فصل تابستان با وجود ناترازي شديد برق بالاخره تمام شد و يك ماه از پاييز نيز ميگذرد و حالا با نزديك شدن به فصل سرما، نگراني از تشديد ناترازي در حوزه گاز و روي آوردن نيروگاههاي برق به سوخت مايع افزايش پيدا كرده است.
اين اتفاق در چند سال گذشته رخ داده و چيز جديدي نيست. كلانشهرهاي ايران در فصل سرد سال بايد در انتظار آلودگي ناشي از سوختن مازوت يا گازوييل باشند و توليد برق بدون اين دو سوخت استراتژيك امكانپذير نيست. اما چرا اين اتفاق افتاده است؟ آمارهايي كه بازوي پژوهشي مجلس منتشر كرده، نشان ميدهد كه به دليل «ارزان بودن» گاز در ايران، نيروگاههاي ايران به خط مقدم توليد برق تبديل شدهاند و گويا در انحصار ايجاد شده كه صرفه اقتصادي نيروگاهها را وابسته به همين گاز ارزان كرده، خبري از تنوع در سبد توليد برق ايران نيست.
آمارها نشان ميدهد كه سهم گاز طبيعي از توليد برق در ايران از 35 درصد سال 1364 به حدود 86 درصد در سال 1402 رسيده است. در واقع 93 درصد از رشد توليد برق كشور در چهار دهه اخير بر عهده گاز طبيعي بوده و در حدود 7 درصد باقيمانده توسط فرآوردههاي نفتي و انرژي هستهاي انجام شده است. انرژيهاي تجديدپذير و برقابي نيز در رشد توليد برق ايران نقش ناچيزي داشتهاند كه اين موضوع نشان از عدم توازن در سبد توليد برق است. اين در حالي است كه هماكنون در دنيا زغالسنگ 35 درصد، گاز طبيعي 23 درصد، انرژي برقابي 15 درصد، انرژيهاي تجديدپذير 14 درصد، انرژي هستهاي 9 درصد و ساير منابع انرژي 4 درصد از كل توليد برق را برعهده دارند. وضعيت ايران در تنوع سبد توليد برق در مقايسه با ساير كشورها مناسب نبوده و ايران از نظر ميزان تنوع سبد توليد برق در رتبه 131 جهان قرار دارد. بررسي رتبهبندي 200 كشور در شاخص ميزان تنوع سبد توليد برق نشان ميدهد كه شاخص تنوع سبد توليد برق در امريكا در محدوده عالي قرار دارد.
آلمان، تركيه، روسيه، انگلستان، فرانسه و چين در محدوده خوب، ايران و عربستان سعودي در محدوده ضعيف و قطر در محدوده بسيار ضعيف قرار دارد. وابستگي زياد توليد برق به گاز طبيعي و از طرفي ناترازي در توليد و تقاضاي گاز به ايجاد چالش در تامين سوخت نيروگاهها به خصوص در فصل زمستان منجر شده است.
بخشي از كمبود گاز در فصل زمستان با سوزاندن سوخت مايع مانند گازوييل و مازوت در نيروگاهها جبران ميشود كه خود مشكلات زياد زيست محيطي و حتي فني به دنبال دارد. استفاده از مازوت و گازوييل به عنوان سوخت جايگزين نيروگاهها با زيانهايي همراه است؛ چراكه به دليل ارزش بالاتر گازوييل و مازوت نسبت به گاز طبيعي منجر به عدمالنفع مالي زيادي ميشود. از طرفي، استفاده از سوختهاي مايع، استهلاك تجهيزات نيروگاهي را افزايش داده و منجر به افزايش هزينههاي تعمير و نگهداري ميشود و در نهايت آثار مخرب زيست محيطي را در پي دارد. آلودگي كلانشهرها در فصول سرد سال تنها يكي از چالشهاي زيست محيطي است كه در پاييز و زمستان گريبان شهرهايي مانند تهران، اراك، اصفهان و ... را ميگيرد.
