سونی چطور شکست خورد و اپل چگونه بازار را قبضه کرد؟

هفته گذشته مواردی را برشمردیم که مدیر یک کسب و کار برای موفقیت باید از آن ها برخوردار باشد. یکی از این موارد «درک تفاوت میان چشم انداز و راهکار» بود. چشم انداز یک کسب و کار شامل اهدافی است که باید در میان مدت یا بلند مدت تحقق یابند و راهکار در واقع شیوه هایی که برای تحقق آن چشم انداز به کار گرفته می شوند. در نتیجه راهکارها می توانند با توجه به شرایط تغییر کنند اما چشم انداز باید نسبتا ثابت بماند.  این هفته با چند مثال شرح می دهیم که چطور در برخی موارد حتی شرکت های بزرگ هم در تله تاکید بیش از حد بر یک راهکار می افتند و از دنبال کردن چشم انداز غافل می شوند به خصوص در مواردی که یک راهکار پیشتر موفق بوده و یا هزینه زیادی برای آن صورت گرفته است در حالیکه برخی شرکت ها با تغییر به موقع راهکارها عملکرد خود را بهبود بخشیده اند.

۱ـ شرکت سونی و تلویزیون های تخت

چند دهه پیش، یعنی زمانی که جعبه تلویزیون ها هنوز بزرگ بود، شرکت ژاپنی سونی خود را به عنوان یکی از معتبرترین برندهای تولید تلویزیون به همه جهان شناسانده بود تا جایی که مجله فوربس در مورد آن می نویسد که اگر کسی در دهه ۱۹۷۰ میلادی در خانه اش تلویزیون سونی نداشت به این معنی بود که توان خرید آن را ندارد. شرکت سونی غرق در راهکار موفقی که در تولید تلویزیون های CRT به کار گرفته بود به ایده و راهکار تازه تولید تلویزیون های تخت به توجهی نشان داد و وقتی فهمید تلویزیون های تخت برگ برنده بازار خواهند بود که دیگر شرکت ها از جمله شرکت های کره ای بخش قابل توجهی از بازار را بدست آورده بودند.

۲ـ شرکت اپل و گوشی های بزرگ

استیو جابز در سال ۲۰۱۰ یعنی زمانی که مدیریت شرکت اپل را بر عهده داشت ادعا کرد که هیچ کس حاضر نیست تلفن های همراهی با صفحه نمایش بزرگ را بخرد. این اعتقاد استیو جابز در واقع به یکی از راهکارهای شرکت اپل در تولید گوشی هوشمند تبدیل شده بود آن هم در روزهایی که شرکت های دیگری مانند سامسونگ موبایل های به مراتب بزرگتری تولید می کردند، آیفون اپل هنوز در مقابل افزایش سطح صفحه نمایشگر مقاومت می کرد. اما مدیران اپل پس از مرگ استیو جابز دریافتند که تاکید بیشتر بر راهکار عدم افزایش اندازه گوشی ها احتمالا به بهای از دست رفتن سهم آن ها از بازار تمام خواهد شد و به همین خاطر در تولید آیفون ۶، صفحه نمایشگر را به میزان قابل توجهی بزرگ کردند. تصمیمی که باعث شد برخی تناقض میان این اقدام و اعتقاد استیو جابز را به تسمخر بگیرند اما باید به خاطر داشت که همین اقدام باعث شد که شرکت اپل بیشترین سود دوران فعالیت خود را تجربه کند.

۳ـ ون خال و آنجلوتی

استراتژی های باشگاه های منچستریونایتد و رئال مادرید در آغاز فصل گذشته مشخص بود، لویی ون خال باید همراه با منچسر سهمیه جام باشگاه های اروپا را کسب می کرد و آنجلوتی هم باید لالیگا را برای مادریدی ها به ارمغان می آورد. راهکار ون خال برای تحقق این استراتژی خرید بازیکنانی مانند دی ماریا و فالکائو بود و آنجلوتی هم امید داشت تا با کمک بی بی سی که شامل بیل، بنزما و کریستانو رونالدو می شد رئال را قهرمان کند. ون خال در نیمه دوم فصل به ناکارآمدی خریدهای تازه پی برد و آن ها را نیمکت نشین کرد تا با راهکاری تازه بتواند حداقل رتبه چهارم را کسب کند، اتفاقی که در نهایت رخ داد. اما آنجلوتی به رغم انتقاداتی که از بازی با سه مهاجم می شد، همچنان بر حضور همزمان رونالدو،بیل و بنزما اصرار ورزید و در نهایت دستش به هیچ جامی نرسید. در واقع آنجلوتی هدف بلندمدت تیم را فدای تاکید بر یک راهکار نادرست کرد و البته شاید به همین خاطر شغلش را هم از دست داد.