جبهه مقاومت برای همه اعضای آن و از جمله برای ایران یک سرمایهگذاری چندسویه کوتاهمدت تا بلندمدت و تاکتیکی تا استراتژیکی است و تا اینجا هم برای ایران و بقیه اعضای آن منافع بسیار زیادی داشته است.
اگر جبهه مقاومت نبود امروز اثری از دولتهای ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن و... نبود. اگر جبهه مقاومت نبود، تحریمهای شدید اقتصادی، به احتمال خیلی زیاد ایران را از پای درمیآورد و امروز نمیتوانست امور اقتصادی مردم را اداره کند. اگر جبهه مقاومت نبود اقتصاد عراق و سوریه نیز از هم پاشیده بود. کما اینکه آمریکاییها با پیگیری مجدانه تحریمهای اقتصادی برای هر یک از اعضای جبهه مقاومت، برنامه منسجمی برای فروپاشی اقتصادی آنان دنبال کردهاند.
جبهه مقاومت امروز توانسته است در نهادهای تصمیمگیر امنیتی و اقتصادی و سیاسی بینالمللی حضور مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشد و ضمن ممانعت از شکلگیری تصمیمات ضدمقاومتی، افقهای موفقیت اقتصادی، سیاسی و... را به روی اعضاء خود باز کند. با این حال بعضی از افراد داخلی که ادبیات و اقدامات آنان بسیار مشکوک است گویا منتظرند یک اتفاق معمولی در عراق یا سوریه یا افغانستان و یا.... بیفتد تا زبان باز کرده و بگویند چه نشستهاید که سرمایهگذاری و زحمات ما در کجا و کجا به باد رفت و دیگران سر سفرهای نشستند که ما با نثار شهدایمان آن را پهن کرده بودیم! این در حالی است که در طول این دو دهه که جبهه مقاومت عملاً شکل گرفته، هیچ سنگری - بخوانید هیچ کشور و دولتی - از جبهه مقاومت فرونپاشیده و از این جبهه جدا نشده و به طرفهای دیگر متمایل نگردیده است. البته ما برای توسعه روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و امنیتی اعضای جبهه مقاومت با یکدیگر نیازمند اقدامات اصلاحی در ساختارهای داخلی خود هستیم تا این گسترش ارتباطات و انتفاع مشترک با سهولت و با دغدغه کم صورت گیرد.