«بازار خرسی» مربوط به زمانی است که بدبینی نسبت به سودآوری آینده بازار، در میان تمامی سرمایهگذاران رخنه کرده و عدم امیدواری به بهبود اوضاع، به رکودی طولانیمدت منجر شده باشد. بر این اساس، با نگاه به وضعیت فعلی بازار سرمایه میتوان چنین وضعیتی را در بین سهامداران و همچنین عواملی که روزبهروز بر تشدید رکود دامن میزنند به سادگی مشاهده کرد. روز گذشته شاخص کل با 1065 واحد افت به 78هزار و 518 واحد رسید.
گرچه رشد ملایم بورس در نخستین روز هفته، امیدواریهایی را برای سهامداران بههمراه داشت اما زمان زیادی لازم نبود که سخنان وزیر اقتصاد و رییس سازمان بورس آثار مثبت خود را از دست داده و بازار بار دیگر در مسیر نزولی قرار گیرد. به عبارت دقیقتر، صرف حمایت کلامی مسوولان، جوابگوی وضعیت رکودی بازار سرمایه نیست و بورس نیازمند تغییراتی جدی برای بازگشت رونق است. افزایش بیش از 300درصدی نرخ خوراک پتروشیمیها در حالی بهعنوان اصلیترین عامل افت بورس طی دوماه اخیر شناخته میشود که با وجود گزارشهای نهچندان مطلوب، بازار همچنان با سقوط شاخص کل همراه است. بهعنوان مثال، «فارس»، بزرگترین هلدینگ پتروشیمی، از بیتاثیربودن نرخ خوراک گازی بر سودآوری شرکتهای زیرمجموعه خود خبر داد و سایر نمادهایی مثل «تاپیکو»، «وغدیر» و «وصندوق» کاهش میزان سودآوری خود را کمتر از 10درصد ارزیابی کردند، در حالی که بازار همچنان مسیر نزولی خود را طی میکند.
وضع قوانین دستوری مبنی بر عدم اجازه فروش بیش از 50هزار سهم تا قبل از ساعت 12 در هر روز شاید مهمترین عامل تشدید این روند است که حداقل از دو منظر میتوان آثار منفی آن را بررسی کرد. نخست کاهش انگیزه برای خرید سهم است؛ به عبارت دیگر، سهامدار از بیم آنکه نتواند سهام خود را با آزادی کامل بفروشد (نقض نقدشوندگی آسان که یکی از ویژگیهای اصلی بورس است) از حضور در صف خرید امتناع میکند. علاوه بر این، تعیین سقف میزان فروش، بیشتر سهامداران حقوقی را با مشکل مواجه ساخته که در نتیجه این امر، این نوع سهامداران که معمولا بهصورت تخصصی در تعیین ارزش واقعی سهام گام برمیدارند و بازار را کنترل میکنند، اکنون در تغییر قیمت سهام نقش بسیار کمرنگی دارند. به عبارتی، این سهامداران حقیقیاند که با خرید و فروشهای خود که میتواند هیجانی یا بر اساس تحلیلهای نادرست باشد، قیمت پایانی هر سهم را مشخص میکنند. قوانین دستوری اولینبار نیست که در بورس تهران اجرا شده است و نمونه بارز دیگر آن را میتوان در محدودیت چهار یا پنجدرصدی تغییرات قیمت دانست. تمامی این قوانین باعث میشود تعادل در بازار که باید در کوتاهترین زمان ممکن انجام شود، بسیار زمانبر شود.
از سوی دیگر، آنچه طی دو روز گذشته و بهویژه روز قبل منجر به سقوط آزاد شاخص شده است، زمزمههای جنگ در اوکراین است. تجربه مشابه این مهم را در اواخر تابستان سالجاری در پی ناآرامیهای سوریه شاهد بودیم که در آن زمان نیز رفتار سهامداران بسیار هیجانی بود. وضعیت ناآرام اوکراین، آثاری منفی بر بورس و مثبت بازاری مثل ارز که یکی از رقبای بورس محسوب میشود دارد. به عبارت دقیقتر، ارز که طی روزهای اخیر با رشد تقاضا در پی افزایش مسافرتهای برونمرزی در تعطیلات نوروز همراه بود، با توجه به احتمال وقوع جنگ با رشد مضاعف قیمت مواجه شد. بر این اساس، جذابیت این بازار برای بسیاری از سهامداران بهویژه آنهایی که بهدنبال سودهای کوتاهمدت هستند بهشدت افزایش یافته است و میتواند منجر به منفیترشدن بورس شود. همچنین، بازار سکه نیز بهعنوان رقیب دیگر بورس طی هفتههای اخیر با توجه به افزایش قیمت جهان و همچنین نزدیکشدن به عید نوروز با افزایش تقاضا و رشد قیمت مواجه شده است. به عبارت دیگر، یکی از مواردی که از ابتدای سال منجر به رشد بیسابقه بورس شده بود، یعنی رکود در بازارهای موازی، اکنون در حال رقابت با بورس است. با این حال باید توجه داشت که این بازارها برای دیدگاه میانمدت و بلندمدت چندان به صرفه نیست و پرریسک محسوب میشود. بر این اساس، نباید نگران خروج نقدینگی این نوع سهامداران از بازار سرمایه بود.
یکی از عوامل دیگری که منجر به رکود بازار سرمایه شده است، بحث افزایش هزینههای تولیدکنندگان در پی هدفمندی یارانههاست. این در شرایطی است که شنیدهها حاکی از افزایش پنجدرصدی نرخ بهره اعطایی به صنعت است که بر اساس آن، بانکهای دولتی حداقل 25درصد و بانکهای خصوصی بهطور آزادانه میتوانند نرخ بهره را تعیین کنند. هر دو این عوامل، یعنی هدفمندی یارانهها یا به عبارتی افزایش نرخ حاملهای انرژی و افزایش نرخ بهره بانکی باعث افزایش هزینههای شرکتهای تولیدکننده میشود. از سوی دیگر، تاکید دولت بر کنترل تورم این احتمال را میدهد که اجازه افزایش قیمت فروش به تولیدکنندگان داده نشود که این مساله منجر به کاهش سودآوری آنها خواهد شد. بنابراین، انتظار میرود در سال آینده و در کوتاهمدت نمادهای مالی و آنهایی که مصرف انرژی ندارند مثل داروییها و موادغذایی، وضعیت بهتری را نسبت به صنایع انرژیبر نظیر فلزات اساسی، سیمان، قند و شکر و کاشی و سرامیک داشته باشند.گرچه بورس تهران از ابتدای اسفند نیز روند نزولی در پیش داشته و با افت سهدرصدی شاخص مواجه بوده است، اما باید به بسیاری از شرکتهای بورسی که در حال حاضر اصلاح قیمت شدهاند توجه ویژه شود. در واقع، در برخی نمادها نسبت قیمت به درآمد (P/E) آنها به زیر پنجمرتبه آمده است که به نسبت میانگین بورس (بیش از هفتمرتبه) بسیار کمتر بوده و میتوانند گزینههای مناسبی برای سرمایهگذاری بهشمار آیند.