عسلویه روزگاری قرار بود پایتخت انرژی ایران شود اما با پیشرفت اندک فعالیتها برای توسعه میدان گازی عظیم پارس جنوبی در سالهای اخیر، امید ایران برای داشتن یکی از بزرگترین قطبهای صنعتی تولید انرژی جهان کمرنگتر شده است.
در سالهای پایانی دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ ، همزمان با پیشرفت سریع قطر در برداشت از ذخایر هیدروکربوری میدان مشترک پارس جنوبی، شرکت ملی نفت ایران به تکاپو افتاد و توانست قراردادهای نزدیک به ۱۰ فاز طرح توسعه میدان گازی پارس جنوبی را با پیمانکاران خارجی و داخلی نهایی کند. فازهای ۲ و ۳ طرح توسعه پارس جنوبی، به عنوان نخستین بخش از این پروژه عظیم، تقریبا طبق برنامهریزیها در بهمن ماه ۱۳۸۱ رسما به بهرهبرداری رسیدند.
اجرای به موقع این پروژه ها بهانه ای شد تا مسئولان بلندپروازی هایی را در سر بپرورانند به طوریکه مدیران ارشد نفتی در هر فرصتی یک موعد تازه برای پایان نابرابری های ایران و قطر در برداشت انرژی پارس جنوبی اعلام کنند. این ادعاها حتی در دولت جدید هم ادامه داشت و حسن روحانی، در آذر ماه سال گذشته در ادعایی مشابه گفت که تا پایان دولت یازدهم، بهرهبرداری از پارس جنوبی با قطر برابر میشود.
اما تجربه ثابت کرده است که عمر این ادعاها در یک دهه گذشته بسیار کوتاه بوده است. حتی محمود احمدی نژاد که اولین رییس جمهوری بود که خود رسما در زمان عقد قراردادهای پارس جنوبی حضور داشت، نتوانست وعده ها را عملی کند. از اسفند سال ۸۷ که محمود احمدینژاد، در آخرین سال از اولین دوره ریاستجمهوریش برای افتتاح فازهای ۹ و ۱۰ پارس جنوبی به عسلویه رفت، فعالیتها در آن منطقه بیشتر، نوعی درجا زدن بوده است تا فعالیت توسعهای.
در نهایت، بیژن زنگنه که هماکنون سکاندار اصلی صنعت نفت ایران است، گفت که مشکل اجرای فازهای پارس جنوبی بیشتر مدیریتی است تا تاثیر تحریمها. وزیر نفت ایران در گفتوگویی با نشریه آسمان تایید کرده است که در صورت نبود برنامهریزی و مدیریت مناسب، امیدی به بهرهبرداری از پروژههای در دست اجرا نخواهد بود. او گفت: "اگر فازهای پارس جنوبی را رها کنیم، معلوم نیست تا پایان دولت یازدهم هم به طور کامل در مدار قرار گیرند."
اختلاف برداشت ایران و قطربه دلیل سوء مدیریت ها به گونه ایست که رستم قاسمی، وزیر نفت سابق، پنجم تیرماه سال ۹۱، اختلاف ایران و قطر را در برداشت از پارس جنوبی «فاحش» عنوان کرد؛ آماری که با برآوردهای کارشناسان نزدیک است. مطابق آمار رسمی برداشت روزانه ایران از پارسجنوبی، روزانه ۱۸۵میلیونمترمکعب است. این در حالی است که در صورت بهره برداری از ۱۰فاز پارسجنوبی ، میزان برداشت روزانه به حدود ۲۵۰میلیون متر مکعب رسیده بود! اما برداشت قطر دو برابر ایران و روزانه ۳۵۰میلیونمترمکعب است. همچنین این کشور روزانه ۴۵۰هزار بشکه از لایه نفتی این میدان گازی، نفت برداشت میکند. سهم ایران اما به صفر رسیده است. این آماری است که با آمار نشریه اقتصادی مید هم جور در می آید. . بر اساس این گزارش برداشت قطر از میدان شمالی طی ۱۸ سال گذشته ۱۵ برابر شده است. قطر در سال ۱۹۹۵ تنها حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان برداشت می کرد.
