کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
ایرانیان خودروایرانیان خودرو

طلا و ارز در خانه باشد یا در خدمت اقتصاد؟


کد خبر : ۵۰۳۸۶پنجشنبه، ۷ تیر ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۷:۱۱۸۰۹۲ بازدید

پیشنهاد اخیر محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت درباره اینکه مردم ارز و طلای خود را در خانه‌ها به بازار و بانک‌ها تزریق کنند تا تولید ملی ...
طلا و ارز در خانه باشد یا در خدمت اقتصاد؟طلا و ارز در خانه باشد یا در خدمت اقتصاد؟

پیشنهاد اخیر محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت درباره اینکه مردم ارز و طلای خود را در خانه‌ها به بازار و بانک‌ها تزریق کنند تا تولید ملی تقویت شود، واکنش‌های مختلفی میان مردم داشته است. سخنان سخنگوی دولت باعث زنده شدن موضوع ازخودگذشتگی مردم کره جنوبی برای کمک به دولتشان بود که با اهدای طلای خود باعث شدند  بخشی از بدهی این کشور به صندوق بین‌المللی پول تسویه‌شود.

اما شرایط ایران با کره جنوبی سال 1998 چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد و چه عاملی موجب شده است  مردم کشورهایی نظیر کره جنوبی، ژاپن و آلمان در شرایط سخت با از خودگذشتگی درکنار حاکمیت‌شان قرار گیرند؟ بررسی سابقه تاریخی چنین اقداماتی نشان می‌دهد که دو عامل اساسی یعنی درک دقیق مردم از شرایط حاد اقتصادی و همچنین اعتماد بالای مردم به نظام حاکمیت باعث شده است  رفتارهایی از مردم این کشورها سر بزند که به‌عنوان اسطوره‌های تاریخی از آنها یاد می‌شود. زمانی که میزان اطمینان و اعتماد مردم به حاکمیت بالا باشد می‌توان انتظار داشت که نفع شخصی خود را فدای نفع عمومی که در آینده به آنها می‌رسد بکنند. این درحالی است که طبق گفته بسیاری از صاحبنظران هم‌اکنون اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیت دچار خدشه شده است که دلایل آن را باید از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بررسی کرد.
   
طلا ناجی کره‌جنوبی

کره‌جنوبی که روزی مستعمره فقیر ژاپن بود، در نیمه دوم قرن بیستم به شکلی باورنکردنی دگرگون و تا پایان قرن بیستم به یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد. اما در تابستان 1997 سئول با مشکل روبه‌رو شد. کسب و کار بی‌رونق شد، وام‌ها به تعویق افتادند، بانک‌ها ورشکست شدند، سرمایه‌گذاران خارجی حدود 18 میلیارد دلار از این کشور خارج کردند و شرایط اقتصادی بشدت بحرانی شد. صدها هزار نفر نیز شغل خود را از دست دادند.

تنها راه‌حل پیش روی کره در شرایط مذکور، درخواست کمک از صندوق بین‌المللی پول بود. این صندوق در دسامبر 1997 بزرگترین بسته کمک مالی را به ارزش 58 میلیارد دلار تصویب کرد. اما پس از مدتی مشکل جدیدی به وجود آمد که کره‌ای‌ها آن را «بحران آی‌ام‌اف» می‌نامند. دولت کره در اولین فرصت به افزایش بودجه برای باز پرداخت این وام هنگفت اقدام کرد. در 5 ژانویه 1998 یک کمپین ملی به این منظور راه‌اندازی شد که امروز به یکی از نمادهای وطن‌پرستی و از خود گذشتگی در جهان تبدیل شده است. در آن زمان مردم کره‌جنوبی حدود 20 میلیارد دلار طلا در منازل خود داشتند. 90 سال پیش در سال 1907، امپراطوری کره به ژاپن 13 میلیون وون یعنی معادل بودجه یک سال بدهکار بود. به‌منظور کمک به پرداخت این بدهی مردان کره سیگار کشیدن را ترک کردند و زنان زیورآلات خود را فروختند.

در سال 1998 نیز بار دیگر طلا به کمک کره آمد. نزدیک به 3.5 میلیون نفر معادل یک‌ چهارم جمعیت کره‌جنوبی داوطلبانه در کمپینی شرکت کردند و به کمک کشورشان آمدند. مردم روی لباس‌های خود شعار «بیایید با جمع‌آوری طلا بر بحران واحد پول خارجی غلبه کنیم» را نوشتند. در آن زمان هر فرد به طور متوسط 65 گرم طلا برای نجات اقتصاد کره اهدا کرد. در مدت دو ماه 2.2 میلیارد دلار جمع‌آوری شد که تمام و کمال به صندوق بین‌المللی پول تحویل داده شد. همبستگی و وطن پرستی کره‌ای‌ها باعث شد وام 58میلیارد دلاری در اوت 2001، یعنی 3سال پیش از موعد، پرداخت شود.


