خوشحال میشویم، حتی اگر هیچ برف و بارانی نفسهای سنگین این روزهای اهالی شهرهای آلوده را باز نکند، خوشحال میشویم از این بارشهایی که بهمحض کنار زدن پرده روی پنجرهها، قدمزدن در خیابانها و بیرون آمدن از خانهها خیس نزولات آسمانی هستیم.
این خوشحالی و این لبخند رضایت روی لبها آن لحظهها و ساعتهایی که مشعوف از تماشا و قدمزدنهاییم، لذتبخش است اما وقتی خشک میشود، نگرانی از آینده، نگرانی از اعداد و آمارهایی که خبر از کمبارشیها میدهند و نگرانی از خشکسالی در روزهای آتی، جو خوشحالی مینشیند. نمیدانم چند نفر حین تماشای این بارشها به روزهای بعدتر فکر میکنند و اینکه این بارشها چه تفاوتی با گذشته دارد. نمیدانم چند نفر اصلا میدانند که بارندگی نرمال چقدر است، بارش نرمال ایران چه عددی است و میزان بارشها در این سالها چه تغییری کرده و با دوره بلندمدت و سال قبل و... چه تفاوتهایی دارد و اینطور چیزها. اما خب اینها مهم هستند، خصوصا وقتی روزهای بارانی جای خودشان را به روزهای گرم و خشک تابستانی میدهند و آنوقت خشکسالی خودی نشان میدهد. اینکه این بارندگیها چقدر مهم هستند، چه میزان از کمبارشیهای گذشته را جبران میکنند، به نسبت گذشته و دورههای بلندمدت وضعیت بهتر یا بدتر شده و درنهایت اینکه در روزهای آینده وضعیت هوا چگونه خواهد بود و همچنان، خشکسالی یکی از بزرگترین تهدیدات ایرانیهاست؟
برخلاف پاییز خشک، زمستان خوبی را تجربه میکنیم
محمد درویش فعال و پژوهشگر محیطزیست در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به بارندگیهای اخیر گفت: «نگاهی که به آمار اعلامشده توسط شرکت منابع آب کردم (که تا 16 دیماه بهروز شده) میگوید به نسبت میانگین 54 ساله، میزان بارندگی تا 16 دیماه -که از 16 دیماه تا 21 دیماه هم بارندگی زیادی داشتیم- میانگین ریزشها نسبت به درازمدت، 24 درصد کمتر است و نسبت به سال پیش 26 درصد کمتر است و تقریبا مشابه تا 16 دیماه سال پیش است که اگر بارندگیهای این چند روز را حساب کنیم فکر میکنم میزان بارندگیها کمتر از 20 درصد میانگین 54 ساله است. واقعیت این است از ابتدای سال آبی کنونی هم اگر مدلهای سازمان هواشناسی جهانی را میدیدید پیشبینی کرده بودند که زمستان امسال نرمال است ولی پاییز خشک است. در پاییز تا 36 درصد خشکسالی را تجربه کردیم ولی الان این رقم کم میشود و به حدود 20 درصد رسیده و احتمال اینکه در پایان زمستان تقریبا میانگین بارندگی کشور نرمال باشد خیلی زیاد است. حتی در برخی جاها مثل استان بوشهر و کهگیلویهوبویراحمد، 23 درصد بارندگی از میانگین 54 ساله بیشتر بوده است.»
