موضوع مهاجران افغان در ایران فرق بزرگی با مشکل مهاجران در اروپا دارد؛ اما در ظاهر امر نحوه برخورد ایرانیان و برخی صاحبنظران با افغانها بیشباهت با برخورد اروپاییان با مهاجران جنگزده خاورمیانه و شمال آفریقا نیست.
تعداد زیاد مهاجران چالشهای جدی در اروپا ایجاد کرده است؛ در ایران نیز تعداد زیاد افغانها در برخی مناطق و حضور اکثریتی آنان در برخی شهرهای کوچک نگرانی عمیق ایجاد کرده است.
ورود مهاجران به کشورهای اروپایی، فشار زیادی بر سیستمهای خدماتی مانند مسکن، آموزش و بهداشت وارد کرده است. در ایران چنین احساسی وجود ندارد.
در اروپا، افزایش حضور مهاجران به نگرانیهای امنیتی منجر شده است. در ایران این بُعد مثل اروپا پررنگ است.
ورود مهاجران به اروپا و مشکلات همراه با آن، فرصتهایی برای احزاب راستگرا و ملیگرا ایجاد کرده تا از احساسات عمومی بهرهبرداری کنند و با استفاده از زبان بیگانههراسی و ترس «از دست رفتن هویت ملی» مردم را به سمت خود جذب کنند.
در ایران احزاب آنچنان فعال نیستند که اعلام مواضع دائمی کنند؛ اما ترس از تغییر بافت جمعیتی و ترس «از دست رفتن هویت ملی» کاملا بر بحثها مستولی است.
نقطه افتراق بزرگ در مقایسه اروپا و ایران، قوت ملیگرایی در بسیاری از کشورهای اروپایی است که در حال رشد هم هست. اما ملیگرایی در ایران نه تنها تقویت نشده، بلکه تضعیف هم شده است.
در پی افزایش ورود مهاجران، بسیاری از کشورهای اروپایی قوانین سختگیرانهتری وضع کردهاند. در ایران هم به نظر میرسد که اقداماتی شروع شده که البته در پرده ابهام است.
برخی مردم اروپا احساس میکنند که خارجیها شانس آنان برای یافتن شغل را کاهش میدهند. در ایران ترس از رقابت اقتصادی در مقایسه با بحث امنیت ضعیفتر است.
برخی فراتر میروند و مردمی را که از ظلم طالبان گریختهاند، پیشقراولان لشکر طالبان مینامند.
از سوی دیگر اما، اروپا سخت به مهاجران خود نیاز دارد. بسیاری از کشورهای اروپایی با مشکل پیری جمعیت مواجه و به نیروی کار جوان و ماهر خارجی نیازمندند.
ایران اما هنوز با مشکل حاد پیری جمعیت و کاهش نرخ زادوولد روبهرو نیست.
برخلاف اروپا، ایران قدرت جذب هیچ فرد متخصص تراز اولی را ندارد. مهاجران افغان در ایران برخلاف مهاجران اروپایی، کارآفرین نیستند و کمتر به رشد اقتصادی ایران کمک میکنند.
مهاجران در اروپا با ورود به بازار کار، به اقتصاد کشور میزبان کمک کرده و مالیات پرداخت میکنند.
در اروپا قوانین مهاجرتی دائما پیچیدهتر شده و فرآیندهای طولانیمدت اخذ اقامت و تابعیت، برای مهاجران مشکلات زیادی بهوجود آورده است.
در ایران اما قوانین و رویههای اجرایی حتی روشن نیست. قوانین مهاجرتی یا وجود ندارند یا آن قدر پیچیدهاند که ما از آنها سردرنمیآوریم.
از یکسو، ایرانِ امروز برای حفظ امنیت و هویت فرهنگی خود، باید مسائل مهاجرت را مدیریت کند و از سوی دیگر، نباید از نیاز اقتصادی و اجتماعی خود به نیروی کار مهاجر هم غافل شود. برای ایجاد تعادل، ما نیازمند همکاری بیشتر میان دولت، نهادهای اجتماعی و خود مهاجران افغان هستیم.
دکتر حسین عبده تبریزی