فقیر یا ثروتمند بودن یک کشور را میتوان با ملاکهایی چون درآمد سرانه آن سنجید؛ بهویژه در زمانی که همهگیری کرونا، تورم بالا و تنشهای ژئوپولتیکی اکثر اقتصادهای دنیا را تحت تاثیر قرار داده است، درآمد سرانه داخلی یک کشور میتواند تصویری از میزان فقیر یا ثروتمند بودن یک اقتصاد بهدست دهد.
اندازهگیری میزان ثروتمند یا فقیر بودن یک کشور چندان آسان نیست و همیشه نمیتوان آن را بر اساس تولید ناخالص داخلی بهدست آورد. همچنین محاسبه اینکه یک فرد چقدر ثروتمند است تا حد زیادی به تعریف ارائه شده از کشورهای فقیر و ثروتمند بستگی دارد. اما درآمد سرانه به معنای متوسط درآمد هر فرد در یک کشور در طول یک دوره زمانی مشخص است. این شاخص به عنوان یک معیار مهم برای سنجش سطح زندگی و رفاه اقتصادی یک کشور در نظر گرفته میشود. در اقتصاد درآمد سرانه یا PCI به انگلیسی، به معنای درآمد متوسط هر فرد در یک منطقه جغرافیایی خاص مانند کشور، ایالت، شهر یا مناطق دیگر است. این شاخص میزان درآمد متوسط یک فرد در یک کشور، ایالت یا منطقه خاص را نشان میدهد. این امر به ما کمک میکند تا استاندارد زندگی و کیفیت زندگی افراد در آن منطقه را ارزیابی کنیم.
متاسفانه ارائه یک عدد دقیق برای رشد درآمد سرانه در ایران طی سال های اخیر به دلیل نوسانات اقتصادی، تحریمها و همچنین تفاوت در روشهای محاسبه توسط منابع مختلف، دشوار است. با این حال، به طور کلی میتوان گفت که رشد درآمد سرانه در ایران طی این دوره با نوسانات زیادی همراه بوده و به طور متوسط کمتر از کشورهای همسایه بوده است.
درآمد سرانه پایین ایران
به نقل از گلوبال فایننس و طبق آمار سال ۲۰۲۳ صندوق بینالمللی پول، درآمد سرانه داخلی ایران ۱۹ هزار و ۵۴۸ دلار برآورد شده است. این رقم در مورد کشور عربستان که به تازگی روابط خود را با کشور ما بهبود بخشیده است، در همین سال، ۶۴ هزار و ۸۳۶ دلار محاسبه شده است. در رتبهبندی که صندوق بینالمللی پول ارائه میدهد، عربستان از نظر درآمد سرانه داخلی در رتبه ۲۳ جهان و ایران با اختلاف زیادی پس از کشورهای همسایه خود مانند عمان و ترکیه، در رتبه ۸۴ قرار دارد.
در این آمار کشور ایرلند با درآمد سرانه ۱۴۵ هزار و ۱۹۶ دلار، رتبه اول و سودان جنوبی با درآمد سرانه ۵۱۶ دلار در سال، رتبه آخر را به خود اختصاص داده است. البته آمار سال ۲۰۲۳ کشورهایی مانند اوکراین، افغانستان، سوریه و لبنان که درگیر جنگ هستند، در دسترس نیست. چین نیز به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، ۲۳ هزار و ۳۸۲ دلار درآمد سرانه دارد.
درآمد یک روز، معادل یک ماه!
در ایران تقریبا بسیاری از کالاها معادل قیمت دلاری آن عرضه میشوند، در حالی که درآمدها به ریال است. اما نکته تلخ این است که حداقل دستمزد در آمریکا ۲۲/۵ دلار معادل ۱۱۰۰۰۰۰ تومان در ساعت است یعنی حداقل دستمزد روزانه یک فرد آمریکایی معادل حداقل حقوق ماهیانه یک ایرانی است. این همانندسازی عمق تورم، کاهش قدرت خرید و سطح فقر را به تصویر میکشد. از آنجایی که فقر و رفاه مسیر معکوسی را طی میکنند لذا هرچه خط فقر بالاتر رود، سطح رفاه کاهش مییابد. این وضعیت رفاه در ایران نیز اکنون نسبت به کشورهای دیگر منطقه نیز کاهش یافته است. شاخص رفاه لگاتم نشان میدهد که ایران به لحاظ رفاه عمومی در پایین جدول بالاتر از ۱۶ کشور فقیر به طور عمده آفریقایی قرار گرفته است.
رتبه رفاه ما از ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار پایینتر است زیرا با وجود منابع و ثروتهای طبیعی چشمگیر و پیشینه درخشان رشد اقتصادی، اما تولید ما طی ۴۴ سال گذشته به قیمتهای ثابت کاهش یافته و درآمد سرانه را به شدت تنزل داده که قیاس آن با کشورهایی که قبل از سال ۵۷ به قدرت اقتصادی و سطح زندگی ما غبطه میخوردند، یک قیاس مع الفارق است. درآمد سرانه کشور بالقوه ثروتمند ما به ۲۳۰۰ دلار تنزل یافته است که به معنای افزایش فقر و کاهش سطح رفاه است. درآمد سرانه کشور کوچک قطر که مساحت آن از بسیاری از استانهای ما کوچکتر است، بر اساس گزارش انکتاد در ۲۰۲۲ به مقدار ۶۲۵۰۰ دلار و درآمد سرانه کشورهای عربستان، امارات، کویت، کره جنوبی بیش از ۳۰ هزار دلار گزارش شده است.
به گفته کارشناسان اقتصادی تحریمها باعث محدود شدن دسترسی ایران به بازارهای جهانی، کاهش درآمدهای نفتی و افزایش هزینههای تولید شده است. همچنین نوسانات شدید نرخ ارز باعث بیثباتی اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم شده است. از سوی دیگر، تورم و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، عدم تنوع اقتصادی، فساد اداری و مشکلات زیرساختی از جمله مشکلات ساختاری اقتصاد ایران هستند که بر رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه تاثیر منفی گذاشتهاند. سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی نیز در ایران به اندازه کافی نبوده است./ آرمان امروز