حجم آب موجود در مخازن سدها؛ 3 درصد کمتر از پارسال
این پژوهشگر حوزه محیطزیست در ارتباط با حجم آب موجود در مخازن سدها هم خاطرنشان کرد: « آمار ارائهشده نشان میدهد حجم مخازن سدها در کل فقط 3 درصد نسبت به سال گذشته کمتر است و خیلی اتفاق عجیبی که مردم را ترساندند که امسال خشکسالی است، نداریم. مساله ما این است که بلد نیستیم از آب استفاده کنیم. در کشوری که فقط 8 درصد منابع آب آن نیازهای کل مردم را برای آب شرب و بهداشتی و خانگی تامین کند، نباید مردم هرگز از کابوسی به نام تشنگی بترسند، چون بدترین خشکسالی که در طول 54 سال تا الان تجربه کردیم، 60 درصد بود. یعنی میانگین ریزشهای آسمانی 60 درصد میانگین درازمدت بود. این بدترین خشکسالی است که تجربه کردیم. قاعدتا برای تامین آن 8 درصد نباید مشکلی داشته باشیم. مشکل از آنجا شروع میشود که بقیه آبی که باید صرف کشاورزی، صنعت و محیطزیست کنیم به تناسب مصرف نمیکنیم، یعنی بهجای اینکه دستکم 40 درصد از منابع آبی حقابه طبیعت باشد تا بتواند تالابها و رودخانههای ما را جاری و تابآور نگه دارد، ما تا آنجایی که بتوانیم این آب را از سفرههای آب زیرزمینی برداشت میکنیم و روی هر درهای یک سد احداث میکنیم و در همان سال میخواهیم استفاده کنیم.»
به اسم جلوگیری از هدررفت آب، تابآوری کشور را پایین میآوریم
درویش ادامه داد: «همین الان چرا این میزان فشار میآورند سد چمشیر همین روزها آبگیری شود؟ بهخاطر اینکه در آمارهایی که داده بودند گفته بودند چند بارندگی خوب داریم و نمیخواهیم اجازه دهیم این بارندگیها وارد خلیج فارس شود و هدر برود. یعنی از صحبتهایی که مشاور رسانهای محرابیان، وزیر نیرو، انجام داد چنین برداشت میشود که چون از رودخانه زهره 1.5 میلیارد مترمکعب آب هدر میرود، پس اگر بخواهیم جلوی هدررفت را بگیریم باید زمینهای کشاورزی را توسعه دهیم، باید صنایع پرمصرف احداث کنیم تا از هدر رفت جلوگیری کنیم! درصورتیکه دقیقا مثل این است که بگوییم در بدن 8 لیتر خون وجود دارد و برای چه باید 8 لیتر باشد، 4 لیتر را میفروشیم و با آن کلی درآمد کسب کنیم. درصورتیکه این خون لازمه تابآوری این اندام است. این خون باید باشد و این رودخانهها و تالابها و سفرههای آب زیرزمینی باشد تا این تنوع زیستی وجود داشته باشد، تا چشمههای گردوخاک مهار شود، تا بتوانیم در این سرزمین زندگی کنیم. این لازمه زندگی در این سرزمین است.»
چرا دوبی، دوحه و ابوظبی میتوانند اما ما نه؟
این فعال محیطزیست افزود: «اگر سراغ تعریف اقتصادیای برویم که آبمحور نباشد و نگاهی به کشورهای جنوبی خلیج فارس بیندازیم که چگونه پول تولید میکنند با اینکه بهمراتب بارندگی آنها از ما کمتر است، بهمراتب تنوع زیستی آنها از ما فقیرانهتر است، بهمراتب چشماندازهای منحصربهفردی که ما داریم را ندارند، اما دهها میلیارد دلار درآمد از محل گردشگری و تجارت و بیزنسهای مرتبط با آن کسب میکنند، میبینیم که ما میتوانیم شهرهایی بهمراتب جذابتر و زیباتر از ابوظبی و دوبی و دوحه ایجاد کنیم که در همان نیمه جنوبی کشور باشد و به این ترتیب پول پایدار تولید کنیم، با این تنوع خارقالعادهای که وجود دارد. در گنو 20 کیلومتری بندرعباس برف داریم. این یک ویژگی ارزشمند است که امارات برای اینکه این کار را بهصورت مصنوعی کند دهها میلیارد دلار هزینه میکند تا برف مصنوعی ایجاد کند. این مزیتهاست که باید بالفعل کنیم که سراغ آن نمیرویم. همین الان که به خوزستان رفتم، فردی بادمجان در الوار گرمسیری کاشته، چندین هکتار در اندیمشک کاشته، در میدان اندیمشک کیلویی 20 هزار تومان میفروختند ولی در مزرعه کیلویی هزار تومان هم نمیخرند و صرف ندارد برداشت کند و همینطور بادمجانها رها بود و میگفت هرکسی میخواهد بادمجان برای خود بردارد. این پولی که برای تولید بادمجان مصرف میشود، کودی که مصرف میشود، وقتی که هزینه میشود کجا حساب میشود؟ بسیار از این مشکلات جدی در کشور داریم.»
