شی جينپينگ، رييسجمهوری چين نهتنها عزم خود را براي مبارزه با فساد و اصلاح حزب كمونيست چين جزم كرده بلكه قصد دارد تا نظم اقتصادی و سياسی آسيا را نيز تغيير دهد. رهبر چين چشمانداز خود را براي قاره آسيا در اصطلاحي بهظاهر ساده اما در واقع مبهم خلاصه كرده است: «يك كمربند، يك جاده». آنگونه كه شيجين پينگ اخيرا گفته، اين پروژه يك كمربند يك جاده به نيازهاي زمان امروز چين در همكاريهاي منطقهيي و جهاني پاسخ خواهد داد. (سخناني) كه هيچكس را قانع نميكند. برخي اين سخنان و حتي اين پروژه را چيزي جز شعارهاي توخالي نميبينند؛ برخي ديگر هم اين پروژه را دسيسهيي ظريف از نوع چيني ميدانند كه هدفش جايگزيني امريكا به عنوان قدرت غالب در آسياست. بهنظر ميرسد هر دو دسته از منتقدان به خطا رفتهاند. شي جينپينگ درباره اين ايده مصمم است و اين پروژه توطئه نيست، يك مانيفست عمومي است.
شي جينپينگ براي نخستينبار درباره اين ايده در قزاقستان و در سال 2013 سخن گفت. وي از زيرساختهاي بهبوديافته «كمربند اقتصادي جاده ابريشم» به موازات جاده قديم آن سخن گفت، جادهيي كه قرنها پيش وجود داشت و مورد استفاده قرار ميگرفت، شبكهيي از راههاي زميني بود كه تجار ابريشم و ديگر صنعتگران براي نقل و انتقال كالاهاي خود از آن استفاده ميكردند. اين جاده چين را از طريق آسياي مركزي و روسيه به شمال اروپا و ونيز در درياي آدرياتيك متصل ميكرد. رييسجمهوري چين در اندونزي پيشنهاد «جاده ابريشم دريايي قرن 21» را مطرح كرد، مسيري كه قرار است چين را از طريق شهرهاي بندري جنوب شرق اين كشور، ويتنام، اندونزي، هند، سريلانكا، آفريقاي شرقي و آبراهه سوئز به اروپا برساند. در آن زمان، اين پيشنهاد چندان جدي گرفته نشد و به عنوان پيشنهادي در نظر گرفته شد كه رهبران جهان در سفرهاي خارجي بر زبان ميآوردند تا مورد توجه قرار بگيرند.
با اين حال در چند ماه اخير گامهاي واقعي در جهت اجرايي شدن اين ايده برداشته شده است. پكن تلاش كرده تا سرمايههاي خود را در مسيري كه شيجينپينگ پيشتر درباره آن سخن گفته، هزينه كند. پكن وعده داده كه 50 ميليارد دلار را در بانك «سرمايهگذاري زيرساخت آسيايي» سرمايهگذاري كند، بانكي كه با وجود مخالفتهاي ايالات متحده امريكا 47كشور درخواست عضويت در آن را دادهاند. چين همچنين بيش از 40ميليارد دلار براي «صندوق جاده ابريشم» اختصاص داده است، صندوقي كه هدفش سرمايهگذاري در زيرساختهاي كمربند زميني و مسير دريايي اين جاده است. يكي از انگيزههاي چنين ريختوپاشي، منافع خود چين است. شركتهاي چيني اميدوارند كه اجراي بسياري از مناقصههاي پروژههاي مهندسي در اين طرح ازجمله جادهها، خطوط راهآهن، بنادر و خطوط لوله نفت و گاز را از آن خود كنند. پروژههايي كه براي ارتباطات جديدي كه جاده ابريشم نوين تعريف ميكند مورد نياز هستند. از سوي ديگر بهبود يافتن ارتباطات حمل و نقل در نهايت به نفع صادركنندگان چيني خواهد بود و با توسعه كمك به همسايگان باعث ايجاد بازارهاي جديد خواهد شد. بهنظر ميرسد كه چين متوجه شده احداث جاده ابريشم جديد مشابه «طرح مارشال» است. طرحي كه موفقترين پروژه سياست خارجي امريكا پس از جنگ جهاني دوم لقب گرفت و واشنگتن از طريق آن به بسياري از كشورهاي اروپاي غربي كمك كرد تا اقتصاد خود را پس از جنگ بازسازي كنند.
