روی خوش به پتروشیمیها
هفته گذشته نماد پتروشیمیها بازگشایی شد. اما این امر نهتنها سبب ریزش بازار نشد که بر عکس، بازار روی خوشی به آن نشان داد و در مسیر صعود قرار گرفت. در روزهای آغازین هفته گذشته، بازار سرمایه، بیشتر شاهد بیمهری سرمایهگذاران بود. جوی منفی، بازار را فرا گرفته بود و معاملات رونق چندانی نداشت. قانون جدید معاملات هم، خود عاملی برای کاهش حجم معاملات بود. اما کمکم و با نزدیکشدن به روزهای انتهایی هفته، ورق برگشت و بازار روی خوشی به سهامداران نشان داد. بهنظر نمیرسد اخبار منفی دیگری باقی مانده باشد که از گوشه و کنار به بورس سیلی بزند. هر آنچه میتوانست در ماههای اخیر رخ داد! بنابراین شاید بتوان با توجه به اینکه «بیخبری، خوشخبری است» در انتظار دمیدن روح سرمایهگذاری به بازار باشیم. در این بین حتی اگر شاهد بازگشت روند صعودی به بازار باشیم و سرمایهگذاران دست از قهر با بازار بکشند، نباید از این نکته غافل شویم که بازار ما مدتی است مریض شده و باید به دنبال واکسنی باشیم که دیگر دچار چنین تب بالایی نشود. نه اینکه خروج از بحران تنها مصادف باشد با انتشار اخبار صعود شاخص و بس. شاخص کل، هفته گذشته با افت 1/33درصدی به مدار 78هزار و 447واحد بازگشت. اما در کنار این افت شاخص، مبادلات در بازار روندی صعودی داشت. ارزش کل معاملات با رشدی 345/3درصدی روبهرو شد. حجم معاملات هم بر کوس افزایش کوبید و از تبادل یکهزارو528میلیون سهم در هفته ماقبلش، به دوهزارو 519میلیون سهم در هفته گذشته رسید.
جای خالی شرکتهای رتبهسنجی در بورس
حمیدرضا امیریان با اشاره به خلأ شرکتهای رتبهسنجی در بورس گفت: «متاسفانه در حال حاضر به دلیل عدم رتبهبندی شرکتها و صنایع، کلیه شرکتهای یک صنعت، به یک چشم دیده میشوند. بهعنوان مثال میتوان گفت که در حال حاضر، در صنعت پتروشیمی میتوان شرکتهایی را یافت که از بازدهی خوبی برخوردارند اما، به دلیل بروز مشکلات اخیر در نرخ خوراک، بازار به سهام آنها بیتوجهی میکند. این در حالی است که بررسی عملکرد این شرکتها حکایت از بازدهی بالای آن در چند ماهه آینده دارد. اما اگر شرکتهای رتبهسنجی نقشی فعال در بورس داشتند، میتوانستند با اعلام رتبه شرکتها، مسیر سرمایهگذاری را در شرکتهای پرپتانسیل هموار کنند.از آنجایی که شرکتهای رتبهبندی مستقل از فرآیند بازار عمل میکنند، میتوانند اعتماد فعالان بازار را به اخبار خود جلب کرده و حتی در شرایط بحرانی که جو بازار منفی است، با اعلام رتبه شرکتها، سهام خوب را از بد متمایز کنند.»
