روزهای گذشته، بازار اخبار مربوط به سیاست خارجی کشور رونق دوباره گرفته است.
خبرهایی از احتمال حصول توافقهایی قریبالوقوع و مذاکرات محرمانه در کشورهای واسطه، تا اشاره اخیر رهبری به ایراد نداشتن حصول توافق به شرط دست نخوردن به زیرساختهای صنعت هستهای، همه از جمله اخباری است که بازارهای اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
روزنامه اینترنتی فراز نوشت: همزمان با انصراف متقاضیهای خودروهای وارداتی و ریزش قیمت طلا و سکه، قیمت دلار در بازار آزاد، امروز به کانال ۴۷ هزار تومان سقوط کرد. پرسش اما این است که تاثیر خبر بر بازار ارز، چقدر پایدار است؟ ثبات بازار ارز اساسا نیازمند چه ملزوماتی است؟
در این باره با «سجاد بوربور»، کارشناس بازار ارز گفتوگو کردیم.
این کارشناس با توضیح تفاوت ارزش و قیمت ارز در کشور گفت: «برای این که صحبت در مورد قیمت ارز، ابتدا باید ببینیم ارزش ارز چقدر است. ارزش ارز بر اساس سیاستهای کلان اقتصادی شکل میگیرد و قیمت بر اساس هیجانات بازار و عرضه و تقاضا.
یادی کنیم از سال ۹۷ که قیمت دلار به ۱۹ هزار تومان رسید و سپس به ۹هزار تومان سقوط کرد. آن موقع ارزش دلار روی کاغذ، حدود ۱۱ تا ۱۲ هزار تومان بود. یعنی قیمت، همیشه خودش را در بلندمدت به ارزش میرساند.
در سال ۹۹ که ارزش دلار روی کاغذ ۲۵هزار تومان بود، قیمت دلار به ۳۳هزار تومان در بالا و به ۲۰هزار و ۷۰۰ تومان در پایین رسید. قیمت بود که از ارزش فاصله گرفته بود. پیش از عید امسال نیز قیمت دلار به ۶۳هزار تومان رسید و تا ۴۰هزار تومان هم پایین آمد.
همان موقع، ارزش دلار بر اساس متغیرهای کلان اقتصادی ۴۲ تا ۴۳هزار تومان بود. همین امروز با نقدینگی ۶هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی و تورم جهانی ۵درصد ارزش دلار ۴۶هزار تومان است. یعنی تعجب نکنیم که قیمت دلار به ۴۷ یا ۴۶هزار تومان رسیده است. واقعیت اقتصاد ایران این را فریاد میزند که قیمت دلار باید ۴۶هزار تومان باشد. قیمت دلار اگر پایینتر از این بیاید فرصتی برای فعالیت اقتصادی ایجاد میکند».
سجاد بوربور با پاسخ به این پرسش که چقدر میتوانیم قیمت ارز را پایین نگه داریم؟ گفت: «در دهه ۸۰ نرخ ارز را سرکوب کردیم. زمانی که طبق اعلام بانک مرکزی رشد کالا و خدمات ما ۱۵ درصد بود، نرخ ارز تنها ۲.۵درصد رشد کرده بود.
این یعنی نرخ ارز سرکوب شده بود. چون دولت توانش را داشت. اما آیا الان میتوانیم ارز را سرکوب کنیم؟ میتوانیم امیدوار باشیم که حدود ۸۰ میلیارد از محل صادرات نفت، صادرات غیرنفتی و صادرات خدمات وارد کشور شود. از سوی دیگر در خوشبینانهترین حالت، حدود ۸۰ میلیارد دلار نیز به واسطه واردات رسمی، قاچاق و واردات خدمات از کشور خارج میشود. تقریبا پولی برای سرکوب نرخ ارز باقی نمیماند. نکته مهم دیگر، خروج سرمایه است.
طبق گزارش بانک مرکزی، در ششماهه اول سال ۱۴۰۱ حدود ۱۲.۸ میلیارد دلار خروج سرمایه داشتیم. قطعا این رقم در سال ۱۴۰۲ بیشتر نیز خواهد بود. آنجاست که دولت دیگر توان سرکوب نخواهد داشت».
او در ادامه گفت: «بماند که پول در اقتصاد، نسبت به اسفندماه ۱۴۰۰، حدود ۵۷ درصد رشد کرده است. سهم پول در کیک نقدینگی، از ۱۲.۵ درصد در سال ۹۶ به ۲۵ درصد امروز رسیدهایم. واقعیت این است که ما سوخت لازم را برای جهش قیمت ارز داریم و دست دولت برای سرکوب قیمت نیز خالی است.
تنها که گزینهای که ما را به تعدیل این اتفاق امیدوار میکند همین خبردرمانیها است. سیاستگذار موضوع را خوب دیده است. دیده که دستش خالی است و منابع کافی نیست. از طریق بررسی نقدینگی میبینیم که نقدینگی کشور در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۸ تا ۴۰ درصد افزایش یافته است. این رشد، حجم نقدینگی را به ۸هزار و ۸۰۰ هزار میلیارد تومان میرساند. با این نقدینگی و با رشد ناپایدار ۳درصد، اگر فضا مثل امروز بماند، یعنی نه بهتر شود و نه بدتر، ارزش دلار تا پایان سال حدود ۵۸هزار تومان است و قیمت دلار نیز توانایی این را دارد که به ۷۵هزار تومان برسد».
این تحلیلگر بازار ارز در پایان تاکید کرد: «باید چند سناریو را برای قیمت ارز در نظر بگیریم. اگر برجام احیا شود، تحریمها تا حدی برداشته شود، افایتیاف تصویب شود و بتوانیم روزانه ۱.۵ تا میلیون بشکه نفت صادر کنیم، قیمت دلار به حدود ۴۵ تا ۵۳هزار تومان خواهد رسید. اگر برجام احیا نشود، قیمت بین ۵۷ تا ۷۵هزار تومان خواهد بود و اگر ایران ذیل منشور سازمان ملل برود و ظرفیت فروش نفت به کمتر از یک میلیون بشکه برسد، کف قیمت دلار ۷۵هزار تومان خواهد بود و هیچ سقفی برای آن متصور نیستیم. از نظر من، سناریوی دوم محتملتر است».