چندی قبل دختری از اتباع بیگانه به نام سحر با مراجعه به پلیس آگاهی گفت: از آنجایی که گذرنامه نداشتم مدتی بود که به دنبال شخصی میگشتم تا بتواند برایم گذرنامه بگیرد؛ تا اینکه با رحمان که او نیز از اتباع بود و دو همسرش که در همسایگی ما زندگی میکردند آشنا شدم. آنها به من وعده دادند که میتوانند در اسرع وقت برایم گذرنامهای معتبر تهیه کنند تا هروقت میخواهم به کشورم بروم و دوباره به ایران برگردم. بعد از چند روز که آنها اعتمادم را جلب کرده بودند برای پیگیری کارم به خانهشان رفتم اما رحمان من را آزار داد و همسرانش هم از من فیلم گرفتند و تهدیدم کردند که اگر به کسی حرفی بزنم فیلمم را پخش میکنند. خیلی ترسیدم اما بعد از آن تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم.
پس از اظهارات سحر مأموران رحمان ۳۵ ساله را بازداشت کردند اما او منکر آزار شاکی شد.
در ادامه تحقیقات دو زن دیگر به نامهای مریم و بهاره که از بستگان رحمان بودند نیز وقتی متوجه بازداشت او شدند با مراجعه به پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند.
مریم به مأموران گفت: من از اقوام رحمان هستم و به خانهشان رفتوآمد میکردم تا اینکه یکبار که به خانهشان رفته بودم او من را آزار داد و از من فیلم گرفت و تهدیدم کرد که نباید در این باره به کسی چیزی بگویم. بعد از آن او هرچند وقت یکبار با تهدید انتشار فیلم من را به خانهاش میکشاند و آزارم میداد وقتی هم از همسرانش میخواستم مانع کار او شوند میگفتند نگران نباش تو محرم او شدهای و گناهی مرتکب نمیشوی. چند ماهی بود که آرام و قرار نداشتم تا اینکه فهمیدم از سوی پلیس دستگیر شده است و من هم تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.
بهاره هم با اظهارات مشابه خواستار برخورد با رحمان شد. با افشای ماجرای آزارهای رحمان برایش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه که فقط سحر حضور داشت، وی برای رحمان و دوهمسرش درخواست اشد مجازات کرد و به قضات گفت: روزی که برای پیگیری کار گذرنامهام به خانهاش رفته بودم او و دو همسرش در حال مصرف موادمخدر بودند. پس از تعارف به من یک پک زدم و همان جا بیهوش شدم وقتی به هوش آمدم دیدم رحمان و دوهمسرش بالای سرم ایستادهاند و از من میخواهند که لباسهایم را بردارم و بروم. رحمان با موبایلش فیلمی که از تعرض به من گرفته شده بود را نشانم داد و تهدیدم کرد که نباید به کسی حرفی بزنم. از آنجایی که میدانستم او میخواهد با این فیلم از من سوءاستفاده کند موضوع را به پلیس گفتم. حالا هم برای او درخواست حکم اعدام و برای دوهمسرش اشد مجازات را خواهانم.
سپس رحمان به جایگاه رفت و گفت: من اتهام آزار و اذیت را قبول ندارم. سحر با میل خودش به خانهام آمد و پس از آنکه صیغه محرمیت خواندیم با من ارتباط برقرار کرد. حالا هم با دروغگویی از من شکایت کرده است.
در این میان سحر ضمن اعتراض به اظهارات رحمان گفت: من نامزد داشتم که رحمان من را آزار داد و حالا هم به دروغ عنوان میکند که من صیغه او شده بودم.
پس از آن دو همسر رحمان به اتهام معاونت در فساد در جایگاه ویژه ایستادند و گفتند: ما اتهاممان را قبول نداریم هر 3 شاکی پرونده، همسران صیغهای رحمان بودهاند.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.