میدان گازی پارس جنوبی که میان ایران و قطر مشترک است یکی از بزرگترین میادین مشترک است که سهم ایران در برابر قطر تا به امروز بسیار ناچیز بوده است. اما چرا ایران از توسعه پارس جنوبی عقب مانده است؟
به گزارش ایران جیب از تجارتنیوز، میدان گازی پارس جنوبی بزرگترین میدان گازی شناخته میشود که ایران و قطر از آن سهم میبرند. بهرغم توسعه بخش موجود در قطر، برداشت ایران از این میدان مشترک حدود نیمی از دیگر کشور همسایه است.
گامهای بلند قطر برای توسعه پارس جنوبی!
بخش قطری پارس جنوبی که دو سوم ذخایر این میدان را در بر گرفته، گنبد شمالی نام دارد و در حال حاضر قطر با کمک شرکتهای بزرگ غربی، از جمله شرکت توتال فرانسه، کونوکو فیلیپس، اکسان موبیل آمریکا، شل بریتانیا، انی ایتالیا و شرکتهای سیانپیسی و ساینوپک چین، عملیات توسعه فاز دوم این میدان را آغاز کرده است.
اما هدف قطر از توسعه فاز دوم این میدان بسیار بزرگ است؛ هدف توسعه این پروژه، افزایش سالانه ۶۵ میلیارد مترمکعب تولید گاز، ۴۵۰ هزار بشکه میعانات گازی، ۲۰۰ هزار بشکه الپیجی (پروپان و بوتان)، ۲.۴ میلیون تن گاز اتان و هلیوم و همچنین ساخت شش کارخانه تولید الانجی برای تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع برای صادرات آن است.
توسعه بخش قطری میدان گازی پارس جنوبی فقط به این موارد خلاصه نمیشود و قطر از این میدان مشترک هلیوم هم تولید میکند؛ هلیوم یکی از معدود گازهای گرانقیمت است که ایران به دلیل نداشتن تکنولوژی کافی این گاز گرانقیمت را هدر میدهد، اما قطر در حال حاضر بزرگترین صادرکننده هلیوم در جهان شناخته میشود.
توسعه بخش قطری پارس جنوبی در حالی پیش میرود که بخش ایرانی پارس جنوبی وارد نیمه دوم عمر خود شده است و هرسال 10 میلیارد متر مکعب از تولید گاز این میدان مشترک کاسته میشود.
خروج از برجام نقطه پایانی توسعه پارس جنوبی در ایران شد؟
در حال حاضر ایران چند فاز توسعهای در پارس جنوبی دارد که شاید با بهرهبرداری از آنها مانند فاز 11 پارس جنوبی افت فشار میدان تاثیری بر افت تولید گاز نگذارد اما در نهایت افت فشار میدان به زودی تاثیرات خود را نشان خواهد داد.
اما قطر سالها پیش سکوهای تولید ۲۰ هزار تنی در گنبد شمالی نصب کرد و با کمک دهها کمپرسور، جلوی افت تولید گاز از این میدان را گرفت،درحال حاضر هم این کشور همسایه در نظر دارد تا چهار سال آینده تولیدش از این میدان را ۶۵ میلیارد متر مکعب افزایش دهد.
وضعیت توسعه این میدان توسط ایران پیش از خروج ایران از برجام آنقدرها هم بد نبود و ایران در زمان برجام موفق شده بود که قراردادی حدود پنج میلیارد دلار با یک کنسرسیوم به رهبری شرکت توتال امضا کند، اما پس از خروج آمریکا از برجام و به تبع تحریمهای ایران این شرکت پروژه را نیمهکاره رها کرد.
البته ایران طی سالهای اخیر بارها اعلام کرده که با قرارداد با شرکتهای داخلی همان پروژه را توسعه و ادامه داده است اما در واقعیت به جای سکوی ۲۰ هزار تنی، یک سکوی فعال ۱۵۰۰ تنی از فاز ۱۲ پارس جنوبی به فاز ۱۱ منتقل شد و تنها کاری که شرکتهای ایرانی انجام دادند حفر چند چاه و لولهگذاری بود. با این حال ایران برای توسعه این میدان گازی همچنان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند.
یکی از مشکلاتی که ایران را از توسعه کامل میادین نفتی و گازی به خصوص میادین مشترک وا داشته مسئله تکنولوژی و تجهیزات است؛ درواقع علاوه براینکه در داخل تجهیزات کافی برای حفاری و بهرهبرداری وجود ندارد ساخت آنها هم بیش از ده سال زمان نیاز دارد.
درهمین زمینه حمیدرضا صالحی، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، به تجارتنیوز گفت: بزرگترین و بهترین میدان گازی مشترک ایران همان پارس جنوبی است، بیشترین میزان تولید گاز کشور تا ۸۰ درصد تولید از این حوزه است. بهروزرسانی این میدان برای اینکه به خروجی لازم برسد ضرورت دارد و نیازمند هزینهها و سرمایهگذاری سالانه است.
وی افزود: ایران باید در میادین گازی سرمایهگذاری مداوم داشته باشد تا فشار لازم به میزان پیشبینیشده تولید وجود داشته باشد. همچنین باید سرمایهگذاریهای جدید صورت بگیرد. قطر در ماههای گذشته سه قرارداد جدید فروش گاز سرمایهگذاری و امضا کرده است. قراردادهای قطر با آلمان و ایتالیا و چین بوده و بخش عمده گاز آینده را هم پیشفروش کرده است. قطر از محل منابع این پیشفروش سرمایهگذاریهای جدید دارد و میادین را توسعه میدهد.
صالحی تاکید کرد: ایران هم میتواند از محل پیشفروش و پروژههای طراحیشده سرمایهگذاری کند. در شرایطی که ایران هنوز در زمینه گاز قدرت جهانی است نباید بازیگری در این عرصه را از دست بدهد، در همین شرایط اگر ایران بتواند ساز و کار موجود را فراهم کند و سرمایهگذاری صورت بگیرد حتی می توان بخش عمدهای از نیاز از طریق سرمایههای داخلی فراهم شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اهمال دولتها در زمینه جذب سرمایهگذار ناتوانی است که در گاز و برق مشاهده میشود و نشاندهنده این است که دولت سرمایهگذاری لازم را نداشته و منابع لازم از فروش نفت علاوه بر اینکه فراهم نشده به طرحهای عمرانی هم ورود نکرده تا دولت امکان لازم را برای سرمایهگذاری بخش خصوصی نتواند فراهم کند.