از این آب گلآلود هیچ ماهیای برای احمدینژاد گرفته نخواهد شد، چون خود او مسئول گلآلود شدن آب است.
عصر ایران نوشت: «احمدینژاد، رییس دولتهای نهم و دهم از حسن روحانی، رییسجمهور ایران خواسته که استعفا دهد. احمدینژاد هم مانند هر فرد دیگری حق دارد از روحانی و دولتش گلایه کند. آن سالهایی که نمیشد به دولت و رئیس آن انتقاد کرد، مدتهاست که سپری و پروندههایی که دولت احمدینژاد برای منتقدانش میساخت، هماکنون بخشی از تاریخ شده است.
احمدی نژاد حرف بزند اما فراموش نکند، همان طور که ما فراموش نکردیم.
از قدیم به ما گفتهاند، هر چه بکارید، برداشت خواهید کرد. آقای احمدینژاد امروز هر چه برداشت میکنیم، حاصل کاشتههای شماست.
امروز احمدینژاد از روحانی انتقاد میکند، بدون این که بگوید چه میراثی برای روحانی به جای گذاشته است.
احمدینژاد دولتی را از سیدمحمد خاتمی تحویل گرفت که در بسیاری از موارد، ۲ به علاوه ۲ میشد ۴؛ یعنی تقریباً همه چیز سر جای خودش بود؛ دولتی که با جهان رابطه خوبی داشت، از نظر اقتصادی مثبت بود و مشکلات اجتماعی در آن در پایینترین حد ممکن بود.
احمدینژاد اما دولتی را به روحانی تحویل داد که ۲ به علاوه ۲ در آن معمولا ۴ نمیشد. دولتی که هم با جهان مشکل داشت هم از نظر اقتصادی ویران بود و هم مشکلات اجتماعی از در و دیوار کشور بالا میرفت.
روحانی وقتی به قدرت رسید مجبور بود ساختمان زلزلهزده کشور را ترمیم کند و حتی در بعضی جاها بکوبد و بسازد. روحانی در حال ساختن بود که زلزلهای به نام ترامپ آمد و به خانه در حال ترمیم آسیب زد.
امروز جهان با مشکلی به نام ترامپ روبهرو است؛ مردی که به هیچ معاهدهای پایبند نیست و آنها را کاغد پاره میداند. درست مثل احمدینژاد که تحریمها را کاغذپاره میدانست اما به قول قدیمیها این کاغد پاره کجا و آن کاغد پاره کجا؟
بله، حال اقتصاد و جامعه امروز ایران خوب نیست. حسن روحانی بر خلاف زمانی که برای برجام تلاش میکرد، موفق نبوده است و مدیریت این روزها و ماههای او با انتقادهای فراوانی روبهرو است؛ انتقادهایی که حتی بوی پشیمانی میدهد. حسن روحانی حتماً مرتکب اشتباهاتی شده است و باید هم پاسخگو باشد؛ کسی مدافع خطاها نیست و نباید هم باشد.
تمام این انتقادها اما باری از گناهان احمدینژاد در به اینجا رسیدن ایران کم نمیکند. میگویم گناه چون، بسیاری از مشکلات امروز ایران و نسلی که در دوران او جوانیاش را سپری کرد، میراث احمدینژاد است.
شاید اگر ما مسیری که در دولت اصلاحات در حال طی کردن بودیم را ادامه میدادیم امروز شاهد سیل مشکلات نبودیم. در سال ۸۴ مسیر رفته را برگشتیم و مسیر تازه و البته خلافی را در پیش گرفتیم.
بعد از ۸ سال فهمیدیم که این مسیر به کعبه ختم نخواهد شد و پایان آن ناکجاآباد است. این مسیر را برگشتیم و دوباره راه گذشته را در پیش گرفتیم. جادهای که بعد از ۸ سال دستاندازهای بیشماری به آن اضافه شده بود و دیگر راه هموار گذشته نبود.
متهم ردیف اول مشکلات امروز کشور محمود احمدینژاد است و بعد حسن روحانی. نمیشود با یک دقیقه فیلم و آستینهای بالا داده شده کاری کرد که مردم آن ۸ سال را فراموش کنند.
از این آب گلآلود، هیچ ماهی برای احمدینژاد گرفته نخواهد شد چون خود او مسئول گلآلود شدن آب است. مگر میشود ۸ سال، تمام زیربناهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور را منهدم کرد و کشور را به انواع و اقسام قطعنامههای تحریمی تحویل داد و طلبکار هم شد؟ روانشناسان البته می ویند موضوع طلبکاری نیست؛ حس نیاز به دیده شدن است؛ الله اعلم!»