شرق: چیزی حدود 99 درصد انرژی کشور به صورت پایه از نفت و گاز تأمین میشود؛ آنهم درحالیکه نه تلاش درخور توجهی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور انجام شده و نه مصرف انرژی در کشور بهینهسازی شده است. همین مسئله سبب شده که ایران از نظر شاخص مصرف انرژی در کشور در وضعیت وخیمی باشد و رشد اقتصادی با شدت مصرف انرژی همخوان نباشد و مصرف انرژی از آن پیشی بگیرد.
در این شرایط هشداردهنده مصرف انرژی در کشور مشاهده میشود که سرمایهگذاری در این بخش نزولی شده و ظرفیتهای فعلی تولید انرژی روند فرسایشی و استهلاک را طی میکند. این مسئله سبب میشود که حفظ همین میزان تولید فعلی نفت و گاز در کشور هم جای نگرانی داشته باشد. از آن سو دولت با دخالت گسترده در این بخش و قیمتگذاری دستوری سبب شده است اقتصاد انرژی در ایران دچار چالش اساسی شود. به چالش کشیدهشدن اقتصاد انرژی در کشور بهعنوان یکی از زیرساختهای اصلی اقتصادی، سبب افت تولید و اختلال در دیگر صنایع میشود.
این موارد عمده مسائلی است که کارشناسان انرژی در نشستی در دانشکده علامه طباطبایی به آن اشاره کرده و این مسئله را برای کشور هشداردهنده میخوانند.
انجمن علمی دانشجویی توسعه اقتصادی و برنامهریزی دانشگاه علامه طباطبایی، بهتازگی نشست «ضرورتها و چارچوب بازنگری در مدیریت بازار انرژی» از سلسله نشستهای تخصصی نفت و توسعه را برگزار کرد. این نشست با محوریت «دلایل ضرورت در دستور کار قرارگرفتن مدیریت بازار انرژی در داخل کشور» و «چارچوب مناسب سیاستگذاری انرژی در ایران»، در سالن آمفیتئاتر دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی برگزار شد و غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی، مهران امیرمعینی، کارشناس انرژی و سیدرضا میرنظامی، رئیس پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف در این برنامه سخنرانی کردند و اجرای این برنامه بر عهده محمد قاسمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بود.
99 درصد انرژی کشور از هیدروکربن تأمین میشود
این نشست را محمد قاسمی با این مقدمه آغاز کرد که «سلسلهنشستهای نفت و توسعه با نگاه به اصلاح ساختار سیاستگذاری انرژی در ایران برگزار میشود. اگرچه منظور ما درحقیقت در اینجا سیاستگذاری انرژی در ایران است. من برای اینکه از وقت خیلی استفاده بهتری کنیم، دو نکته را به اختصار عرض میکنم. همانطور که در صحبتهای بالاترین مقامات اجرائی کشور موضوع ناترازی انرژی خیلی بهصورت روشن در طول این چند وقت اخیر برجسته شده است، ضرورت تغییر سیاست کشور راجع به حوزه انرژی به اشکال مختلف هم توسط جامعه کارشناسی و هم توسط سیاستگذاران بیان میشود».
در ادامه غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی گفت: چیزی حدود ۹۹ درصد انرژی کشور از نفت و گاز تأمین میشود و بخشی از این نفت و گاز تبدیل به برق میشود. نکتهای که باید در اینجا اشاره کرد، این است که متأسفانه در ایران چندان امکان تحلیل آماری دقیق وجود ندارد؛ زیرا رویهای در کشور ایجاد شده و سال به سال هم متأسفانه بدتر میشود و آن اینکه دادهها محرمانه نگه داشته میشوند.
او ادامه داد: درحالحاضر تراز گاز کشور منفی است و سال به سال این کسری بیشتر میشود. گفته میشود که میزان کسری گاز حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز است و همین مسئله باعث تعطیلی بخشی از ظرفیت صنایع و کارخانجات شده است.
این کارشناس تأکید کرد: دقت کنید که ۹۹ درصد انرژی اولیه کشور از هیدروکربنها تأمین میشود. اگر تمام این میزان هیدروکربن را با نفت خام معادلسازی کنیم، معادل چیزی حدود ۹.۲۵ میلیون بشکه نفت خام در روز هیدروکربن تولید میشود. برای حفظ وضع موجود و با خوشبینانهترین حالت ما تا سال 1410 یعنی تا هشت سال دیگر هیدروکربنی برای صادرکردن نخواهیم داشت.
حسنتاش ادامه داد: خیلی مختصر اشاره کنم چرا ما به این وضعیت رسیدیم. مهمترین مسئله حکمرانی اجرائی بد در حوزه انرژی است. نکته دیگر برآوردهای غلط و غیرکارشناسی در بهرهبرداری از منابع نفتی کشور است. این ضعف به حوزه مصرف انرژی هم میرسد و درحالحاضر کشور ما از نظر شاخص شدت مصرف انرژی در جایگاه بسیار نامناسبی قرار دارد.
در واقع اگر ما بخواهیم شاخص شدت انرژی را به میانگین جهان نزدیک کنیم، پتانسیل آزادکردن روزانه دومیلیونو 345 هزار بشکه نفت خام از طریق ارتقای بهرهوری را داریم.
