آنچه مسلم است شانگهای یک پیمان امنیتی است که به خاطر حفظ امنیت در خاورمیانه توسط روسیه و چین که حوزه مشترکشان بود و هر دو همسایه این منطقه بودند و جلوگیری از نفوذ تروریسم تشکیل شد و اساسا از ابتدا هدفهای اقتصادی را دنبال نمیکرد و شاید اکنون هم هدفهای اقتصادی را دنبال نکند.
چرا که حجم مناسبات روسیه و چین که بعدا هند و پاکستان نیز اضافه شدند با کشورهای خارج از شانگهای به مراتب بسیار بیشتر است. کما اینکه همه کشورهای داخل شانگهای دارای سیاستهای متفاوتی نسبت به هم در مسائل مختلف هستند و ایران نیز بر مبنای اهداف خود در شانگهای حضور یافته است. لذا آنجا پیمانی است که علت وجودی شکلگیریاش امنیتی است و بعد همکاریهای دیگری هم درونش صورت گرفته یا میگیرد.
از طرفی حضور ایران در این مجموعه بسیار مهم است چون منطقه همسایه ایران است و ایران نباید از تحولاتی که در آنجا میگذرد و تصمیماتی که ممکن است روسیه و چین و کشورهای منطقه بابت آن بگیرند بیاطلاع باشد. از ابتدای تشکیل یعنی چیزی حدود 2 دهه قبل ایران خواستار حضور در این سازمان بود تا سال گذشته که ایران توانست به آن بپیوندد. البته نقش اقتصادی چندانی در درون این سازمان نیست و گرچه چین یک اقتصاد بزرگ است اما شانگهای را جزو حوزه هدف خود محاسبه نمیکند چرا که کشورها از نظر اقتصادی ناتوان هستند . هر چند که شاید موضوع روسیه جدا باشد؛ اما بقیه کشورها به جهت مناسبات اقتصادی با سایر کشورها نمیتوانند چندان اتحاد اقتصادی قدرتمندی در شانگهای داشته باشند.
مثلا چین به نسبت مناسباتی که با آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، کرهجنوبی و آ.سه.آن دارد جایگاهی مثل شانگهای برای آنها ناچیز است. بنابر این در این مجموعه هدفهای اقتصادی را دنبال نمیکنند. همانطور هم که گفته شد رقابتهای منطقهای و امنیت چیزهایی است که برای چین، هند، پاکستان، ایران و روسیه مهم باشد. شاید هم جلوگیری از اینکه رقبای دیگرشان وارد این منطقه نشوند. اما در خصوص بریکس باید گفت که بریکس یک سازمان یا پیمان محسوب نمیشود بلکه یک مجموعهای از دولتهایی است که در حال رشد هستند. از این جهت است که نه دبیرخانه و نه اساسنامه تعریف شدهای دارد. اینها به دلیل اینکه در مورد تحولات اقتصادی جهان با هم مشورتهایی را داشته باشند در ارتباط با چانهزنیهایی مجامع دیگر موثر هستند تا قدرتهای بزرگ صنعتی مثل آمریکا و اروپا قدرت چانهزنی خود را بالاتر ببرند.
لذا در بریکس هم سازمانی برای کارهای اقتصادی ریشهای و بنیادی نه پیشبینی شده و نه به نظر میرسد که این هدفها را دنبال کند. به اضافه اینکه باز همه این کشورها بیشترین روابط اقتصادی و تجاری را با اروپا و خصوصا با آمریکا دارند. برزیل، هند و چین بیشترین روابط تجاری و اقتصادی خود را با آمریکا دارند. لذا اینکه انتظار داشته باشیم در این سازمان مشکلات اقتصادی ایران با غرب حل شود چندان صحیح و توجیهپذیر به نظر نمیرسد. اگر اینگونه بود پیشتر چین یا روسیه به چنین اهدافی میرسیدند. چه اینکه این سازو کار بریکس به خود آنها نیز هیچ کمکی نتوانسته بکند و حتی رئیس جمهور روسیه به جهت اینکه تحت تعقیب دیوان دادگستری بینالمللی است نتوانست در این کنفرانس حضور فیزیکی داشته باشد. با این حال هر جا که ایران حضور داشته باشد و عضو شود خوب است و اینکه سیاست ایران به سمت عرفی شدن نیل میکند و روابط خود را با جهان عادی سازی میکند خوب و مطلوب است. اما همانطور که گفته شد هیچ کدام از این سازمانها آثار اقتصادی در صحنه بینالمللی در ارتباط با خودشان ندارند.
قاسم محبعلی
تحلیلگر مسائل بینالملل