اعتماد نوشت: نه ماه پيش مسكو از بيانيه پاياني نشست مشترك خود با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس كه حول محور تلاشهاي امارات براي يافتن راهي مسالمتآميز در باب جزاير سهگانه ايراني تعريف شده بود، حمايت كرد و حالا اين گزاره تكرار شده است. در آن بازه زماني موضعگيري مسكو واكنشهاي تند مقامهاي رسمي ايران را به دنبال داشت و كار تا جايي پيش رفت كه سفیر مسكو در تهران احضار شد.
اينبار نيز پس از پايان ششمين نشست مجمع همكاري كشورهاي عربي و روسيه كه به رياست ناصر بوريته، وزير خارجه مراكش و با حضور سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه و وزراي خارجه كشورهاي عربي در مراكش برگزار شد سناريوي پيشين تكرار شد، چرا كه اينبار نيز نماينده روسيه با بازيگران عرب همصدا شد و خواستار ارجاع پرونده جزاير سهگانه به محاكم بينالمللي شدند و از ايران خواسته شد به مذاكره بر سر اين جزاير تن دهد. اين موضعگيري واكنش تند ايران را به دنبال داشت تا جايي كه ناصر كنعاني، سخنگوي وزارت خارجه كشورمان مطالب مندرج در بخشي از بيانيه ششمين نشست مجمع همكاري عرب و روسيه درباره جزاير سهگانه ايراني را بياساس دانست و آن را محكوم كرد.
او تاكيد داشت كه جمهوري اسلامي ايران موضوع تماميت ارضي و حاكميتي خود بر جزاير سهگانه را قابل مذاكره و گفتوگو ندانسته و هر ادعايي از هر طرف در اين خصوص را مردود تلقي ميكند و به هيچوجه از حقوق حاكميتي و سرزميني خود عدول نخواهد كرد. همزمان علي اكبر ولايتي، مشاور مقام معظم رهبري در حوزه سياست خارجي نيز با انتقادي كمسابقه موضع روسيه در اين باره را تاسفآور خواند و گفت: جمهوري اسلامي ايران اجازه دخالت در امور داخلي خود را به هيچكدام از طرفهاي خارجي نميدهد. ولايتي در بخش ديگري از گفتوگوي خود در خصوص همراهي روسيه با كشورهاي عربي ميگويد: «ما مسوول اقدامات غيركارشناسي، غيرمنطقي و مداخلهجويانه كشورهاي ديگر نيستيم اما يادآوري ميكنيم كه بايد كشورهاي درگير در منازعات سياسي، دقت بيشتري در موضعگيريهاي خود نسبت به جمهوري اسلامي ايران داشته باشند.»
ولايتي تاكيد كرد: «روابط استراتژيك و دوستانه ايران و روسيه به آساني به دست نيامده و در اين خصوص ميبايست منافع دوجانبهاي و منطقهاي در نظر گرفته شود و در شرايطي كه روسيه در شرايط پيچيده بينالمللي قرار دارد، اتخاذ بعضي از موضعگيريهاي وزارت خارجه روسيه باعث تاسف است، هر چند كه برخي فشارهاي سياسي بر روسيه در شرايط پيچيده فعلي موجب ميشود كه براي به دست آوردن امتيازي كمارزش و دست نايافتني نيز به اعتبار خود لطمه وارد كند.» در همين راستا روزنامه اعتماد با صباح زنگنه، تحليلگر مسائل غرب آسيا و نماينده پيشين ايران در سازمان همكاري اسلامي گفتوگو داشته است. از منظر زنگنه، موضعگيري اخير روسيه و همچنين تاكيد امارات و كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس بر مالكيت ادعايي بر جزاير سهگانه نشان از فهم نادرست اين گروه از بازيگران از واقعيت دارد. از منظر اين كارشناس، امارات تلاش ميكند تا به بهانه وضعيت روسيه كه ماحصل جنگ اوكراين است، در باب اين موضوع به لحاظ تبليغاتي صفآرايي نويني تعريف كند؛ رويكردي كه شكست خواهد خورد.
با توجه به اينكه پنج ماه پيش هم روسيه با كشورهاي عربي بيانيه مشتركي دادند و خواستار راهحل مسالمتآميزي درباره جزاير سهگانه شدند و با واكنش تند تهران روبرو شدند؛ امروزه چه اتفاقي افتاده كه دوباره روسيه تن به يك بيانيه مشترك داده و همان موضع را تكرار كرده است. مخصوصا كه در اين باره دستگاه ديپلماسي كشورمان قبلا سفير روسيه را احضار كرده و موضع اين كشور را به چالش كشيده است.