در واقع قطر در گاز دو برابر و در نفت ۱۳ برابر ایران برداشت میکند. بنا بر آخرین قیمت گاز در بازار نیویورک هر هزارمترمکعب گاز در این بازار ۴.۷ دلار است. قطر روزانه ۱۶۵میلیون مترمکعب گاز از ما بیشتر برداشت میکند که طبق گفته وزیر نفت این موضوع بیش از آنکه به دلیل تشدید تحریم ها باشد به سوء مدیریت ها و کم کاری ایرانی ها باز می گردد. حال اگر این میزان برداشت زیادی را با قیمت بازار آمریکا در نظر بگیریم روزانه ۲۳میلیون دلار فقط از این اضافهبرداشت سهم قطریهاست.
در نفت هم قطر ۴۵۰هزار بشکه بیشتر از ما برداشت میکند. اگر قیمت هر بشکه را ۱۰۵دلار در نظر بگیریم، روزانه ۴۶میلیونو۳۰۰هزاردلار میشود.
در واقع برداشت اضافی قطر از پارسجنوبی روزانه به ۶۹میلیون و۳۰۰هزاردلار میرسد. با احتساب دلار ۳هزار تومانی روزانه ۲۰۷میلیارد تومان و ماهانه بیش از ۶۲۰۰میلیارد تومان سود نصیب قطری ها می شود. یعنی دو برابر یارانه مردم ایران در ماه، به علت سوء مدیریت مسئولان و عقب ماندگی بخش انرژی کشور باید نصیب قطری شود که با این سرمایه ها علیه ایران مخالفان سوری را تجهیز می کند!
قطر تاکنون ۴۵۰میلیارد دلار در این میدان سرمایهگذاری و ۱۰ سال زودتر از ایران برداشت را شروع کرده است. حال اگر متوسط درآمد زیادی این کشور از ایران را سالانه نه ۲۱میلیارددلار بلکه ۱۰میلیارددلار در نظر بگیریم، تاکنون قطر از سهم ایران صدمیلیارددلار برداشت کرده است.
دولت قطر هم اکنون با برداشت از پارس جنوبی تبدیل به یکی از قطب های انرژی دنیا شده است. اما در ایران رویای تبدیل پارس جنوبی به بزرگترین مرکز رشد اقتصادی ایران، صنعت نفت آن کشور را برای نزدیک به دو دهه مشغول خود کرده است. اما به نظر میرسد طرحی که طبق اهداف برنامه توسعه ایران قرار بود زمینهساز پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور در افق ۱۴۰۰ باشد، به باری نه تنها بر دوش برنامهریزان نفتی بلکه بر دوش مردم تبدیل شده است.
مناطق جنوبی کشور همچنان عقب مانده باقی مانده اند و دولت برای کسری خود مردم را تحت فشار انصراف از یارانه قرار می دهد. شاید بهترباشد دولتمردان، به جای تحت فشار قرار دادن مردم، جلوی برخی از سوء مدیریت ها را بگیرد تا دولتمردان رقیب از منابع مردم علیه منافع ایران درکشورهای دیگر سرمایه گذاری نکنند!
یارانه دو سال مردم ایران در جیب قطر
کد خبر : ۴۶۲۵ | دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹:۰۷ | ۵۱۴۰ بازدید |
قطر هم اکنون با برداشت از پارس جنوبی تبدیل به یکی از قطب های انرژی شده است. اما در ایران رویای تبدیل پارس جنوبی به بزرگترین مرکز رشد اقتصادی ایران، صنعت نفت آن کشور را برای نزدیک به دو دهه مشغول خود کرده است.