صبح سهشنبه حیاط اداره پلیس آگاهی حال و هوای دیگری داشت؛ زن و مرد جوانی گریان و پریشانحال گوشهای از حیاط با بیصبری در انتظار بودند.
شامگاه دوشنبه پسر دو سالهشان به نام آراد ربوده شده بود، اما صبح کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با آنها تماس گرفته و خبر پیدا شدن بچه را داده بودند، حالا این پدر و مادر همراه مادربزرگ کودک با عجله خود را به اداره آگاهی رسانده بودند تا ناباورانه بار دگر فرزندشان را در آغوش بکشند.
در همین حین خودرویی سفید رنگ وارد حیاط شد و در چند قدمی آنها ایستاد. زوج جوان دیگر تاب ایستادن نداشتند، وقتی در خودروی سفیدرنگ باز شد چهار مأمور اداره یازدهم پلیس آگاهی از خودرو پیاده شدند. در آغوش یکی از آنها پسرکوچولو با کاپشن آبیرنگ و شلواری قرمز، دیده شد. مادر با دیدن پسرش فریادی از سر شوق کشید و در حالی که خدا را شکر میکرد در چشم برهمزدنی خود را به افسر پلیس رساند و کودکش را در آغوش کشید.
دردسر خرید شبانه شیرخشک
مادر آراد، در حالی که کودکش را محکم در آغوش گرفته، به خبرنگار «ایران» گفت: دیشب برای خرید شیرخشک همراه پسرم آراد از خانه خارج شدم.
داروخانههای حوالی خانهمان شیرخشک نداشتند و از آنجا که شوهرم خواب بود، تصمیم گرفتم خودم برای خرید شیرخشک بروم. با تاکسی از صالحآباد به میدان خراسان رفتم و در مسیر هم به داروخانهها سر میزدم. در میدان خراسان شیرخشک گیرم نیامد و آنجا سوار خودرو شده و به سمت میدان شوش رفتم.
زن جوان، اشکهایش را پاک کرد و بوسهای به صورت پسرش زد و گفت: در میدان شوش هم شیرخشک گیرم نیامد و مقابل تالاری در همان منطقه دوباره جلو یک خودرو پژو خاکستریرنگ را گرفتم، گفتم داروخانه، راننده هم توقف کرد و روی صندلی جلو نشستم. دو سه دقیقهای که از حرکت گذشته بود، داروخانهای دیدم و گفتم توقف کن. با بچهام از خودرو پیاده شده و به سمت داروخانه رفتیم، در نزدیکی داروخانه، از آنجا که آراد مدت زیادی در آغوشم بود و خسته شده بودم، او را داخل خودرو گذاشتم و به راننده گفتم حواست به بچهام باشد.
بعد به سمت داروخانه رفتم، زمانی که این حرف را زدم، راننده خودرواش را خاموش کرده بود اما چند قدمی که برداشتم، صدای روشن شدن خودرو را شنیدم. سربرگرداندم و دیدم خودرو مقابل چشمانم حرکت کرد و رفت. دنبال خودرو دویدم، اما با سرعت دور شد. وحشتزده جلو یک خودرو عبوری را گرفتم و به راننده گفتم بچهام را دزدیدهاند. سرگردان خیابانها را گشتیم اما از خودرو پژو که بچهام داخل آن بود، خبری نبود. دوباره به محلی که بچه را ربوده بودند، برگشتم و با خودم گفتم شاید کودکربا دلش بسوزد و بچه را برگرداند، بیش از نیم ساعت هم صبر کردم، اما خبری نشد و درنهایت با پلیس تماس گرفتم. از زمانی که بچهام را ربودهاند یک لحظه آرام و قرار نداشتم و تمام خیابانهایی را که به داروخانه متصل میشد، گشتم. فکرش را نمیکردم به این زودی پسرم پیدا شود.
ورود پلیس به ماجرای ربودن کودک
بلافاصله موضوع به کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد و آنها راهی محل شدند. کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته داروخانه پرداختند و تصاویر خودرو پژو را در حالی به دست آوردند که پلاکش مخدوش بود.
کارآگاهان بلافاصله شمارههایی را که از پلاک به دست آورده بودند در کنار هم قرار دادند و با محدود کردن شمارههای احتمالی، موفق شدند پلاک اصلی خودرو پژو را به دست آورند.
در حالی که تلاش برای یافتن کودک و همچنین شناسایی و دستگیری مالک خودرو ادامه داشت ،
ساعت 7 صبح در حالی که حدود 6 ساعت از اعلام گزارش ربوده شدن کودک گذشته بود، حوالی خیابان مولوی یکی از گشتهای اداره یازدهم، کودکی را گریان و رها شده در خیابان پیدا کرد.
مشخصات کودک با مشخصات آراد یکی بود و مأموران بلافاصله کودک را با خود به اداره آگاهی بردند.
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت در تشریح این پرونده گفت: ساعت 1:30 بامداد سهشنبه 12 دی، از طریق مرکز فوریتهای پلیسی، ربایش کودکی دو ساله به نام آراد اعلام شد. بلافاصله تیم ویژهای از کارآگاهان زبده اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. طبق اظهارات مادر طفل، رانندهای تحت عنوان مسافربر آنها را سوار خودرو کرده و زمانی که مادر برای خرید به داروخانه میرود، اقدام به فرار میکند.
سرهنگ مرتضی نثاری ادامه داد: در ادامه تحقیقات پلیسی هویت راننده شناسایی شد و در حالی که تلاش برای دستگیری وی ادامه داشت تیمی از کارآگاهان به صورت گشتهای موتوری در خیابان به رصد پرداخته و درنهایت حوالی خیابان مولوی، کودک را رهاشده پیدا کردند.
تحقیقات برای دستگیری عامل این کودکربایی و انگیزهاش از سوی کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.