اواخر بهمن سال گذشته زن میانسالی به اداره آگاهی پایتخت رفت و از ربوده شدن پسرش خبر داد و گفت: صبح پسرم برای انجام کاری از خانه خارج شد چند ساعتی از رفتن او گذشته بود که مرد ناشناسی تماس گرفت و مدعی شد که پسرم نزد آنهاست و برای آزادیاش 15 میلیارد تومان میخواهد.
او تهدید کرد که از این تماس به پلیس حرفی نزنیم در غیر این صورت پسرم زنده نخواهد ماند.
بدنبال شکایت زن میانسال، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی وارد عمل شدند. اما ردی از وی به دست نیامد و با گذشت یک روز از ناپدید شدن مرد تاجر، تماسهای مرد ناشناس نیز که خواهان دریافت پول بود قطع شد از آنجا که مرد تاجر غیر از فعالیتهای تجاری در کار خرید و فروش عتیقه نیز بود این فرضیه که وی را برای اخاذی ربودهاند قوت گرفت.
در ادامه بررسیها مشخص شد وی آخرین بار با دو مرد قرار داشته است. با شناسایی دو مرد میانسال، پس از هماهنگیهای قضایی؛ آنها بازداشت شده و در تحقیقات اولیه به قتل ناخواسته گروگان اعتراف کردند. متهمان مدعی شدند پس از قتل جسد را در حوالی جاجرود تا بومهن رها کردهاند و تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی برای یافتن جسد وارد عمل شده و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
بادیگارد سلبریتیها هستم
متهمان با هم پسر خاله هستند یکی بادیگارد سلبریتی هاست و دیگری در رشته بدنسازی فعالیت دارد. اما حالا به اتهام آدم ربایی و قتل بازداشت هستند.
مرد تاجر را از کجا میشناختید؟
پسر خالهام که بدنساز است او را میشناخت. همسایه مادربزرگش بود و در رفت و آمدهایی که به خانه مادربزرگش داشت با او آشنا شده بود. میگفت تاجر است و در کار خرید و فروش عتیقه.
چرا او را ربودید؟
برای پول. به این بهانه که مجسمه عتیقهای برای فروش داریم، او را به خانه کشاندیم.
وقتی وارد شد با تهدید دست و پاهایش را بستیم و برای اینکه سر و صدا نکند به او آمپولی تزریق کردیم که بیهوش شود.
نقشه تان چه بود؟
قرار بر این بود به صورت رمز ارز از خانوادهاش 15 میلیارد تومان بگیریم و بعد از تبادل پولها، با اورژانس تماس بگیریم و آدرس محل نگهداری گروگان را بدهیم. خودمان هم فرار کنیم.
پس چرا او را کشتید؟
نمی خواستیم او را بکشیم فقط به او آمپول زده بودیم که بخوابد. دهانش را هم بسته بودیم اما باعث خفگی و مرگ او شد. وقتی با جسد مواجه شدیم تمام نقشههایمان نقش برآب شد. مجبور بودیم جسد را از خانه بیرون ببریم اما برای اینکه کسی متوجه نشود او را مثله کردیم و داخل خودروی ال 90 مقتول گذاشتیم و به سمت جاجرود رفتیم و جنازه را در آنجا رها کردیم.
پولی به دست آوردید؟
نه با مرگ او ماجرا نیمه تمام ماند.
شغلت چیست؟
من بادیگارد افراد مشهور و بازیگران هستم. برای این کار ماهی 70 میلیون تومان دستمزد میگرفتم البته اگر مسافرت داشتند این قیمت بیشتر میشد. پسر خالهام هم مربی بدنسازی است و هر دویمان وضع مالی خوبی داریم.
پس چرا تصمیم به اخاذی گرفتید؟
همسرم مهریه 6 میلیاردیاش را به اجرا گذاشت و تهدید کرد که یا همه پول را میدهی یا میروی زندان.
پسر خالهام هم میخواست برای خودش باشگاه راه بیندازد البته چون مقتول پسرخالهام را میشناخت باید از ایران میرفتیم.
کی دستگیر شدید؟
8 خرداد امسال بازداشت شدیم.