از نگاه معاملهگران نرخ 47 هزار و 600 تومان یعنی نرخ تراز میانی در بازار. به باور معاملهگران وقتی این نرخ سبز شد تقاضای جدید برای ورود به بازار چراغ سبز گرفت.
اینکه چرا بازار یکشنبه از شروع تا پایان آشفته بود با سه دلیل از طرف معاملهگران عنوان میشد. اول، گروهی اعتقاد داشتند لیدر بیچون و چرای این روزهای بازار حواله درهم است. بهواسطه ترجیح حواله درهم بر سایر ارزها، تقاضا برای درهم بالا رفته و این افزایش تقاضا، افزایش قیمت را دنبال داشته است. برخی دیگر از معاملهگران میگویند نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان جذابیت خودش را در مقایسه با قبل از دست داده و برخی صادرکنندهها با تاخیر ارز خودشان را برمیگردانند و این کاهش عرضه ارز، خودش را در افزایش نرخ نشان میدهد. گروه سوم اشاره داشتند به سیاستهای بازارساز. آنها معتقدند سقفگذاری جدید در بازار نیما و سیاست شل کن سفت کن در عرضه ارز سهمیه دلیل تند شدن نوسان است.
متقاضیان دلار سهمیه میگفتند در بازار یکشنبه صرافیها به سه بهانه سهمیه ۵۰۰۰ یورویی را نمیدادند؛ اختلال داریم، فروش نداریم، بانک مرکزی مجوز نداده، سه بهانه برای عدم فروش سهمیه بوده است. با اینکه صرافیها ارز نمیفروختند اما در مقابل صرافیها صف خرید بود. وقتی سوال میشد چرا مقابل صرافی که نمیفروشد صف وجود دارد، گفته میشد سود خرید دلار سهمیهای به ۱۵ میلیون رسیده و تصاحب سهمیه ۵۰۰۰ یورویی با هر فشاری ارزش دارد. اجاره کارت ملی هم بعد از افزایش سود خرید سهمیه بالا رفته است و حتی به دو میلیون تومان هم میرسید.
سکه هم در معاملات یکشنبه سه کانال به خودش دید: ۲۷، ۲۸ و ۲۹ میلیون. نرخ سکه در انتهای ۲۷ شروع شد تا ۲۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هم بالا رفت اما در ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بسته شد که حباب آن با این نرخ به عدد بیسابقه ۷ میلیون و ۸۰۰ رسید، یعنی ۲۷ درصد سکه آب است.
درمورد آینده دلار بین چارتیستها و معاملهگران کف بازار اختلاف نظر بود. چارتیستها اعتقاد داشتند دلار به نقطهای رسیده که نباید خرید، اما درمقابل معاملهگران کف بازار دنبال خرید بودند. وقتی از آنها سوال میشد که چرا خلاف نظر چارتیستها پوزیشن میگیرند جواب داده میشد که جو بازار برعکس نظر چارتیستهاست. یکسری از آنها هم میگفتند برعکس ماههای قبل که بازار روزهای آخر برج شل بود این ماه سفت حرکت میکند. آنها تصور میکردند پولهای جدیدی که به بازار آمده بخاطر عیدی کارمندهای دولت و خروخ پول از بورس است، برخیها میگفتند انگار نه انگار که آخر برج است.
در بازار صحبت از سیاست جدید برای بازار ارز بود. برخی از معاملهگران از نرخ دوم برای نیما صحبت میکردند، برخی دیگر هم درباره مرکز مبادله. درمورد نرخ دوم برخی میگفتند احتمالا بانک مرکزی قصد دارد در بسته جدید خودش، علاوه بر ۲۸۵۰۰ یک نرخ جدید هم تعریف کند و کالاها را براساس اولویت با دو نرخ تخصیص دهد. برخی دیگر میگفتند در نیما تغییر سیاستی قرار نیست اتفاق بیفتد، اما بانک مرکزی قصد دارد بازار مبادله را جایگزین بازار آزاد کند. به این شکل که با احصای یکسری نیازها، تقاضای آنها را در این بازار تامین کنند.
تنها نکته معاملهگران این بود که اگر مرکز مبادله میخواهد جای بازار را بگیرد آیا میتواند نیازها را به میزانی که متقاضیان انتظار دارند پوشش دهد یا نه؟ اگر پاسخ نه باشد تکلیف نیازهای جامانده از مرکز میادله چه میشود؟ آنها منتظرند فردا که طبق وعده جدید، قرار است مرکز مبادله جا بیفتد، پاسخشان را دریافت کنند./اکوایران