفع كنند كه يكي از راهكارها افزايش سرمايه است. شركتهاي سهامي براي رفع نياز نقدينگي جهت فعاليتهاي جديد و توسعه از مزاياي افزايش سرمايه استفاده ميكنند. افزايش سرمايه يا تامين مالي از طرق مختلفي چون آورده نقدي، استفاده از اندوختههاي سنوات گذشته، صرف سهام يا تركيبي از موارد مذكور صورت ميگيرد بنابراين يكي از راهكارهاي نجات بانكها افزايش سرمايه است كه وزير اقتصاد نيز به آن اذعان داشته و بانكها براي اجراي آن نياز به حمايت همه جانبه از سوي مجلس و دولت دارند.