از آنجايي كه چين طرح مارشال را به عنوان بخشي از برنامه امريكا براي مهار اتحاد جماهير شوروي در آن سالها ميداند، چنين قياسي را دوست ندارد. پكن اصرار دارد كه طرحهاي ابتكاري وي «برد- برد» و به نفع تمام بشريت است. اما قطعا اميدوار است كه پول و سرمايهگذاري بتواند دوستان چين را برنده كند بهويژه اينكه ناظران چيني معتقدند كه كشورشان نيازمند خريد روابط دوستانه با همسايگانش است.
افق استقبال از سرمايهگذاري چين در آسياي مركزي كاملا روشن است كه دليلش كاهش شديد قيمت نفت و كاهش وجوه ارسالي كارگران مهاجر اين منطقه از روسيه است. روسيه هرچند با افزايش نفوذ چين در جمهوريهاي بهجامانده از اتحاد جماهير شوروي با احتياط برخورد ميكند، خود بسيار به حسننيت پكن در منطقه وابسته است. با اين حال در مسير دريايي، سوءظن به مقاصد چينيها بسيار زياد است. رفتار متكبرانه پكن در جنوب درياي چين، جايي كه ميان چين و كشورهاي همسايه مناقشههاي مرزي وجود دارد ميتواند اين تصور را ايجاد كند كه احياي جاده ابريشم دريايي باعث خواهد شد تا چين احتمالا رفتار قلدرمابانهيي را در برابر همسايگان كوچكتر خود در پيش بگيرد.
به همين دليل واكنش اوليه در جنوب شرق آسيا به طرح «يك كمربند، يك جاده» با شك و ترديد همراه است. ازجمله در مالزي كه دولتش معمولا هر طرحي از جانب چين را ابتدا تحسين و بعد پرسشهايي را درباره آن مطرح ميكند. هشامالدين حسين، وزير دفاع مالزي در واكنش به طرح چين درباره جاده ابريشم دريايي گفته است كه پرسشهاي درباره اين طرح وجود دارد. هشامالدين حسين تاكيد كرده كه جاده ابريشم دريايي نه يك ابتكار چيني بلكه ابتكاري منطقهيي در نظر گرفته شود.
نارندرا مودي، نخستوزير هند نيز رويكرد خود را نسبت به اين موضوع ابراز داشت. وي اگرچه آشكارا به طرح چين واكنش نشان نداد اما در ماه ژانويه به همراه باراك اوباما، رييسجمهوري امريكا از چشمانداز استراتژيك مشترك با ايالات متحده سخن گفت كه بهطور ضمني پاسخي به جاهطلبيهاي دريايي چين بهشمار رفت.
البته نارندرا مودي ماه آينده به چين سفر خواهد كرد و بعيد است كه در اين ديدار از طرح جاده ابريشم دريايي چين انتقادي آشكار داشته باشد. او نيز احتمالا مانند ديگر رهبران منطقهيي واكنشي احتياطآميز را در پيش گرفته و از سرمايهگذاري چين در زيرساختها استقبال خواهد كرد اما هنوز هم درباره مقاصد آينده چين در منطقه شك وترديد خواهد داشت. بهنظر ميرسد، شي جينپينگ توسط روياي هژموني منطقهيي هدايت ميشود، روياي اينكه كشورهاي منطقهيي مانند كرهجنوبي و ژاپن راه خود را از مدار استراتژيك امريكا خارج كرده و به سوي چين بيايند. اين يك دسيسه نيست. اين برنامهيي بلندمدت ـ و حتي معتبرـ است ولو اينكه در آسيا الهامبخش ديگر كشورهاي منطقه نباشد.