نيروگاههاي برقابي خاموش شدند
در ايران حدود 12 گيگاوات ظرفيت نيروگاه برقابي نصب شده وجود دارد كه حدود 13 درصد از كل ظرفيت نامي نيروگاههاي كشور است. سهم نيروگاههاي برقابي در توليد برق كشور از سالهاي 1364 تا 1372 حدود 14 تا 15 درصد بوده است. با توسعه نيروگاههاي حرارتي، در سالهاي اخير سهم نيروگاههاي برقابي از توليد برق بين 3 تا 7 درصد كاهش يافته است. البته ســهم انرژي برقابي از توليد برق جهان نيز در اين سالها روند كاهشي داشته، بهطوري كه از 20 درصد در سال 1364 به 15 درصد در سال 1401 كاهش يافته است.
انرژي تجديدپذير؛ كمتر از يك درصد از برآوردها!
برآورد موجود اين است كه مجموع پتانسيل انرژيهاي تجديدپذير شامل انرژي خورشيدي و بادي در ايران 120 هزار مگاوات است، اما در اتفاقي عجيب تا پايان سال گذشته فقط حدود 1,036 مگاوات نيروگاه تجديدپذير در كشــور نصب شده كه كمتر از يك درصد از كل پتانسيل برآورد شده است. اين در حالي است كه در سال 1401 انرژيهاي تجديدپذير با توليد 14 درصد از كل برق توليدي جهان در جايگاه چهارم قرار گرفتهاند. اما سهم تجديدپذيرها در توليد برق ايران بســيار ناچيز بوده و با توليد كمتر از 2 ميليارد كيلوواتساعت برق در ســال 1401 حدود نيم درصد از كل برق توليدي كشور را به خود اختصاص دادهاند.
برق هستهاي؛ كمتر از 2 درصد
در ايران نيروگاه اتمي بوشهر به عنوان تنها نيروگاه هستهاي كشــور با ظرفيت هزار مگاوات در حال فعاليت بوده و واحدهاي دوم و سوم نيروگاه اتمي بوشهر در حال ساخت هستند. در سالهاي اخير انرژي هستهاي حدود 9 درصد از برق جهان را تامين كرده و از اين نظر، در رتبه پنجم بوده است . اما سهم انرژي هستهاي از توليد برق در ايران حدود 1.8 درصد است. بنابراين گزينه ديگر براي افزايش تنوع سبد توليد برق، افزايش ظرفيت نيروگاههاي هستهاي از طريق تكميل واحدهاي جديد نيروگاه اتمي بوشهر است.
گاز ارزان، رقابت را از بين برد
بهرهبرداري از ذخاير عظيم گاز در كشور منجر به ايجاد اين ذهنيت در سياستگذاران شد كه بايد از اين مزيت راهبردي تا جايي كه ميشود، استفاده كرد و در نتيجه اين نگرش، بخش اعظم افزايش در توليد برق كشور متكي بر ســوختهاي فسيلي بهويژه گاز طبيعي شد. در دهه 1370 با توسعه و بهرهبرداري از ميدان گازي پارس جنوبي اتكا به گاز در تمامي عرصهها ازجمله توسعه نيروگاههاي گازي شدت بيشتري يافت و در كنار آن تحويل گاز بسيار ارزان به اين دسته از نيروگاهها منجر به سلب توان رقابتي در توسعه و ساخت ساير نيروگاهها شد.
با بررسي سهم هر يك از منابع انرژي در رشد توليد برق در اين سالها، جهتگيري مذكور كاملا نمايان است. از سال 1364 تا سال 1401 توليد برق كل جهان 195 درصد و ايران 790 درصد رشد داشته است، اما جز فرآوردههاي نفتي، سهم تمامي منابع انرژي اوليه در سبد سوخت حاصل از اين رشد توليد برق در جهان افزايشي بوده است. دليل كاهش سهم فرآوردههاي نفتي ميتواند هزينه بالاي توليد برق در چند دهه اخير با افزايش قيمت جهاني نفت و تمايل به سرمايهگذاري در بخشهاي ديگر باشد. زغالسنگ بين منابع انرژي در رشد سبد توليد برق جهان پيشتاز بوده است، گاز طبيعي و انرژيهاي تجديدپذير نيز سهم قابل توجهي داشتهاند. اما در مورد ايران 93 درصد از رشد توليد برق برعهده گاز طبيعي بوده و در حدود 7 درصد باقيمانده بيشتر توسط فرآوردههاي نفتي و انرژي هستهاي انجام شده است. انرژيهاي تجديدپذير و برقابي نيز در رشد توليد برق ايران نقش ناچيزي داشتهاند كه نشان از عدم توازن در سبد توليد برق است./ اعتماد