محرك اصلي مسيري كه مسكو با كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس در پيش گرفته، كشور امارات متحده عربي است. ابوظبي با توجه به اينكه در مورد ادعايش مبني بر مالكيت بر جزاير سهگانه ايران با ضعف استدلال و مدارك قانوني و تاريخي روبهرو است؛ مجبور شده كه به تبليغات و جلب نظر كشورهاي مختلف به واسطه تشكيل جلسات مشترك متوسل شود و از امكانات اقتصادي و مخصوصا نفتي اهرميساز بهره برده و با آنها از كشورهاي بزرگي كه به اين منطقه، يعني خليجفارس نياز دارند باجگيري رسانهاي كند. اما اين مسير به ناكجا آباد ختم خواهد شد و قطعا امارات متوجه نيست كه انتهاي اين مسير كجاست و چه تبعات منفي در پي خواهد داشت. اما كشورهاي خارج از منطقه خليجفارس كه در چنين جلساتي حضور پيدا ميكنند و زير بيانيههايي كه ارزش قانوني هم ندارد امضا ميزنند آنها هم بايد مورد ملامت و اعتراض قرار بگيرند.
نكته اينجاست كه روسيه پيشتر با واكنش تند ايران روبهرو شده و بار ديگر در اين باره با امارات همصدا شده است.
روسيه براي فرار از مشكلاتش در اثر جنگ در اوكراين، نيازمند پشتيباني كشورهاي جنوب خليجفارس قرار گرفته است، غافل از اينكه خواستهها و روياهاي پتركبير بدين طريق قابل تحقق نخواهد بود. اشتباه روسيه در اين است كه بهخاطر اوكراين به هر كاري دست ميزند تا توجه افكار عمومي را از خود دور كرده و به دليل تحريمهاي غرب عليه مسكو، از مسيرهاي ديگري منافع خود را تامين كند. اما اين نوع بهرهبرداري (به سبك ابوظبي) براي كشوري كه همسايه بزرگي مثل ايران دارد يك خطاي استراتژيك محسوب ميشود. پوتين به جاي كنارگذاشتن اين بحثهاي اختلافانگيز كه پايه قانوني هم ندارد به دام اين بحثها با فشار كشورهايي مثل امارات افتاده است. ايران چه در نظام قبل از جمهوري اسلامي و چه امروز هرگز حق حاكميت تاريخي خود بر اين جزاير از دست نداده و نخواهد داد و اين تلاشها مثل آب در هاون كوبيدن خواهد بود. چه دولتهايي كه به دنبال برگزاري اين اجلاسها هستند و چه دولتهاي بيرون از منطقه فكر ميكنند كه از اين مسير به منافع سياسي، تبليغاتي يا اقتصادي نائل خواهند شد كه سخت در اشتباه هستند.
با توجه به همكاري و روابط نزديكي كه ايران با روسيه در حوزه مسائل نظامي و اقتصادي دارد، امارات چه امتيازي توانسته به روسيه بدهد كه مسكو متقاعد شده از ادعاي مالكيت آنها بر جزاير سهگانه حمايت كند.
اين امتيازات ميتوانند همكاري در موضع تامين انرژي طبق تعهدات روسيه با عربستان در چارچوب اوپك پلاس يا به دست آوردن پروژههاي اقتصادي در امارات و ديگر كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس باشد. وگرنه امارات يا ساير كشورها نميتوانند مشكل و بحران جدي روسيه در اوكراين را حل كنند يا بار منفي آن را از روي دوش مسكو بردارند.
ايران در دوران آقاي رييسي به واسطه فعل و انفعالهاي غرب و گزارههاي ديگر، بيش از هر زمان نگاه شرقمحور خود را تقويت كرده است، اتخاذ چنين مواضعي از جانب چين و روسيه چه پيامدهايي در عرصه همكاري ميان تهران با مسكو و پكن به دنبال خواهد داشت؟
اين نشاندهنده فهم نادرست معادلات منطقهاي و بينالمللي است، حال چه نگاه به شرق باشد و چه غرب؛ هرچند كشورهاي غربي تا به حال در مورد مساله سه جزيره بسان روسيه و چين چنين مواضعي را اتخاذ نكردهاند، اين موضع غلط متاسفانه يا از فهم نادرست وزير خارجه روسيه است يا ناشي از تلاش گروههاي مخرب در ساختار سياسي مسكو است كه سعي ميكنند روابط ايران و روسيه را دچار تنش و بحران كنند. روسيه بايد بداند كه ورود به اين نوع مقولهها كه براي جمهوري اسلام ايران حساسيت بسيار بالايي هم دارد، هرگز به نفعش تمام نخواهد شد و بهتر است كشورهايي كه دعوتكننده را نصيحت كنند از ورود به اين مناقشات خودداري كنند. چون جمهوري اسلامي هرگز اجازه نخواهد داد هر كشوري، چه شرقي باشد و چه غربي به اين مقوله وارد شود؛ حتي اگر در حد صدور بيانيه باشد چه برسد كه بخواهند راهحلي پيشنهاد كنند يا مسير ديگري را در پيش بگيرند.
