چند دهه دستبرد به منابع آبی، امروز ما را به تاراج گر بزرگ ذخایر زیرزمینی با رقمی معادل 140 میلیارد متر مکعب تبدیل کرده است. این میزان برداشت باعث شده که اکنون از ۶۰۹ محدوده آبخوانها ۴۲۲ محدوده بحرانی و فوق بحرانی داشته باشیم. سخنگوی صنعت آب می گوید، با روند فعلی در چند سال آینده، آبی برای کشاورزی نخواهد بود
حالا دیگر اسمش «برداشت» نیست، بلکه تاراج و دستبرد است؛ دستبرد به منابع و آب های زیرزمینی که همچون پایه های زمین و البته «ذخایر بیننسلی» هستند. معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران می گوید: اگر به تاریخ آب کشور نگاه کنیم در دهه ۳۰ ما از آب زیرزمینی به صورت قنات و چشمه استفاده میکردیم. از اواسط دهه ۳۰ حفر چاه معمول شد و در دهه ۴۰ این حفاریها افزایش یافت و در اوایل دهه ۵۰؛ ۴۷ هزار حلقه چاه در کشور موجود بود و برداشت هم در حد تغذیه طبیعی بود، چون مقداری از بارندگیها نفوذ و مقداری نیز جاری میشد، از دهه ۵۰ تعداد چاهها زیاد شد و در اواخر این دهه از ۴۷ هزار به یک میلیون حلقه چاه رسید. به طوری که رقم اضافه برداشت طی این ۵۰ سال به ۱۴۰ میلیارد متر مکعب رسیده و از ذخایر بیننسلی آبهای زیرزمینی هم برداشت کردهایم، یعنی باوجودی که آب تزریقی به مخازن کفاف نمیداد؛ ما اضافه هم برداشت کردیم.
ما بدهکار زمین هستیم
بی شک برداشت از منابع زیرزمینی یکی از راهکارهای تامین آب و مقابله با خشکسالی است؛ اما آیا برداشت به شیوه ما و این گونه حکمرانی آبی در کشوری که در خط خشکسالی و تغییر اقلیم است، منطقی و معقول است؟ قطعا پاسخ، منفی است.
422 آبخوان در شرایط فوق بحرانی
نتیجه این برداشت های بی رویه و خارج از روال علمی زیست محیطی، ضربه بزرگ به آبخوان ها در نقاط مختلف کشور شده است. رئیس حوضه آبریز رودخانه زایندهرود و حوضههای جنوب غربی فلات گفته است: «طی چند دهه گذشته ۱۴۰ میلیارد مترمکعب آب از آبخوانها(آب زیرزمینی) بهصورت تجمعی برداشت شده است که این میزان برداشت باعث شد از ۶۰۹ محدوده آبخوانها ۴۲۲ محدوده بحرانی و فوق بحرانی شود.»
از کاهش کیفیت آب تا فرونشست
عباس کشاورز، معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب می گوید: اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی ابتدا کیفیت آب و بعد کیفیت خاک را بدتر میکند و در نهایت کیفیت محصول کشاورزی را پایین میآورد. آنچه از نظر پایداری اتفاق میافتد اینکه آبی که برداشت میکنیم وزن خاک را کم میکند و پدیده فرونشست رخ میدهد، کیفیت خاک از دست میرود و فرونشست باعث ایجاد گودال، فروچاله و شکاف طولانی میشود و زیربناهایی که در مناطق وجود دارند، در معرض تخریب قرار میگیرند.
مصرف 15 درصد آب از غیرمجازها
حال این که چه میزان از منابع آب از طریق چاه های غیرمجاز مصرف می شود، سخنگوی صنعت آب کشور به تازگی آمار داده است: «۱۵ درصد منابع آب زیرزمینی توسط چاههای غیرمجاز مصرف میشود و این بلایی است که این چاهها بر سر منابع آب ارزشمند کشور میآورند.»
دشت های مرده!
جدا از آن چه در تاراج منابع آب به آن اشاره شد، ماجرای فرونشست دشت ها خود یک غصه بزرگ است. بررسیها نشان میدهد اکنون ناقوس فرونشست در دشتهای همدان، فارس، خراسان، اصفهان، یزد و کرمان به صدا درآمده است و برخی از آنها به عنوان دشتهای مُرده که قابلیت هیچ احیایی ندارند، شناخته میشوند.
پایان آب برای کشاورزی ؟
اما درد بی آبی با روند فعلی گریبان کشاورزی مدرن نشده را می گیرد. فیروز قاسم زاده، سخنگوی صنعت آب هفته گذشته به ایرنا این طور گفته است: اگر این آب کم و کمتر شود که در دشتهای فراوانی مثل اصفهان و خراسان و جاهای دیگر کم شده، کشاورز چند سال دیگر همین آب را نخواهد داشت و اولین آسیبدیده از اضافه برداشت بخش کشاورزی، خود کشاورز است. بالاخره اگر سفرهای خشک شود آبی برای کشاورز نیست و وقتی آبی برای کشاورز و کشاورزی نباشد، امنیت غذایی نخواهیم داشت.
پر مصرف تر، کم بهره ور تر
جالب این که مقایسه شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی در کشورهای مختلف نشان میدهد مقدار این شاخص به طور معناداری در ایران بیشتر از سایر مناطق جهان است. به عنوان مشخص در حالی که شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی در قارههای آسیا، اروپا، اقیانوسیه، آفریقا و آمریکای شمالی به ترتیب ۳۸.۵، ۲۹.۵، ۲۴.۷، ۱۸.۳، ۴۵.۷ است، اما میزان این شاخص در ایران ۶۲.۱ درصد است. مرکز پژوهشهای مجلس در این باره در گزارشی که سال 1402 منتشر کرده است، می نویسد: شاخص بهرهوری آب نیز در ایران از متوسط جهانی به مراتب کمتر است و در حالی که شاخص بهرهوری آب در کشورهای با درآمد بالا ۵۶ دلار به ازای هر متر مکعب آب شیرین و در کشورهای با درآمد متوسط نیز ۱۱ دلار است، مقدار این شاخص در ایران تنها ۵ دلار است. / خراسان