بازارسرمایه روزگذشته همچون روال چندماهه خود به کاهش ادامه داد و با افت 8 هزار و 711 واحدی به کانال یک میلیون و 100 هزار واحدی راه یافت در واقع امسال بهرغم اینکه تصور میشد با تمهیدات صورت گرفته روند ریزشها کاهشیافته و رونق به بازار بازگردد اما از آغاز تاکنون به سهامداران رویخوش نشان نداده است، بهگونهای که وضعیت بازارسرمایه با دخالتهای انجام شده و همچنین مقررات و قوانین درهمتنیده و دستکاری امروز به شرایطی رسیده که بیش از ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان بازارسرمایه را بر آن داشت تا در آستانه برگزاری جلسه شورای هماهنگی اقتصادی با صدوربیانیهای، راهکارهایی را برای بهبود وضعیت بازار سهام و خروج از بحران کنونی ارائه کنند و امیدوار باشند تا سران قوا با فوریت و درایت به این بندها توجه کنند تا شاید وضعیت بازار به سمت بهبودی حرکت کند. به گفته کارشناسان تناقضات موجود در سیاستهای اقتصادی به افزایش چالشها در بازارسرمایه دامن میزند و نیاز است تا مورد واکاوی و نظارت دقیق قرار گیرد.
در همین زمینه «آرمانملی» گفتوگویی با همایون دارابی، کارشناس بازارسرمایه و یکی از نویسندگان این نامه به سران قوا داشته که در ادامه میخوانید.
چه مقدار از بنــدهایی که در این نامه ذکر شده قابل اجرا است؟ و آیا زیرساختهای موجود امکان اجرای این بندها را خواهند داشت؟
در حال حاضر وضعیت بازارسرمایه بر کسی پوشیده نیست و نفس اینکه جلسهای از شورای سران سه قوه به وضعیت بازارسرمایه بپردازد ناشی از همین وضعیت نامناسب است. این وضعیت نامناسب ناشی از بحث سیاستهای متناوب در بدنه حاکمیت است. ما در این نامه سعی کردیم به حاکمیت، مجموعه دولت، نهادهای نظارتی و مجلس شورای اسلامی مواردی را مطرح کنیم هر چند این موارد، مواردی هستند که قبلا هم گفته شده بود ولی خواستیم در آستانه برگزاری این جلسه مجددا این موارد را بیان و تقاضا کنیم، چنین تناقضاتی در مساله اقتصادی و سیاسی کشور برطرف میشود. تناقضاتی مانند افزایش نرخبهره و ایجاد رکود در شرایطی که سال گذشته سال جهش تولید و رونق بود و امسال هم سال تولید و رفع موانع نامگذاری شده، این یک تناقض است. یعنی نمیتوان از طرفی نرخبهره را بالا نگه داشت و از طرفی مدعی شوند که میخواهند تولید رونق بگیرد. یا در مورد بیثباتی نرخ ارز زمانیکه ارقام مختلفی برای نرخ ارز اعلام میشود یک نوع عدم اطمینان نسبت به آینده ایجاد میشود. تقریبا تمامی هشت بند بهصورت عملگرا تدوین شده است و فکر میکنم بهسادگی قابل اجراست و میتواند نتایج خوبی هم برای بازارسرمایه و هم کل اقتصاد داشته باشد.
از آغاز سـال نو روند بازار نزولی است؛ تا الان در دولــت و نهادهای مرتبط با مدیریت اقتصادی عزمی برای مدیریت بازار اقتصادی دیده شده است؟
در ایــن مــورد تلاشهایی شده ولـی این تلاشها کافی نیست. ما با چند ایراد بزرگ مواجه هستیم؛ یکی اینکه مجموعه تصمیمهای بازارسرمایه تحتتاثیر نهادهای مختلفی گرفته میشود که هماهنگ نیستند. بهعنوان مثال بانک مرکزی در مورد نرخ بهره و دلار، وزارت صنایع و کشاورزی در مورد نرخگذاریهای دستوری و وزارت نفت در مورد پالایشگاهها همه اینها باید سیاستهای همسویی بگیرند که متاسفانه این تصمیمات همسو را نمیبینیم. تلاشهای خوبی از سوی سازمان بورس و وزارت اقتصاد دیدیم. نامه اخیر وزارت اقتصاد در مورد محدودکردن نرخ سود بانکی بهنوبه خود یک تلاش است چون مجموعا در بانک مرکزی بهنظر نمیرسد که توجهی به این مساله داشته باشد یا ریاست جدید سازمان تمام تلاش خود را برای همراهکردن همه با بازارسرمایه انجام داده است. در این نامه از سران سه قوا خواستیم به تلاشها اهمیت بدهند و سعی کنند رفتارهای متناقض میان دستگاهها را برطرف کنند.
الان مــشــکــل اصلــی بــازار در سیاستگذاریهاست یا در رفتارهای متناقض و قوانین و مقرراتی است که وجود دارند؟
مساله اصلی سیاستگذاریها و روشننبودن جریان کلی اقتصاد کشور است. متاسفانه در اقتصاد کشور یک برنامه بلندمدت و یک جریان روشنی که نشان بدهد قرار است به کجا برویم، وجود ندارد. به همین دلیل است که تناقضات جدی بهوجود آمده است. نمونه ساده آن این است که در سال جهش تولید قرار داریم ولی از آن طرف نرخبهره را بالا میبرند و این باعث میشود که تمام کارها به رکود کشیده شود و مردم در مغازه و کارگاه خود را باز نکنند. وقتی چنین شرایطی بهوجود میآید چه کسی سرمایهگذاری خواهد کرد؟ یا در مورد قیمتگذاری دستوری میبینیم که یک بنگاه اقتصادی در این شرایط تحریمی با تمام فشارها به زور چراغ خودش را روشن نگه میدارد ولی بعداز آن با یک نرخگذاری تقریبا دو برابر معادل فروش خود را بهصورت رانت بین خریداران توزیع میکنند و این معنایی در اقتصاد ندارد؛ یا صنعت فولاد، این صنعت با تمام شرایط سخت تحریمی سعی به ادامه صادرات دارد ولی در بازار داخل بهگونهای نرخگذاری میشود که انگیزهای برای تولید باقی نماند! اینها تناقضاتی هستند که متاسفانه اقتصاد ایران را به شرایط کنونی رساندهاند.
آیا چنین عــزمی در سران قوا وجود دارد که بخواهند به این بندها عمل کنند؟ با این رویه چه انتظاری از این بازار در هفتههای آینده وجود دارد؟
ما نیتخوانی نمیکنیم و امیدوار هستیم که این حرفها شنیده بشوند و اگر شنیده شوند میتواند برای کل جامعه ایران مفید باشد، اما در ماههای آینده با توجه به انتخابات ریاستجمهوری نگاه ما به دولت و رئیسجمهور بعدی است و باید دید چه سیاستها و دیدگاههای اقتصادیای دارد.
نامهای که نوشته شده واکنشی را از سوی مسئولان و سران قوا داشته است؟
فعلا در دو روز ابتدایــی هستیم که این نامه نوشته شده است، البته باید از همه رسانهها تشکر کنم که این موضوع را پوشش دادند. انعکاس این نامه در جامعه خوب بوده و امیدواریم که انعکاس عملی هم داشته باشد. در حال حاضر سوال و جوابهایی با مجلس شورای اسلامی رد و بدل شده است. در حوزه بازارسرمایه هم این اقدامات در حال انجام است و امیدواریم که در جلسه دوشنبه سران قوا این موضوع مطرح و به نتیجه برسد.