ایران نوشت: سال ۹۷ گزارش نزاع مرگباری مقابل یکی از مغازههای فروش لوازم دست دوم در میدان امام حسین (ع) به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
به دنبال اعلام این خبر مأموران راهی محل شده و با جسد مرد جوانی به نام بهنام در حالی که با ضربات شمشیر به قتل رسیده بود مواجه شدند.
در تحقیقات اولیه، یکی از شاهدان درگیری به مأموران گفت: مقتول شب حادثه به مقابل مغازهای آمد که متعلق به پدر هومن بود. هومن و دوستش کیارش نیز داخل مغازه بودند. انگار با هم اختلاف قدیمی داشتند چون خیلی زود با بهنام درگیر شدند و در این میان کیارش هم وارد درگیری شد و با شمشیر به مقتول ضربه زد. بعد از اینکه بهنام خونین روی زمین افتاد، هومن و کیارش بلافاصله از محل متواری شدند.
با مشخص شدن هویت عاملان این جنایت، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای دستگیری دو متهم فراری آغاز شد. طولی نکشید که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی موفق به دستگیری هومن شدند.
زمانی که مقابل افسر پرونده اش قرار گرفت، به شرکت در نزاع مرگبار اعتراف کرد و گفت: بهنام از بچه محلهایمان بود و با هم کریخوانی داشتیم. وقتی به مغازه پدرم آمد و درگیر شدیم کیارش با شمشیر به او ضربه زد .
با اعتراف متهم، او روانه زندان شد و همزمان تحقیقات برای دستگیری کیارش ادامه یافت. اما مشخص شد وی به صورت غیرقانونی از کشور خارج شده با این حال پرونده این جنایت همچنان باز بود و بررسیها برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که کیارش به ایران برگشته است. بدین ترتیب محلهای تردد احتمالی متهم زیر نظر گرفته شد و در نهایت کارآگاهان موفق شدند، او را در چهارراه مولوی بازداشت کنند.
کیارش در تحقیقات اولیه به شرکت در نزاع منجر به قتل اعتراف کرد و به دستور بازپرس محمد وهابی دراختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شد. وی درتحقیقات گفت: من اصلاً مقتول را نمیشناختم، در عمرم او را ندیده بودم اسمش را هم نمیدانستم، آن شب اولین و آخرین باری بود که او را میدیدم. هنوز دقیقاً نمیدانم اختلاف آنها چه بود من فقط از خودم دفاع کردم. مقتول با دوستم اختلاف داشت، وقتی درگیر شدند میخواست با شمشیر مرا هم بکشد من برای اینکه از خودم دفاع کنم، او را زدم.
وی درباره ماجرای فرارش از کشور نیز گفت: بعد از قتل به ترکیه فرار کردم. من کشتیگیر هستم در وزن ۵۰ کیلو قهرمان هم شده بودم، در ترکیه هم در مسابقات کشتی زیرزمینی شرکت میکردم و با پولی که از این مسابقات گیرم میآمد، زندگی میکردم. بعد از مدتها وقتی احساس کردم کسی دنبالم نیست به ایران برگشتم.