وی در ادامه به اعلام بودجههای محافظهکارانه شرکتها نیز اشاره کرد و توضیح داد: متاسفانه در چند هفته اخیر، شاهد ارایه گزارشهایی به بورس هستیم که به نظر چندان واقعی نمیآیند و بیشتر با انحراف معناداری از بودجه، به بورس ارایه شده و مورد تایید قرار میگیرند. در حالی که این گزارشها نباید بیشتر از 10 الی 15درصد از بودجه اصلی انحراف داشته باشند. در برخی بورسهای دنیا اگر بودجه اعلامی شرکتی، بدون دلیل خاصی، انحراف زیادی از بودجه اصلی داشته باشد، شرکت مزبور مشمول جریمه خواهد شد. اما در بورس ما گویا این روش که اواخر سال بودجهها را محافظهکارانه اعلام کرده و نزدیک مجامع اخبار جدیدی را منتشر کنیم به صورت یک اصل درآمده است. تنها اتفاقی که در این میان رخ میدهد این است که عدهای سهامدار با چنین گزارشهایی متحمل ضررهای سنگین میشوند. این اختلافها را نهتنها در بودجهها که گاه در نرخهای متفاوت تسعیر ارز در شرکتهای مختلف نیز میتوان مشاهده کرد. امیریان در ادامه توضیح داد: «البته شاید بتوان دلیل محافظهکاری شرکتها را در بحثهای بودجه، اجرای فاز دوم هدفمندی، قیمتهای حاملهای انرژی و شاید سیاستهای اقتصادی دولت دانست. چراکه عدم شفافیت در این حوزهها سبب شده است تا شرکتها محافظهکارانه بودجه خود را اعلام کنند. اما بهتر این بود که آنها با درنظرگرفتن سناریوهای مختلف، بودجههای متفاوتی را اعلام میکردند. بهعنوان مثال شرکتها در گزارشهای خود اعلام میکردند در شرایط «الف» سود شرکت «ب» ریال و در شرایط «ج» سود شرکت «ح» ریال، میشود. این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه ابراز کرد: «ارایه گزارشها به شکل کنونی سبب میشود تا سهامداران نهتنها اعتماد خود را به حسابرسان که پدیدآورنده این گزارشها هستند از دست دهند بلکه بورس نیز بهعنوان مقام ناظر و تاییدکننده این گزارشها زیر سوال خواهد رفت. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به تعدد فعالیتهای سازمان بورس توضیح داد: در حال حاضر متولیان بورس ما همزمان فعالیتهای زیادی را انجام میدهند. همین امر سبب شده است تا از کیفیت انجام امورشان کاسته شود. به این ترتیب در زمان بروز مشکلات به جای ریشهیابی تنها به دنبال مسکنی برای درمان موقتی مشکلات هستند. این در حالی است که شاید بهتر باشد این نهاد متولی به دنبال دلایل ریشهای مشکلات بوده و با اجرای تدابیر لازم، از تکرار احتمالی آنها جلوگیری کند.» وی در ادامه خاطرنشان کرد: متولیان بورس از یک سو نزول کنونی را طبیعی دانسته و عنوان میکنند که نوسان ذات بازار است و اتفاق خاصی نیفتاده است، اما در مقابل، قانون محدودیت فروش را اجرا میکنند. چنین اتفاقی در بازار نشاندهنده پارادوکسی در حرف و عمل آنهاست. چراکه اگر حادثهای رخ نداده اعمال محدودیت به چه منظور است؟
امیریان با اشاره به این نکته که سرمایه ذاتا باهوش و ترسو است ابراز کرد: «سرمایه به محض اینکه احساس عدم امنیت کند به سرعت مکانش را تغییر میدهد. زیرا این تنها حربهای است که میتواند ارزش خود را حفظ کند. متاسفانه در حال حاضر ترس از ادامه افت قیمت سبب تجمع فروش شده است. حال اگر با ایجاد محدودیتها سعی در پاککردن صورت مساله داشته باشیم تنها سبب میشود تا انرژی بزرگی را تلنبار کرده و مانع خروج آن شویم اما بیم آن میرود که یک روز این انرژی تلنبارشده بهیکباره منفجر شود و آثار منفی بسیاری در بازار بر جای گذارد. وی با پیشنهاد به نظاممندکردن نظرات مدیران سازمان خاطرنشان کرد: «متولیان بازار باید جملگی نظرات خود را همسو کنند و تحلیل یکسانی از شرایط بازار ارایه دهند. چراکه صحبت این افراد برای سرمایهگذاران نو ورود و مردم عادی حجت است. زمانی که این افراد عدم وجود حباب را تایید میکنند و به فاصله اندکی بازار با ریزش شدید مواجه میشود سبب شکستهشدن اعتمادها میشود. این پدیده سبب عدم امنیت سرمایهگذاری در بورس میشود و مفهومی ندارد جز فرار دایم سرمایه از این بازار. همین امر سبب خواهد شد تا نهتنها شاهد خروج سرمایه از بازار باشیم که این خروج سرمایه به دنبال خود از عمق بازار نیز میکاهد.