کارشناسان حوزه انرژی با اشاره به نقش ایران باتوجه به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک در منطقه و همچنین توانمندی در زمینه نفت و گاز و همچنین مسیرهای ترانزیتی بخصوص جاده ابریشم در پیمان شانگهای معتقدند که تحریمها مهمترین عامل پررنگ نشدن بازیگری ایران در این سازمان مهم اقتصادی است.
میرقاسم مومنی در گفتوگو با ایلنا، درباره مزیتهای حضور ایران در سازمان شانگهای در حوزه انرژی اظهار داشت: پیمان شانگهای یک پیمان منطقهای با هدف توسعه مناسبات امنیتی و اقتصادی تشکیل شد و خیلی از کشورها از جمله چین و روسیه سعی کردند که در این حوزه فعال شوند تا اقتصاد و تشکلی را پایهریزی کنند که بتوانند در خصوص ترتیبات اقتصادی و امنیتی برای مقابله با زیادهخواهی اروپا و امریکا به جمعبندی برسند و همچنین سدی در برابر ناتو باشند.
وی افزود: کشورهایی مثل هندوستان، پاکستان و ایران هم بارها تمایل خود را برای پیوستن به این پیمان اعلام کردند و این سازمان باتوجه به ظرفیتهای ایجاد شده توانست خیلی کشورها را به عضویت درآورد، در این بین نقش ایران باتوجه به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک در منطقه و همچنین توانمندی در زمینه نفت و گاز و همچنین مسیرهای ترانزیتی بخصوص جاده ابریشم بسیار اهمیت دارد. مسئله دیگر مراودات اقتصادی است که باید این موضوع را در نظر داشته باشیم چین به بهانه مسائل حقوق بشری، روسیه به بهانه اوکراین و ایران به بهانه پرونده هستهای تحریم هستند که باعث شده توسعه اقتصادی این پیمان کند پیش برود که البته کشورهای عضو سعی میکنند با روشهای مختلف راهکار پیدا کنند.
این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: ایران پتانسیلهای زیادی دارد و یکی از کشورهای مهم پیمان شانگهای است اما مسئله این است که تحریم بینالمللی سازمان ملل و تحریم پرونده هستهای و حقوق بشری و سیاست منطقهای هستیم که باعث شده نتوانیم بخوبی نقش خود را ایفا کنیم. اقتصاد بر اساس داد و ستد و نقل و انتقال مالی است اما سوئیفت بسته است، بانکها نمیتوانند به ایران وام بدهند و سرمایهگذاری کنند و از سوی دیگر نمیتوانیم نفت خودمان را صادر کنیم و این معضلی در روابط ما با شانگهای است هرچند بدنبال این هستیم که روبل و یوان را جایگرین دلار کرده و تحریمها را دور بزنیم.
وی تاکید کرد: عضویت ایران در سازمانی که یک مصرفکننده بزرگ نفت مثل چین دارد بسیار بااهمیت است، اما موضوع این است که اکنون این همپیمانی بیش از ایران به نفع چین است چراکه به خاطر جنگ روسیه و اوکراین و ارزان فروشی؛ نفت ایران نیز به نرخ و ارزش واقعی خود در بازارها عرضه نمیشود، در نتیجه باید گفت تحریم نفت ایران و روسیه برای چین نعمت بوده است.
محمود خاقانی نیز در این باره به ایلنا گفت: پیمان شانگهای ابتکار روسیه و چین بوده است، تشکیل آن به این دلیل بود که پیمان ورشو که مقابل ناتو بود از هم پاشید بنابراین در ابتدا برای مقابله با پیمان ناتو برنامهریزی شده بود البته در ظاهر نظامی نبود، ایران وقتی بعنوان ناظر قبول شد از همان ابتدا تقاضا داد که عضو شود ولی یکی از کشورهایی که مایل نبود ایران عضو باشد روسیه بود، هرچند بعدها باتوجه به همکاری ایران و روسیه در سوریه و برخی ملاحظات؛ روسیه موافقت کرد که ایران به طور رسمی به آن بپیوندد.
وی افزود: اکنون آنچه مطرح است اینکه از عضویت ایران در این پیمان بخش خصوصی نفعی نمیبرد زیرا بخش خصوصی به معنای واقعی نداریم و الیگارشی نوپا در ایران روی کار آمده که صنایع بزرگ و بنگاههای تجاری بزرگ را در اختیار دارند و برخی نیز خصولتی هستند، برخی بنگاههای اقتصادی فراقانونی نیز از امتیازات ویژه تجاری برخوردارند در نتیجه در بخش تجاری و بازرگانی نظیر همکاری نظامی پیمان شانگهای پیمان بین دولتها است و ارتباطات بین دولتها برنامههای روابط اقتصادی کشورهای عضو را تعیین میکند.
این کارشناس حوزه بینالملل انرژی تصریح کرد: اینکه آیا ما میتوانیم در بالادست و پاییندست حوزه انرژی امتیاز کسب کنیم، مبهم است زیرا ما در روابط دوجانبه با قدرتهای بزرگ عضو پیمان مثل روسیه، چین و هند شرایط خاص خود را داریم، هند ملاحظاتی دارد زیرا ما عضو FATF نیستیم، ضمن اینکه روابط ویژهای هم با امریکا و اروپا دارد کما اینکه سالیوان در سفر به عربستان با نمایندگان هند و امارات هم ملاقات میکند تا برای مقابله با چین و در واقع برای مقابله با شانگهای روابط جدید تجاری در بازار نفت و انرژی ایجاد کند.