 رشد و توسعه ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی دوم

کره‌جنوبی تنها نمونه از خودگذشتگی مردم برای عبور از بحران‌های اقتصادی نبوده است. مردم کشورهایی مانند ژاپن و آلمان نیز به شکل‌های دیگری کشور خود را پس از مصیبت جنگ جهانی دوم یاری دادند. این دو کشور توانسته‌اند در اوج بحران و حتی منزوی شدن از سوی سایر کشورها از خاکستر خود برخیزند و در جایگاهی قرار گیرند که یکی نبض سیاست اروپا و دیگری نبض دنیای تکنولوژی را در دست بگیرند. آلمان و ژاپن که در پایان جنگ جهانی دوم شکست خوردند، قدرت نظامی خود را از دست دادند و دیگر کسی باور نداشت بتوانند یک بار دیگر نام خود را به‌عنوان قدرت‌های جهانی احیا کنند؛ اما آنها توانستند خود را از ورشکستگی و باخت به قله‌های موفقیت برسانند.مهم‌ترین عامل موفقیت و کامیابی آلمان و ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم را باید عزم و اراده ملی در هر دو کشور دانست. جنگ‌جهانی اول تمامی زیرساخت‌های آلمان و بخش زیادی از اقتصاد آن را نابود کرد. جنگ جهانی مردم این کشور را به سوی قحطی برد. آلمان دیگر صنعتی به‌نام کشاورزی نداشت که بتواند از طریق آن مایحتاج اولیه مردمش را تأمین کند. علاوه بر این مجبور بود تمام آنچه را که در انبار داشت، به‌عنوان غرامت به متفقین پیروز بدهد.

با این حال معجزه اقتصاد آلمان این کشور را به جایگاهی رساند که امروز نبض سیاست قاره را در دست دارد. در این دوره دولت به این منظور تمام بودجه را صرف رشد و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی کرد. مردم نیز در کمال آرامش دولت را همیاری کردند. جامعه ضمن پذیرش کم و کاستی‌ها به افق نگاه می‌کرد. سفره‌ها کوچک اما امیدها پابرجا بود. آنچه تاریخ در برگ‌های این بخش از سرنوشت آلمان می‌نویسد کار دو شیفت کارکنان و کارگران صنایع با دستمزدی معادل یک شیفت کاری است.

ژاپن نیز همچون آلمان در جنگ جهانی دوم، بیش از ۴۰ درصد از زیرساخت‌های اقتصادی خود را از دست داد. مردم آن همانند مردم آلمان با گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کردند. از همین رو دولت ائتلافی تشکیل شده تصمیم گرفت توان خود را صرف بازسازی اقتصاد کند. به این منظور کمیته‌ای تشکیل شد که ریاست آن را تسورو شیگتو معجزه‌گر اقتصاد ژاپن در سال‌های پس از جنگ برعهده داشت.

وی به جای پرده پوشی و کتمان واقعیات اقتصادی تصمیم گرفت در قالب بیانیه‌ای مردم را در جریان وضعیت اقتصادی کشور بگذارد تا ضمن توجه به وخامت وضعیت اقتصادی کشور برای تعالی آن بکوشند. شیگتو در گزارشی که تهیه کرد و آن را در اختیار مردم گذاشت، با آمار و ارقامی دقیق وضعیت کشور و مسیری را که دولت می‌توانست بپیماید تا کشور از ورشکستگی نجات یابد، ترسیم کرد.

او به این ترتیب نه تنها مانع بروز و ایجاد شایعات شد که توانست نوعی همدلی اجتماعی بین مردم برای نجات کشور به وجود آورد. احترام او به شعور اجتماعی مردم باعث شد شور و اشتیاق کار همگانی مسیری رو به صعود پیدا کند. (روزنامه ایران)



اخبار مرتبط

دیدگاه ها

افزودن دیدگاه


  • نظرات غیر مرتبط با موضوع خبر منتشر نمی شوند.
  • نظرات حاوی توهین و افترا منتشر نمی‌شوند.
  • لطفاً نظرات خود را به صورت فارسی بنویسید.
نام:
پست الکترونیک:
متن:

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها