کارشناسان روابط بینالملل از دیرباز خاورمیانه را به عنوان «چهارراه جهان» نامگذاری کردهاند، یکی از چند نقطه مهم دنیا که وجود کانال سوئز درآن مانند شاهراهی آبی است که برحساسیتهای این منطقه میافزاید و در واقع پلی است که دو دنیای متفاوت شرق و غرب را به هم پیوند میزند.
پلی که تاقبل از احداث آن تجارت میان شرق و غرب را تنها از مسیرهای زمینی امکانپذیر میکرد، اما با احداث کانالی به طول ۱۶۴ کیلومتر در سال۱۸۶۹ میلادی به کوشش «دلسپس»، کنسول پیشین فرانسوی در مصر، این کانال راه ارتباط شرق و غرب را کوتاه کرد و موجب شد تا صاحبان کشتیهای باری عبور از این کانال را به چند دلیل بر دماغه «امید نیک» (انتهاییترین نقطه در افریقای جنوبی) ترجیح دهند، چراکه این کانال مسافت میان بنادر شمالی و جنوبی را تا ۷ هزار کیلومتر کاهش میدهد و علاوه بر این از هزینههای دریایی که با طولانی شدن راه به هزینههای حملونقل افزوده میشود، جلوگیری میکند.
به عنوان نمونه میتوان به برخی مسافتهایی که این کانال از فاصله آنها میکاهد، مانند خلیجفارس تا لندن و توکیو تا روتردام اشاره کرد که از مسیر اول حدود ۴۶درصد و از دومی حدود ۲۵درصد کاسته میشود. براساس آمارهای رسمی یک کشتی نفتکش با استفاده از راه کانال سوئز میتواند مسیر میان خلیجفارس تا دریای مدیترانه را در یک روز ۱۱ بار طی کند در حالی که با عبور از دماغه «امیدنیک» این آمار به ۵ بار در روز کاهش مییابد. این مسیر هزینه سرمایهگذاریهای لازم برای تعداد ناوگان تجاری مورد نیاز برای تجارت روزافزون میان کشورهایی که در سواحل شمالی و غربی کانال و آنهایی که در جنوب و شرق آن واقع شدهاند را هم کاهش میدهد.
با این همه وقتی نوبت به بررسی و مطالعه اهمیت اقتصادی کانال سوئز میرسد دو پرسش مطرح میشود نخست اینکه جهان درصورت بسته شدن کانال سوئز متحمل چه زیانهایی میشود و سپس باز بودن کانال سوئز برای دنیا چه امتیازاتی در برخواهد داشت؟ برای پاسخ به سوال نخست باید به زیانهای اقتصادی که جهان در سال ۱۹۶۷م از بسته شدن کانال سوئز با آن مواجه شد اشاره کرد؛ واقعهای که برای آن دسته از کشورهایی که از این کانال به عنوان یک شاهراه تجاری استفاده میکردند بسیار ناگوار بود و هم کشورهای پیشرفته شمالی و غربی کانال و هم کشورهای در حال توسعه جنوبی و شرقی را تحت تاثیر قرار داد. افزایش هزینههای حملونقل دریایی و زیان ناشی از آن کشورهای استفادهکننده را به شدت متاثر ساخت، چراکه با بسته شدن کانال و اجبار تردد کشتیهای باری از دماغه «امیدنیک» از حجم حملونقل کالا کاسته و هزینههای ناشی از حمل بار با افزایش روبهرو شد.
تاثیرکانال سوئز بر بازارهای تجارتی
پرواضح است که وجود کانال سوئز کمک زیادی به رشد تجارت کشورهای واقع در شرق و غرب عالم میکند، بررسی درآمدهای کانال سوئز در سال ۲۰۱۴م نشان میدهد این رقم از مرز ۵ میلیارد دلار گذشته است. برای درک موقعیت تجاری کانال سوئز کافی است نگاهی به درآمد ماه میکانال سوئز در سال ۲۰۱۵م که رقمی برابر با ۵۰۸ میلیون دلار است بیندازیم. براساس گزارشها این عدد بالاترین رقم بهدست آمده در یک ماه از زمان احداث این کانال به حساب میآید.
منبع درآمد مصر
کانال سوئز پس از گردشگری، دومین منبع درآمد دولت مصر به حساب میآید. دولت مصر بابت عوارضی که از کشتیهای عبوری از کانال دریافت میکند تاکنون میلیاردها دلار عایدی داشته است. درآمد این کشور از کانال سوئز در حال حاضر به رقم ۵ میلیارد دلار میرسد، مقامات مصری امیدوارند این درآمد را تا سال ۲۰۲۳م به رقم ۱۳/۵میلیارد دلار برسانند. بررسیها نشان میدهد که انقلاب ۲۰۱۱م مصر و تنشهایی که به دنبال آن در این کشور رخ داده تاثیر قابلتوجهی در روند ترانزیت نفت و «الانجی» از طریق کانال سوئز و خط لوله«سامد» نداشته چراکه این کانال یک مسیر مهم ترانزیت نفت و «الانجی» از خلیجفارس به اروپا و امریکای شمالی است. برای مثال در سال ۲۰۱۲ میلادی حدود ۷ درصد کل محمولههای نفتی و ۱۳درصد محمولههای گاز مایع طبیعی جهان از کانال سوئز ترانزیت شده است. خط لوله «سامد» نیز تنها مسیر جایگزین حملونقل محمولههای نفت در زمانهایی است که نفتکشهای بارگیری شده بزرگتر از آن هستند که بتوانند از کانال سوئز عبور کنند. در سال ۲۰۱۲میلادی به دنبال افزایش دوباره صادرات نفتی لیبی پس از جنگ داخلی نرخ عبور محمولههای نفتی از کانال سوئز به بالاترین رکورد رسید. براین اساس روزانه ۲/۹۷ میلیون بشکه نفت در هر دو مسیر از کانال سوئز حمل شده است. این بیشترین میزان نفتی است که تاکنون از کانال سوئز عبور کرده و برابر با ۷درصد کل تجارت دریایی نفت در جهان است اما به دلیل تمایل شرکتها در عبور تانکری نفت از کانال سوئز نرخ انتقال محمولههای نفتی درخط لوله «سامد» در سال ۲۰۱۲م کاهش داشته و به ۱/۵۴ میلیون بشکه در روز رسیده است.
عبورمحمولههای گاز مایع طبیعی
کل محمولههای گاز مایع طبیعی عبور داده شده از کانال سوئز در سال ۲۰۱۳میلادی ۱۳درصد کل تجارت جهانی «الانجی» بوده که البته این رقم در سال ۲۰۱۲ میلادی ۱۸درصد اعلام شده بود. کاهش صادرات «الانجی» قطر به اروپا و ایالات متحده امریکا و کاهش صادرات «الانجی» یمن به دلیل حملات گسترده به سیستمهای خط لوله گاز دلیل اصلی این کاهش گزارش شده است.
تاثیر بسته شدن احتمالی کانال سوئز بر بازار جهانی
اگرچه تاکنون تنشهای سیاسی داخلی مصر تاثیر چندانی بر روند انتقال محمولههای انرژی در کانال سوئز نداشته اما هنوز هم این تنشها خطری جدی به شمار میروند و ارتش مصر تلاش دارد که با همه قوا از امنیت این کانال محافظت کند. چنانچه کانال سوئز و خط لوله«سامد» بسته شوند نفتکشها ناچارند که از جنوبیترین نقطه قاره افریقا و دماغه «امیدنیک» دور بزنند.در این صورت حدود ۲۷۰۰ مایل به سفر نفتکشها از عربستان سعودی تا ایالات متحده امریکا اضافه میشود که علاوه بر طولانی شدن زمان سفر دریایی هزینه زیادی در بر خواهد داشت. از سوی دیگر سفر به دور قاره افریقا طول سفر دریایی به اروپا را ۱۵روز و طول سفر دریایی به امریکا را ۸ تا ۱۰ روز افزایش خواهد داد. نتیجه اینکه توسعه کانال سوئز بهطور قابل ملاحظهای به احیای دوباره اهمیت اقتصادی کانال سوئز به عنوان یک شاهراه حیاتی در سیستم بازرگانی بینالمللی کمک خواهد کرد.
به علاوه منافع متقابل اقتصادی بین کشورهای جهان را بیشتر به هم پیوند خواهد زد.