شوك اقتصادي كاهش عامدانه ارزش پول رايج چين، جهان توسعهيافته و درحال توسعه را در معرض آسيبها و بحرانهاي جدي قرار خواهد داد. بانك مركزي چين سهشنبه در اقدامي كمسابقه ارزش برابري يوآن در برابر دلار را 1.9درصد كاهش داد. روندي كه در روز چهارشنبه نيز ادامه يافت و بازار جهاني نفت و بورسهاي جهان را تحت تاثير قرار داد. خبرگزاري بلومبرگ به نقل از منابع مطلع از ادامه فشارها بر بانك مركزي چين براي كاهش بيشتر ارزش يوآن خبر داده است. اين درحالي است كه تصميم بانك مركزي چين، نگرانيهاي جدي را در بازارهاي جهاني درپي داشته تا جايي كه مقامهاي امريكايي ضمن ابراز نگراني خود اعلام كردهاند در سفر ماه آينده شي جينپينگ، رييسجمهور چين به واشنگتن در اين باره با او صحبت خواهند كرد.
به گزارش تعادل، حتي پيش از كاهش اخير در نرخ برابري يوآن، ايالات متحده و ساير كشورهاي عمده جهان از چين به خاطر آزاد نبودن نرخ برابري يوآن انتقاد ميكردند و خواستار آن بودند كه بهاي يوآن، مانند اكثر ارزهاي معتبر، در بازار آزاد تعيين شود. با توجه به مازاد تجاري و ذخيره ارزي قابل توجه چين، انتظار اين بود كه نرخ يوآن افزايش يابد و باعث كاهش صادرات چين به اين كشورها و افزايش واردات چين شود. اما بانك مركزي چين عملا سياستي مغاير با انتظارات كشورهاي صنعتي را به اجرا گذاشت.
كاهش ارزش يوآن : آغاز يك داستان
اكونوميست در گزارشي با اشاره به تاثير منفي شوك اقتصادي كاهش ارزش يوآن براقتصاد جهان مينويسد، كاهش ارزش يوآن- واحد پول چين- چهارشنبه به زير 2درصد رسيد كه اين خود آغازگر يك داستان بزرگ است. حافظه تاريخي جهان موارد فراواني از سقوط ارزش پول رايج كشورهاي جهان را به ياد دارد كه هريك به سهم خود به نوعي اقتصاد جهان را به لرزه درآورده است. كاهش ارزش «ليره استرلينگ» در سالهاي 1967 و 1992 ميلادي يا كاهش ارزش واحد پول آرژانتين (پزو) در سالهاي 2001 و 2002 ميلادي ازجمله اين موارد است. هنگامي كه پول رايج كشوري سقوط ميكند، شروع يك تحول بزرگ كليد ميخورد. «رابرت پيستون» از كارشناسان بيبيسي درخصوص اين تحول اقتصادي جهان معتقد است كه اهميت سقوط ارزش يوآن به مراتب بيشتر از بحران مالي يونان يا بالارفتن نرخ بهره در بانك مركزي امريكاست. فوريترين آثار حتمي اين تحول اقتصادي، سقوط قيمت كالا و ضعيف شدن بازارهاي نوظهور است كه به نوبه خود عميقا عامل نگراني است. پيشبيني كارگزاران بورس نيز چنين است كه سقوط ارزش يوآن موجي جديد از افت سريع قيمتها را در سراسر جهان به دنبال خواهد داشت. اين تحول، رقباي اقتصادي در آسيا را با بحران روبهرو خواهد كرد و آنها را مجبور خواهد كرد عامدانه ارزش پولهاي ملي خود را پايين آورند. اين تحول، قيمت واردات را در جهان توسعهيافته نيز كاهش خواهد داد.
اما منافع اقتصادي كاهش 2 درصد ارزش يوآن آن قدر نيست كه بر مضراتش ارجحيت داشته باشد. كاهش ارزش يوآن به زحمت موفق خواهد شد، حجم صادرات چين را بالا ببرد. اين صادرات در ماه جولاي 8.3 درصد افت داشت. «بانك واريزهاي بينالمللي» كه شاخصهاي حقيقي تجاري ارزهاي مختلف را محاسبه ميكند، اعلام كرده كه از ماه ژوئن شاخص چين 126 بوده است كه نسبت بهرقم 111 در سال قبل و 105 در سپتامبر2012 رقم بالايي است.
