یکی از بحثهای داغ در مالیات بر عملکرد، مالیات از کسب و کارهای نوظهوری است که سازمان مالیاتی قوانین مخصوصی برای آنها در نظر نگرفته است. مالیات اینفلوئنسرها یکی از این موارد است. اما دریافت مالیات از فعالان در فضای مجازی که حتی برخی از این پلتفرمها نیز به دستور دولت فیلتر شدهاند مشکلی مضاعف است که شفافسازی و توضیح بیشتر مسئولان در این حوزه را میطلبد. در سالهای اخیر با گسترش کسب و کارها در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی کاربر محور (مانند اینستاگرام فیلترشده)، شیوههای نوینی از درآمدزایی بر پایه بازاریابی و تبلیغات، گسترش یافته است.
بر اساس قوانین مالیاتی جمهوری اسلامی ایران، هر کجا افراد به کسب درآمد مشغول هستند، باید مالیات نیز پرداخت نمایند. اما کارشناسان معتقدند در حالی که هنوز زیرساخت و ابزار لازم برای دریافت مالیات از بسیاری فعالان در فضای غیرمجازی وجود ندارد، تعیین نرخ مالیات اینفلوئنسرها و... حتی با وجود ضروری بودن آن، امری بسیار دشوار است.
هیچکس و هیچ جا معاف از مالیات نیستند
کیوان نقرهکار، کارشناس امور فناوری در این خصوص به «آرمان ملی» گفت: دریافت مالیات از تمام فعالان حوزه کسب و کار امری طبیعی در سراسر جهان محسوب میشود که غیرقابل انکار است.
از سوی دیگر هزینهکرد مالیاتهای دریافتی در حوزههای مختلف نیز از جمله وظایف اصلی دولتها محسوب میشود تا بتوان توقع استمرار جریان مالیاتستانی را داشت، در حقیقت پرداختکنندگان مالیات در هر صنفی درانتظار تغییرات و ارائه خدمات بهینه دولتها و سازمانهای ذیربط در حوزه فعالیت خود هستند تا بر اساس آن با تعیین میزان مالیات خود بر اساس قوانین حاکم برجامعه آن را پرداخت کنند.
او درباره ضرورت پرداخت مالیات فعالان در فضای مجازی به ویژه برنامههایی که در حال حاضر فیلتر هستند، گفت: اجرای طرح مالیاتستانی در این زمینه مشکلات و ابهاماتی وجود دارد که نیاز به کارشناسی و گفتوگوهای بیشتری است، اما آنچه بدیهی است این گروه هم معاف از پرداخت مالیات نیستند، چراکه فضای کسب و کار آنها در داخل کشور و با استفاده از خدمات جانبی ارائه شده در این زمینه انجام میشود، اما تعیین نرخ مالیات آنها و بهبود فعالیت این گروه از جمله مسائلی است که باید به طور جدی با حضور فعالان این گروه و مالیاتستانان مورد بررسی مطلوب قرار گیرد.
فقدان زیرساخت و ابزار مالیات ستانی از اینفلوئنسرها
نقره کار اضافه کرد: قوانین جامع و تدوین شدهای در این زمینه وجود ندارد، اما آنچه که بدیهی است اینفلوئنسرها و فعالان در فضای مجازی نیز باید بر اساس قوانین تعریف شده ملزم به پرداخت مالیات باشند، چیزی که تاکنون در کشور رخ نداده است و گروه کثیری از این فعالان با وجود درآمدهای کلان حتی ریالی مالیات پرداخت نکردهاند.
این کارشناس درباره زیرساخت و ابزارهای موجود برای دریافت مالیات از این گروه گفت: زیرساخت و ابزارهای لازم سختافزاری و نرمافزاری در این خصوص در کشور حتی برای بسیاری از صنوف و مشاغل با نحوه فعالیت آشکار و بارزتر نیز در حال حاضر به طور کامل و جامع وجود ندارد و از اینرو همواره سازمانهای مالیاتی مملو از معترضانی است که نسبت به نرخ مالیات تعیین شده برای آنها اعتراض دارند.