چالش قیمتگذاری دستوری و اقتصاد دولتی انرژی
در ادامه این نشست رضا میرنظامی، رئیس پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف هم توضیح داد: به عقیده من یکی از مسائل محوری که بر بخش انرژی ایران سایه انداخته است، ارتباط معیوب بین بخش عرضه و تقاضاست که در مکانیسم قیمتگذاری خلاصه میشود که سیگنال نادرست، مصرف نادرست را به مشتری میدهد. در همین زمینه من مقایسهای انجام دادهام بین روند قیمت حقیقی برق و قیمت حقیقی گاز در کشور. بر اساس این بررسی، اگر ما قیمت این دو حامل انرژی را بر مبنای تورم اصلاح کنیم، تقریبا نسبت به سال ۱۳۸۰ میتوانیم بگوییم که بهصورت متوسط بین ۴۰ تا ۶۰ درصد کاهش قیمت در این بخشها داشتهایم. به عنوان مثال درباره قیمت برق مشاهده میکنیم که قیمت برق به نرخ سال ۱۳۹۵ حدود ۸۰ تومان به ازای هر کیلووات ساعت بوده که الان تقریبا به ۴۰ تومان به ازای هر کیلووات ساعت رسیده است.
او ادامه داد: اگر ما شاخصها را با قیمت ارز اصلاح کنیم، وضعیت بدتری خواهد داشت. نتیجه این مسئله آن شده است که روند رشد مصرف برق و گاز کشور بهصورت متوسط حدود هفت درصد باشد، در صورتی که رشد اقتصادی در یک یک بازه 20ساله تقریبا دو درصد و کمتر بوده است. این در حالی است که در سالهای گذشته بسیاری از کشورهای جهان با ارتقای فناوری و بهصورت علمی کاهش شدت مصرف انرژی را تجربه کردهاند.
این کارشناس تأکید کرد که عمده علت این مسئله رابطه مالی است که بین شرکت نفت و دولت وجود دارد و اینکه تصدیگری دولت در حوزه انرژی بسیار زیاد است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، بحث سرمایهگذاری در حوزه انرژی است که متأثر از قیمتگذاری دستوری بوده است. بر اساس گزارش بانک مرکزی مشاهده میشود که در بخش نفت و گاز تا سال ۱۳۹۰ بهصورت مداوم افزایش سرمایه ثابت مثبت بوده و در سال 1391 و 1392 به اوج رسیده است و پس از آن سرمایهگذاری در این حوزه بهشدت افت کرده که منجر به کاهش تشکیل سرمایه در بخش نفت و گاز شده که این مسئله سیگنال خطرناکی است و نشان میدهد تجیهزات استخراج نفت و گاز کشور در حال استهلاک مداوم است.
میرنظامی در ادامه گفت: فقر سرمایهگذاری در نفت و گاز سبب شده است که نسبت ذخایر به تولید کشور ما بهشدت نسبت به رقبا بالا باشد و این یعنی اینکه منابعی زیر زمین داریم اما گذاشتیم زیر زمین بماند، چون پول و سرمایه برای استخراج و بهرهبرداری از آن را نداریم. نکته دیگر این است که ما در زمینه تکنولوژی در حوزه انرژی از سایر کشورهای جهان عقب افتادهایم و مجموع این ایرادها سبب شده است که ناترازی انرژی ایجاد شود.
مردم مقصر سیاستگذاری نادرست دولت!
مهران امیرمعینی، کارشناس انرژی نیز در این نشست توضیح داد: من فکر میکنم افزایش قیمت انرژی به تنهایی مشکل این بخش را حل نمیکند و مسئله اصلی نگاه نادرست مدیریتی است که به این بخش وجود دارد. بحثی که اینجا من میخواهم مطرح کنم، نگاه جامع به بخش انرژی است و ما باید سیاست جامع انرژی را تدوین کنیم تا بتوانیم چالشهای بخش انرژی را مدیریت کنیم.
خیلی جالب است که دولت زیرساختها را بهگونهای برنامهریزی کرده است که میزان سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور بالا باشد و حالا مردم را متهم میکند که مصرف گاز بالاست. از آن سمت شرکت ملی گاز با افتخار اعلام میکند که من بالای ۹۸ درصد شهرها و روستاهای کشور را گازرسانی کردهام!
او ادامه داد: در واقع یک مشکل اساسی داریم که سیاستگذار یکسری اقدامات انجام میدهد و از آن طرف دنبال متهم میگردد. سیاستگذاری در زمینه صنعت خودرو و مصرف بالای انرژی، محدودکردن واردات لوازم خانگی باکیفیت، راندمان پایین نیروگاههای دولتی و... نمونههایی از این دست هستند و باید پرسید که مگر سیاستگذار این مسائل مردم بودهاند؟
این کارشناس تأکید میکند: در بخش راندمان نیروگاهها تراز هیدروکربنی راندمان نیروگاههای بخاری را دولت ۳۲ درصد اعلام کرده است و وزارت نیرو بالای ۳9 درصد اعلام میکند. وقتی یک نگاه سرانگشتی میکنیم به مصرف انرژی نهایی و انرژی ارزش داخل، چیزی حدود 40 درصد تلفات در این بخش رخ میدهد. میرمعینی همچنین گفت: در بخش شدت انرژی من معتقدم که نباید ایران را با بقیه دنیا مقایسه کنیم؛ چون ما مشکلات خودمان را داریم. ما در حوزه GDP مشکل داریم، ما اقتصاد زیرزمینی داریم که اصلا محاسبه نمیشود و بحث ساختار پالایشگاهها و صنایع ما مطرح است.