باید از مزیتهای موجود بهرهبرداری کنیم
درویش در پاسخ به این سوال که حالا راهکار عملیاتی بهرهبرداری از آبهای موجود با کمترین میزان آسیب به محیطزیست چیست، خاطرنشان کرد: «اگر به قطر سفر کرده باشید حتما دیدهاید. میانگین بارندگی قطر 47 میلیمتر در سال است. میانگین بارندگی ایران 230 میلیمتر در سال است. مردم قطر چطور زندگی میکنند؟ اگر بارندگی نباشد نگران کمبود مواد غذایی هستند؟ نگران خشکسالی هستند؟ نگران سیل هستند؟ واقعیت این است قطریها یاد گرفتند چطور پول تولید کنند و با پولی که تولید میکنند مایحتاج غذایی را تامین میکنند و زندگی میکنند. باید از این مساله درس بگیریم. زمانی کشوری همچون اوکراین است که مزیت اول کشاورزی جهان است. مزیت یعنی زمینها فوقالعاده حاصلخیز برای کشاورزی است و بارندگی بسیار مطلوب در زمان مناسب دارد و میتواند به انبار غله، نهفقط اروپا که جهان تبدیل شود. آنجا مزیت واقعی اوکراین کوبیدن بر طبل کشاورزی است چون حداقل تبخیر و حداکثر راندمان را دارد. ولی ما در سرزمینی زندگی میکنیم که متوسط تبخیر آن بالای دو هزار یعنی دو متر در سال است. نباید اجازه دهیم آب ما در تجمع مخازن سدها تبخیر شود یا اینکه در کشاورزی غرقابی نابود شود.
نمیدانم این مصاحبه اخیر مدیر سازمان زمینشناسی اصفهان را دیدهاید یا خیر، درباره نقش جهان گفت هیروشیما و ناکازاکی با اینکه بمب اتم خورد ولی این دو شهر را ببینید، اگر به شما نگویند و تاریخ ندانید باور نمیکنید این دو شهر بمب اتم خورده است در صورتیکه اتفاقی که برای میدان نقش جهان اصفهان میافتد تا 50-40 هزار سال آینده هم نمیتوانید جمع کنید، چون زمین فرورفته است و بهمراتب خطر فرونشست زمین در اصفهان از خطر بمباران اتمی اصفهان جبران ناپذیرتر است. چرا این مساله ساده را نمیفهمید و همچنان بر افزایش طبل وسعت اراضی کشاورزی و استقرار صنایع آببر در اصفهان میکوبیم. اصفهانی که میتواند با ابنیههای تاریخی و شهرک سلامتی که ساخته چند میلیارد دلار در سال درآمد توریسم سلامت داشته باشد. این خیلی سخت و دشوار نیست که بدانیم با این منابع آبی خود که در اثر اقلیم مرتبا کم میشود و تبخیر افزایش مییابد، سبک زندگی را تغییر دهیم و خود را آماده شرایط جدید کنیم. ما افتخار میکنیم به اینکه 60 درصد سیمان را صادر میکنیم و دقت نمیکنیم که بعد از سال 2030 آنچنان مالیاتی به محصولاتی که تولید آن منجر به انتشار گازهای گلخانهای میشود، میبندند که شما حتی یک کیسه سیمان هم نمیتوانید صادر کنید.»