با توجه به مسائل فوق، آيا شاهد تغيير روابطي بين ايران و روسيه خواهيم بود؟ مخصوصا كه آقاي كنعاني هم گفتند كه موضوع جزاير سهگانه ايراني غيرقابل مذاكره است.
اين برميگردد به فهم دولت نسبت به اين روابط و نوع مقابله با بيحياييهايي كه از روسيه تا به حال در دو مورد ديده شده است. نوع برخورد بستگي دارد به ارزيابي دولت و نظام از اين روابط و حد و حدودي كه براي آن قائل هستند. گرچه بيانيههاي اين اجلاسها هيچگونه پايه حقوقي و ارزش اجرايي ندارد اما برخي كشورها احساس كردند كه فرصت بازي براي آنها مهيا شده است اما بهتر است كه بدانند ممكن است دست و پاي گربه در اين ديگ بسوزد.
با توجه به تشديد تنشها در غزه و تحولاتي كه در سرزمين اشغالي در حال وقوع است؛ جنگ اسراييل و حماس به اولويت نه فقط خاورميانه بلكه كل جهان تبديل شده است. حال چرا امارات و كشورهاي عربي در چنين شرايطي بار ديگر موضع بيمنطق خود در باب جزاير سه گانه ايراني را تكرار كردند. امارات و بازيگران عرب چه نفعي از اين موضوع ميبردند و اين چه تاثيري بر اتحاد كشورهاي اسلامي و ايران خواهد گذاشت؟
مساله اول بحث تشخيص اولويتها است كه متاسفانه نه كشورهاي دعوتكننده نه دعوت شونده مثل روسيه توان فهم اين مساله را ندارند مخصوصا مسكو كه زماني حامي حركتهاي مقاومت بوده است، حال كار به جايي رسيده كه براي حداقلها به سمت فعاليتهاي حاشيهاي ميرود. حداقل ۲۰ الي ۳۰ درصد جمعيت فعلي رژيم صهيونيستي مليت روس دارند و روسها در بسياري از تشكيلات دولتي و نظامي اين رژيم نيرو دارند. آنها ميتوانند به راحتي فشار بسياري را بر اسراييل وارد كنند. اما به جاي اعمال فشار بر اسراييل و توقف جنگ ضد بشري خود را مشغول اين جلسات حاشيهاي و بياهميت ميكنند اين نشاندهنده اختلال در فهم دولتمردان روس است. ثانيا خود اين كشورهاي شوراي همكاري اگر به خودشان رجوع كنند، ميبينند كه در حق فلسطين و مردم غزه ظلم فاحشي مرتكب شدند و به جاي فشار بر امريكا و رژيم صهيونيستي به اشكال مختلف كمكهاي سياسي، تبليغاتي، مادي و تسليحاتي به اين رژيم داشتند. بايد از خودشان خجالت بكشند كه به جاي كمك به مردم غزه و كرانه باختري كه درگير بازداشت و ترور هستند خود را به موضوعات تبليغاتي اينچنيني چسباندند تا كسي از آنها سوال نكند كه چرا به وظيفه انساني، اسلامي و عربي خود نسبت به فلسطين عمل نكردند. توقف واردات كالا از رژيم صهيونيستي كار بسيار آسان و راحتي بود و تعدادي از اين كشورها حاضر نشدند به اين حداقل كار ممكن دست بزنند و مانع كمك به اقتصاد اسراييل شوند.
اين موضع امارات ميتواند بر اتحاد ايران با كشورهاي عربي در قبال غزه تاثيرگذار باشد؟
ايران به وظيفه انساني و قانوني خود عمل خواهد كرد و غزه هم مردم رشيدي دارد كه جوابگوي رژيم صهيونيستي و امريكا بودند. كشورهايي كه در اين مقطع حساس موضع درستي اتخاذ نكردند و به توافق آبراهام هم پيوستند طبعا از نظر ايران، ملت خود و ملتهاي منطقه به شكلي ديگر محاسبه ميشوند.