او توضیح داد: امکان تعیین مالیات برای فعالان در فضای مجازی با توجه به فقدان ابزارهای لازم برای تعیین نرخ مالیاتی آنها در آغاز راه میتواند بر اساس اظهارنامه یا توافق طرفین با معیارهایی از فعالیت در فضای مجازی باشد و یا همچنین در این میان میتوان به صدور فاکتور برای فعالیتهای اینفلوئنسرها در نظر گرفت تا پس از مدتی به قوانین و ابزارهای پیشرفتهتری همانند دیگر کشورها با نظام پیشرفته مالیات استناد کرد.
موانع موجود برای مالیاتستانی در فضای مجازی
نقرهکار ادامه داد: فقدان بانک جامع اطلاعاتی فعالان در فضای مجازی، نبود ابزار مناسب برای برآورد درآمدهای این گروه برای تعیین نرخ مالیات آنها، مشخص نبودن تسهیلاتی که دولت در اختیار آنان قرار میدهد، عدم حضور دولت و عرضه خدمات به برخی از اینفلوئنسرها در برخی از برنامههای موجود در فضای مجازی مانند اینستاگرام از جمله موانع موجود در اجرای طرح مالیات ستانی از اینفلوئنسرهاست که هم بر سر راه فعالان در این عرصه و هم برای دریافت کنندگان مالیاتی قرار گرفته است.
او معتقد است: خوداظهاری، میتواند یکی از راههای دریافت مالیات از مودیان تلقی شود، اما علاوه بر اینکه هنوز اطلاعات کاملی از این گروه در اختیار نیست، بسیاری از فعالان در فضای مجازی مانند اینفلوئنسرها خود را مجبور به پرداخت مالیات نمیدانند و مسئولان نیز ابزارها و اهرمهای ملزمکننده پرداخت مالیات توسط این افراد را در اختیار ندارد. مسئولان «خوداظهاری» به منظور اخذ مالیات را ابزاری جهت تشویق این گروه اعلام کرده است؛ افراد فعال در فضای مجازی چنانچه از طریق خوداظهاری در فرآیند پرداخت مالیات شرکت کنند، تشویقهای مالیاتی خوبی شامل آنها خواهد شد.
این کارشناس بیان کرد: اجرای این طرح مسلماً در بدو اجرا، با مشکلاتی همراه خواهد بود، شفاف نبودن عملکرد فعالان در فضای مجازی، متعهد نبودن این افراد برای ثبت قراردادهای خود در فضایی ویژه و از پیش تعریف شده، از جمله موانع پیش روی مسئولان به شمار میآیند. هرچند دولت درصدد است با فراهم آوردن بستری مناسب اقدام به ثبت قراردادهای تجاری و شفاف کردن عملکرد آنها در حوزه اقتصادی کند و جزئیات دریافت میزان و رقم مالیاتی آنها را شفاف سازد. در این راستا الگوبرداری از کشورهای دارای پشتوانه قوی در نظام مالیاتی میتواند در پیشبرد اهداف مالیاتی کشور بسیار موثر باشد. البته اجرای طرح مالیات ستانی از اینفلوئنسرها باید با نظرکارشناسی افراد ذیصلاح به ویژه فعالان در این حوزه انجام شود و با تدوین قوانین مناسب در این بخش و همچنین بومیسازی قوانین بینالمللی موجود با توجه به شرایط حاکم بر کشور نسبت به اخذ مالیات از این گروه اقدام شود که البته با آنچه که در دیگر کشورها با تمرکز بر درآمدهای مالیاتی نوشته شده، تفاوت خواهد داشت.
این کارشناس اضافه کرد: طرح صیانت از فضای مجازی، نبود برنامههای مناسب با زیرساخت قوی برای فعالیت این گروهها در حوزههای مختلف اقتصادی، اینترنت پرنوسان و... از مطالبههای جدی فعالان در فضای مجازی جهت ادامه فعالیت و اخذ مالیاتهای احتمالی از آنهاست، از سوی مسئولان میگویند: طرح صیانت از فضای مجازی هیچ تضادی با فعالیت این گروه ندارد و حتی به سامان بخشی آنها و حمایت از حقوق آنها در اپلیکیشنهای مختلف نیز کمک میکند، چراکه در بسیاری از موارد حق و حقوق برخی از فعالان در این عرصه به شکل قانونی رعایت نمیشود و در مسائل مالی و حقوقی و حتی بحث مالکیت معنوی با مشکلات مختلفی مواجه میشوند که حتما تدوین اطلاعات جامع در این زمینه میتواند چالشهای مورد نظر را کاهش دهد.