ارزش آب، خاک و هوا در نظام ارزشگذاری اقتصادی ما صفر است!
این پژوهشگر محیطزیست درباره آینده جهان و مواجهه با گازهای گلخانهای گفت: «آقای سلاجقه میداند سال 2030 در جهان چه اتفاقی میافتد و باید از همین حالا دقت کنیم. همین الان در شرق اصفهان موافقت کردند کارخانه سیمان دیگری بهجای کشاورزی نابودشده ورزنه ایجاد شود، چرا؟ چرا فقط این دو گزینه در ایران استفاده میشود؟ چرا مزرعه خورشیدی ایجاد نمیکنید؟
من همیشه میگویم با چین قرارداد 25 ساله بستید، چین بهترین عملکرد در استیصال انرژی خورشیدی در دنیا را دارد و توانسته قیمت را پایین بیاورد. چرا از چین نمیخواهید بهجای اینکه سد چمشیر بسازد یا ماشینهای بنجل بفروشد برای شما مزرعه خورشیدی یا مزرعه بادی ایجاد کند؟ چرا 30 میلیارد دلاری که بلوکه کرده و میگوید بهخاطر تحریمها نمیدهیم حتما باید بهجای آن به شما ماشین بدهد یا سد چمشیر یا سد بختیاری بسازد؟ برای شما وقتی پنل خورشیدی تولید کنند، می توانید برق را به افغانستان بفروشید که با کمبود برق مواجه است و از هیرمند آب بگیرید و سیستان را آباد کنید. اگر چنین برقی داشته باشید میتوانید برق را به عراق بفروشید و مشکلاتی که در هورالعظیم دارید را برطرف کنید و بهعنوان متحدی عمل کنید که عراق جرات نکند بازیهای جام خلیج ع.ر.ب.ی برگزار کند. باید همسایههای خود را وابسته به خود کنیم که هوای ما را داشته باشند. چنین مزیت بالقوه و ارزشمند و کمنظیری داریم ولی استفاده نمیکنیم.
در برنامه 5ساله چهارم و پنجم و ششم نمایندگان دولت را موظف کردند دستکم 5 هزار مگاوات برق از طریق انرژی خورشیدی تامین کنند. همه کارهای کارشناسی انجام شده و همه افراد بالادستی وجود دارند ولی باز این کار را نمیکنند. چرا؟ چون لابی پرقدرتی که نیروگاه حرارتی میسازد و برق تولید میکند نان در این دارد که سراغ نیروگاههای خورشیدی نرویم، چرا؟ بهخاطر اینکه قیمت آب، خاک و هوایی که آلوده میشود در نظام ارزشگذاری اقتصادی خود، صفر فرض میکنیم و تولید برق از طریق نیروگاههای حرارتی حتی با سوزاندن مازوت صرف اقتصادی دارد و تولید برق از طریق انرژی خورشیدی صرف اقتصادی ندارد. چون اقتصاد ما اقتصاد غلطی است. حتی این نکته را نمایندگان مجلس پیشبینی کردند، یعنی در برنامه 5ساله چهارم دولت موظف شد که ارزشگذاری اقتصادی مواهب طبیعی انجام شود تا چنین گافهایی بهوجود نیاید. ولی سه برنامه گذشته و اینها ماده 59 را اجرا نکردند و درنهایت عیسی کلانتری هم، دفتری که موظف بود اینها را اجرا کند منحل کرد. صدای هیچکسی درنیامد.»