وی بیان داشت: اکنون هند و چین در آسیا دو قدرت رقیب اقتصادی هستند که در پیمان شانگهای هم حضور دارند، هنوز چین و هند آشکار نکردند که چه روابطی را برنامهریزی میکنند اما واقعیت این است که هر دو موافقند که قیمت نفت در سطحی باشد که اقتصاد رو به رشد این کشورها صدمه نبیند، بنابراین چین و هند به طور آشکار و پنهان با هم توافقاتی دارند که اجازه ندهند که قیمت نفت از حدی در بازار بالا برود، اقتصاد امریکا هم در شرایط کنونی با بحران رکود و تورم دست به گریبان است و به دنبال نفت ارزان است، اروپا هم نمیخواهد قیمت نفت از حدی بالاتر برود بنابراین در بازار بینالملل نفت؛ ساختار بسیار جدیدی در حال شکلگیری است که این ساختار را دولت امریکا و چین و هند بوجود نیاوردهاند بلکه در اوریل ۲۰۲۰ و بعد از همهگیری کرونا آغاز شد، در بازار بورس امریکا وضع به گونهای شد که نفت خام سقوط کرد و به منهای ۴۰ دلار رسید اگر کسی در بازار محموله نفت داشت حاضر بود که ۴۰ دلار هم بپردازد تا آن را بفروشد. آن دوران بازارهای غرب با بحران خاص خود دست به گریبان شدند ولی در بازار شرق شاهد بودیم چین و هند از آن شرایط سود بردند و نفت ارزان خریدند و انبار کردند و اکنون قدرت دارند اگر قیمت نفت خام بالا برود، هر دو باتوجه به ظرفیت فراورش بالایی که دارند با عرضه فراورده به بازار قیمت نفت خام را کاهش میدهند.
خاقانی تاکید کرد: اکنون چین و هند به طور آشکار و پنهان موافق هستند قیمت نفت خام را پایین نگه دارند که در این بین تولیدکنندگان و صادرکنندگان و کشورهایی مثل ایران و ونزوئلا که تحت تحریم دلار هستند متضرر میشوند، البته ونزوئلا برای حل مشکلات خود با امریکا وارد مذاکره شده، شورون به امریکا برگشته و نفت خام تولید میکند و شرط امریکا برای کم کردن تحریم این است که نفت به امریکا برود.
وی ادامه داد: در ارتباط با روسیه باز شاهدیم که در تولید نفت خام و عرضه فراورده روسیه به اروپا تغییر چندانی حاصل نشده اگرچه روسیه مازاد نفت خود را به هند و چین میفروشد و در بازار آسیا با نفت خام ایران رقابت میکند، بنابراین تداوم تحریمهای ایران به نفع روسیه و چین و هند است هرچند ایران عضو شانگهای باشد.
به گزارش ایلنا، سال ۱۹۹۶، وقتی چین و روسیه به منظور سامان دادن به چالشهای مرزی خود پس از فروپاشی شوروی، راهحل گفتوگو را برگزیدند؛ قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان به عنوان سه جمهوری تازه استقلال یافته از شوروی سابق را هم به این مذاکرات در شانگهای چین فراخواندند تا گروهی موسوم به شانگهای ۵ شکل گیرد. به فاصله یک سال ازبکستان، دیگر جمهوری تازه تأسیس هم به این گروه پیوست و سازمان همکاریهای شانگهای شکل گرفت.
با جدیت یافتن این سازمان و باتوجه به دو عضو قدرتمند آن یعنی چین و روسیه، کشورهای شرق و میانه آسیا هم برای پیوستن به آن مشتاق شدند. اما در اساسنامه سازمان مسیر پیوستن چندان آسان پیشبینی نشده بود و به همین دلیل کشورها، متناسب با شرایط خود روند الحاق به شانگهای را در بازه زمانی ۲ تا ۱۰ سال طی میکنند. کشورهای خواهان عضویت، ابتدا با عنوان شرکای گفتوگو، سپس عضو ناظر و پس از آن بهعنوان عضو رسمی و دائمی به این سازمان ملحق میشوند. هند و پاکستان سال ۲۰۱۷ و پس از طی مراحلی عضو این سازمان شدند و در حال حاضر افغانستان، بلاروس و مغولستان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای و جمهوری آذربایجان، ارمنستان، کامبوج، نپال، ترکیه و سریلانکا شرکای گفتوگوی این سازمان هستند.
۲۵ درصد تولید ناخالص جهان برای ۴۰ درصد جمعیت جهان، کشورهای عضو این نهاد به ویژه چند قدرت اصلی آن را به اقتصادهای برتر تبدیل کرده است در این بین اهمیت اساسی شانگهای برای ایران، بعد اقتصادی آن است، سازمانی آمارها و شواهد از ارتقای لحظهای و ساعتی جایگاه اقتصادی آن در جهان حکایت دارد.
براساس آمار گمرک، در سال ۱۴۰۰ تجارت ایران با اعضای شانگهای ۵۴ میلیون و ۸۵۶ هزار تن کالا به ارزش ۳۷ میلیارد و ۱۶۸ میلیون دلار رسید که حدود ۳۰ درصد کل تجارت خارجی کشور را تشکیل میدهد. سهم اعضای این سازمان ۴۵ میلیون و ۳۴۹ هزار تن و به ارزش ۲۰ میلیارد و ۵۹۶ میلیون دلار بود و واردات ایران از اعضای سازمان همکاری شانگهای برابر با ۹ میلیون و ۵۰۷ هزار تن کالا به ارزش ۱۶ میلیارد و ۵۷۲ میلیون دلار بوده است. همچنین نفت و گاز برای ایران مانند دیگر اعضای این سازمان از اهمیت ویژهای برخودار است. عضویت جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان منابع نفت و گاز، برای بزرگترین مصرف کنندگان انرژی در این گروه، برگ برندهای است که بسیار حائز اهمیت است.