اكونوميست مينويسد، اين آمار فقط يك اصلاح حاشيهيي از اين مزيت است و بيشتر يك علامت است. امكان دارد اين تصميمگيري دولت چين واكنش آن به نگرانيهاي صندوق بينالمللي پول در مورد چين باشد. چين از صندوق بينالمللي پول تقاضا كرده يوآن را به عنوان يك ارز بينالمللي در معاملات بينالمللي بگنجاند و آن را در سبد حق ويژه قرعهكشي بگنجاند. صندوق بينالمللي پول در مورد تصميمگيري در اين زمينه مردد است. بنا بر اين گزارش، چين عميقا علاقهمند است يوآن را در جايگاه ارزهاي بينالمللي جاي دهد. چين دو هدف را از اين داعيهاش دنبال ميكند، نخست آنكه به دنبال ارتقاي جايگاه و منزلت و اعتبار جهاني خود است و ديگر آنكه مترصد است با اين اقدام كمك شاياني به بخش مالي خود كند. با اين ارزيابي، چين معتقد است كه ذرهيي انعطاف وارد آوردن در ارزش واحد پول ملي، امكان دارد راه رسيدن به اين آرمان را كوتاه كند. آثار اين تصميمگيري چين آنقدر بزرگ نيست كه حقيقتا براي همسايگان آسيايي و امريكايي چين آزاردهنده باشد. اما نكته مهم اين است كه آيا چين موفق به مديريت اين تحول عظيم خواهد بود؟ تنزل جزئي ارزش يوآن، امكان دارد باعث شود سطح انتظارات معاملهگران بازار تجارت بالا رود. هنوز سياستهاي «بانك خلق چين» در ارتباط با اين روند جديد نامعلوم است. احراز اين امر مستلزم آن است كه «بانك خلق چين» براي دفاع از نرخ جديد ارزش يوآن، از ذخاير ارزي استفاده كند. اين بانك داراي حجم عظميي از ذخاير ارزي است، اما كاهش 300ميليارد دلاري اين ذخاير امكان دارد وقفهيي در اجراي طرحهاي مالي دولت چين ايجاد كند.
چين همزمان درچندين شعبده متفاوت تردستي ميكند. پكن درحال انتقال از دوران اقتصاد متكي بر سرمايهگذاري به يك مدل اقتصادي متكي بر مصرف است، بدون آنكه اجازه دهد رشد اقتصادي بيش از اين فرو بريزد. چين همزمان در تلاش است كه سفتهبازي در املاك و سهام را در كنترل و سلطه خود درآورد، بدون آنكه ضربهيي بر اين صنعت وارد آيد. چين تصميم به درگيرشدن در بازار دارد، بدون آنكه دچار شكنندگي شده و ضربهيي را متحمل شود. چين تصميم دارد بخش مالي خود را گسترش دهد، بدون آنكه در گردش پول، متحمل رنجي شود كه قاره آسيا را اواخر دهه1990 بيثبات كرد.
چين مصمم است كه همه اين طرحها را همزمان با هم اجرا كند. شگفتآور خواهد بود اگر نتواند حتي يكي از آنها را به انجام برساند. كار پكن در اين مسير آن قدر دشوار و پيچيده است كه چارهيي ندارد جز آنكه هر از گاهي علائم گيجكنندهيي ارسال كند.
جنگهاي رايج پولي: خوب يا بد؟
اما نظريههاي مخالف هم مهم است و معتقد است كه جنگهاي پول رايج، چندان هم موضوع بدي نميتواند باشد چراكه اين جنگها معمولا همراه با آسودگي پولي است. حتي اگر همه اين پولهاي رايج به نقطه اول خود بازگردند يعني نقطهيي كه هيچكس نتواند از ارزش اين پولها بكاهد، البته حاصل آن اين خواهد بود كه جهان هم از بابت اجراي سياستهاي پولي آسودهخاطر خواهد بود. سوال بزرگ قابل طرح آن است كه آيا سياست پولي كارايي خود را از دست داده و تنها نتيجه مثبت كاهش كمي و ساير سياستها زير فشاربودن پول رايج است؟ اگر اين فرض صحت داشته باشد، اين يك بازي صفر- صفر است.