تاب نداریم
درویش در پایان خاطرنشان کرد: «چرا نباید کشور ثروتمند و پیشرفته باشیم؟ اگر وضع اقتصادی مملکت خوب باشد و مردم مشکل اقتصادی نداشته باشند چه کسی کف خیابان میآید تا شلوغ کند و دادوبیداد کند؟ به مردم فشار میآید. 5-4 روزی که خوزستان بودم اشکم درآمد. شنبه قبل زابل بودم، یعنی من چیزی در زابل دیدم که اگر به چشم نمیدیدم باور نمیکردم. در شهر زابل با پلاستیکهای فرسوده چادرهایی درست کردهاند که کف پلاستیک کثافت مطلق است. در این پلاستیک خانمی زندگی میکرد که با یک بچه 15 روزه بود. دختر دوساله و یک دختر چهار ساله و یک دختر شش ساله داشت. با همسر خود بود و برای گرمکردن از سوزاندن پلاستیک استفاده میکردند. میگفت نماینده مجلس و معاون وزیر کشور یعنی جمالینژاد هفته پیش دیدند و گریه کردند و گفتند امیدواریم بچه ما چنین سرنوشتی پیدا نکند. چطور چنین اتفاقی در این کشور میافتد؟»
هفته آینده باز هم استانهای جنوبی پربارش خواهند بود
صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات درباره وضعیت هوای کشور به «فرهیختگان» گفت: «اگرچه در نیمه جنوبی کشور بارشهای خوبی را شاهد بودیم ولی متاسفانه در نیمه شمالی کشور بارشها خیلی چشمگیر نبود. بهویژه در استانهای واقع در البرز مرکزی هنوز هم کمبود بارش زیادی وجود دارد. کماکان کشور بیش از 22 درصد کاهش بارش را نسبت به بلندمدت دارد و کماکان استانهایی مثل گیلان، مازندران، همدان،کرمانشاه، تهران، کردستان، البرز، مرکزی و آذربایجان شرقی کاهشهای چشمگیری را در بارشها دارند. بنابراین این بارشها بیشتر روی استانهای واقع در زاگرس مرکزی است. بارشها در زاگرس مرکزی مثل کهگیلویهوبویراحمد خوب عمل کرده و بیش از نرمال شده و در بوشهر عدد درست و بیش از نرمال است. استان فارس و یزد در حد نرمال، استان اصفهان در حد نرمال است ولی نوار شمالی کشور مشکلات حاد خود را دارد. درمجموع کماکان هنوز کشور حدود 17 میلیمتر یا بیشتر کمبود بارش را به صورت میانگین از کل کشور دارد. هفته بعد هم سامانههای بارشی داریم که تقریبا نیمه جنوبی کشور را در بر میگیرد و اگرچه در استانهای نوار شمالی هم بارشهای پراکندهای داریم ولی بارشهای مناسب در نیمه جنوبی کشور و فلات مرکزی است. شرق کشور هم شاهد بارشهای خوبی است ولی درمجموع پیشبینی میکنیم تا پایان زمستان، استانهایی که در زاگرس مرکزی و نیمه جنوبی کشور هستند سهم خود را از زمستان بگیرند و بارشهای نرمالی را تا پایان زمستان داشته باشند ولی نیمه شمالی کشور کماکان درگیر مسائل خشکسالی است چون دو سال کم آب داشتیم و کمبارشی داشتیم و حتی بارشهایی که شد تا حدی نیست که بتواند کمبارشیها را در نیمه شمالی کشور جبران کند.»
در هر صورت 20 درصد کمبود بارش داریم
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی هم در ارتباط با وضعیت فعلی و پیشبینیهای آینده آبوهوای کشور به «فرهیختگان» گفت: «الان وضعیت نیمه شمالی کشور خوب نیست و در استان تهران غیر از بارشهای جزئی که صبح دیروز داشتیم، تا پریروز 62 میلیمتر بارندگی کلی، کمتر از نرمال بود. این کمبود تا این دوره از سال آبی حدود 20 درصد از بارش سالانه است. یعنی الان 20 درصد از بارش سالانه عقب هستیم. 62 درصد از بارش مشابه بلندمدت عقب هستیم. این جبران 20 درصد بارش سالانه بهسختی امکانپذیر است، ضمن اینکه نمیتوان خیلی مطمئن بود که در ادامه سال بارشها درحد نرمال باشد. بنابراین اگر تازه بارشهای بقیه سال درحد نرمال باشد که احتمال این ضعیف است، همچنان با 20 درصد کمبود بارش سالانه مواجه هستیم و این 20 درصد برای منطقه کمبارشی مثل استان تهران و قزوین و البرز یا سمنان و با توجه به تراکم تقاضا برای آب در این استانها و دو سال کمبارش گذشته، مطمئنا وضعیت خوبی نخواهد بود.»