پارادوکس مالیاتستانی از پلتفرمهای فیلترشده دولتی
بر اساس این گزارش، چندی پیش مهدی موحدی، سخنگوی سازمان امور مالیاتی درباره روند مالیات ستانی از اینفلوئنسرها گفت: براساس یکی از احکام بودجهای، سازمان مالیاتی مکلف شد از یکسری از افرادی که به عنوان اینفلوئنسر شناخته میشوند و دارای دنبالکننده بالای ۵۰۰ هزار نفر هستند مالیات دریافت کند که طبق بند ز تبصره ۶ قانون بودجه سال ۹۹، سازمان امور مالیاتی مکلف شد کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده رسانههای کاربر محور که از محل درآمد تبلیغات، مشمول مالیات بردرآمد شدند را شناسایی و از آنها مالیاتستانی کند که دستورالعمل اجرایی مرتبط با آن هم نگارش و تدوین شد به همین جهت مجموع تراکنشهای واریزی برای ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲. ۳ هزار میلیارد تومان بوده است که برای این افراد حدود ۱۷ میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که ۲۳ نفر از اینفلوئنسرها این مالیات را پذیرفتند.
شبکههای اجتماعی بدی که برای مالیاتستانی خوبند!
کارشناسان بر این باورند که فارغ از میزان درآمد هنگفتی که اینفلوئنسرهای فضای مجازی آن هم بدون هیچ زحمتی دارند سوال این است که دولت چرا باید از پلتفرمی که آن را فیلتر کرده و مخالف آن است، مالیات بگیرد؟ نمیشود که هم مخالف اینستاگرام بود و آن را فیلتر کرد و هم به عنوان منبع درآمد به آن نگاه کرد.
همانطور که مسئولان پای ثابت توئیتر فیلتر شده هستند و بعضا هم تیک آبی را خریداری میکنند حالا هم به منبع از درآمد دست یافتهاند و کاری هم به این ندارند که با این محدودیت چه بلایی بر سر کسب و کارهای اینترنتی آوردهاند.
در همین رابطه آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات در واکنش به مالیات ستانی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی نوشته است: نکته قابل توجه این بود که چگونه یک دولت از فعالیت در یک شبکه اجتماعی که خودش آنرا بدون طی شدن رویه معمول قانونی مسدود کرده است، مالیاتستانی میکند؟ فارغ از اینکه برخی از فعالان خبری از سخنان ایشان برداشتی اشتباه درباره تعداد اعضای یک شبکه اجتماعی داخلی داشتند اما نکته قابل توجه این بود که چگونه یک دولت از فعالیت در یک شبکه اجتماعی که خودش آنرا بدون طی شدن رویه معمول قانونی مسدود کرده است، مالیاتستانی میکند؟
سهم پلتفرمهای داخلی از مالیات ستانی
سخنگوی سازمان امور مالیاتی دراین خصوص معتقد است: در احکام بودجه سالهای۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ قانونی وجود داشت ناظر به اخذ مالیات از درآمدهای تبلیغاتی کاربران رسانههای کاربرمحوری مانند اینستاگرام که شامل افرادی میشود که بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند این سوال مطرح شد که آیا این مالیات شامل یک شبکه اجتماعی داخلی میشود یا خیر.
فلاحت پیشه نماینده پیشین مجلس در توئیتی نوشت: این دولت و مجلس بیش از ۲۰ مالیات و هزینه جدید به سبد زندگی مردم تحمیل کرده است ازجمله مالیات بر ملک، اجاره، خودرو، کارتخوان، قبوض، انتقال پول، افزایش عوارض و هزینههای مختلف خدمات دولتی و البته فیلترشکن.
اما آنچه که واضح است این است که بر اساس قوانین مالیات ستانی جهانی، دریافت مالیات از فعالان فضای مجازی امری استاندارد و طبیعی تلقی میشود، اما اینکه با چه معیاری و چه توجیهی از فعالان در فضای مجازی که از نظر دولت نامطلوب ارزیابی شده است مالیات دریافت میگردد مسألهای است که نیاز به توضیح و شفاف سازی بیشتر از سوی مسئولان دارد.