وضعیت در دامنههای جنوبی البرز وخیم است
وظیفه ادامه داد: «دامنههای جنوبی البرز و استانهایی که در این دامنه هستند مثل زنجان، قزوین، تهران، آذربایجان شرقی و غربی و روی محل اتصال زاگرس و البرز قرار دارند و بهعلاوه شرق منطقه تهران یعنی سمنان و حتی خراسان رضوی، بارشها در حال حاضر بین 35 درصد تا 70 درصد زیر نرم است. این درحالی است که اگر خوشبین باشیم در ادامه سال آبی یعنی برای چند ماه آینده شاید شرایط درحد نرمال باشد و احتمال اینکه بارندگی بقیه سال نسبت به سال قبل بهتر شود وجود دارد. سال قبل بارندگیها خیلی کمتر از نرمال بود ولی در حال حاضر کم بارش است و حتی نسبت به سال گذشته وضعیت وخیمتر است.»
برخلاف نیمه شمالی، نیمه جنوبی کشور بارشهای خوبی دارد
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در ارتباط با وضعیت بارندگیها در استانهای جنوبی گفت: «در استانهای جنوبی خوشبختانه نسبت بارش خوبتر شد و سال گذشته در چنین موقعی در ایلام و کرمانشاه بین 50 تا 70 درصد بارشها زیر نرم بود و امسال بهبود خوبی نسبت به سال گذشته پیدا کرده و شرایط بهتر شده بهخصوص استانهایی مثل بوشهر و خوزستان و چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد و مناطق غربی اصفهان و فارس شرایط بارشی درحد نرمال بوده است و به اندازه 20 درصد یا کمتر زیر نرمال است. استان بوشهر بالاتر از نرمال است یا فارس در حد نرمال است. بنابراین وضعیت آنها نسبت به سال گذشته خیلی بهتر شده و البته انتظار نداشته باشیم با یک فصل بارش در حد نرمال، کمبارشیهای گذشته جبران شود. یعنی این تصور ایجاد نشود، ولی بههرحال همین بارشها غنیمت است. نسبت به سال گذشته شرایط بهتر است و در ادامه سال فکر میکنم نیمه جنوبی کشور شرایط نسبتا مساعدی داشته باشد.»
تابستان بعدی با خشکسالی مواجه خواهیم بود
این مقام مسئول سازمان هواشناسی در پایان خاطرنشان کرد: «سیلاب الان جایگاهی ندارد چون دما پایین است و غالب بارشها در مناطق کوهستانی به صورت برف است بنابراین سیلاب امکان ندارد رخ دهد ولی ممکن است در دشتها مثل خوزستان یا بوشهر به علت شدت بارشها گرفتگی ایجاد شود، سیل بعید است در چنین شرایطی رخ دهد. درباره آینده هم در تابستان پیشرو بهخصوص برای نیمه شمالی کشور احتمال خشکسالی بسیار زیاد است و حتی اگر در ادامه سال آبی شرایط نرمال در نیمه شمالی کشور داشته باشیم به دو دلیل یعنی کمبود بارشهای دو سال گذشته و کمبود بارش در سال جاری، در این مناطق مطمئنا نیاز آبی در حد مطلوب تامین نمیشود و کمبود آب را شاهد خواهیم بود.»