وزیر خارجه ایران، در جدیدترین مقاله خود به بررسی زمینهها و ریشههای مختلف پیدایش و گسترش جریانهای افراطی و تروریستی و راهکارهای مقابله با آن با هدف ریشهکنی جامع این پدیده شوم پرداخته است.در بخشی از مقاله وزیر امور خارجه آمده است:«مهار و در نهایت ریشه کن کردن واقعی سازمانهای افراطگرای تروریستی نیاز مبرم امروز است، اما این تنها گام نخست و بخشی از یک تلاش بزرگتر است.
معضلاتی با طبیعت جهانی و ریشههای عمیق، باید به درستی فهمیده شوند. علاوه بر این، همکاری حقیقی جهانی برای مبارزه با این پدیدهها، ضروری است.» در بخشی دیگر از این مقاله با تاکید بر اینکه «برای فهم شرایط اجتماعی و زمینههای جهانی، ابتدا باید توهمات نادرست از ذهنها زدوده شوند» تصریح شده است: «رهیافت غالب و رسمی درباره تروریسم، چه در ایالات متحده یا دیگر کشورها، عموما ساختگی، برای مصرف داخلی یا ابزاری در جهت خطمشیها و اقدامات سیاسی مشخص است. در این صورت، جای تعجب نیست که بشنویم مشاور امنیت ملی یکی از دولتهای منطقه بگوید: «در معرکه سوریه، افراط گرایان و نیروهای نظامی سوریه یکدیگر را از بین خواهند برد.» این خط فکری و سیاسی نشان میدهد که چرا و چگونه شرایط به بن بست کنونی رسیده است.
دیدگاههای سطحی از وضعیتهای پیچیده، همراه با تعقیب سیاستهای کوته نظرانه و خود محور، محکوم به شکست هستند. بدون شک، همان گونه که برای همگان محسوس است، نه تنها در سوریه، بلکه در هر جای دیگر شاهد شکست این نگرش کوتاهبینانه بوده ایم.» ظریف در ادامه با اشاره به یک دوگانه مشترک آورده است: «برای ما در غرب آسیا، آسان است که غرب را به واسطه اقداماتش به عنوان مقصر شوربختیهایمان سرزنش کنیم. همزمان، برای غرب نیز بسیار آسان بوده است که انگشت اتهام را به سوی ما به عنوان مسلمانان غرب آسیا صرف نظر از اختلافها، مخالفتها و حتی نزاعهای موجود نشانه رود. متهم کردن هر یک از طرفین از سوی دیگری، میتواند آسانترین راه برای انحراف از اصل موضوع باشد. اما چنین کاری نه صحیح است و نه راهگشا. چراکه جهان امروز ما بسیار پیچیدهتر از گذشته شده است.»
وزیر امور خارجه در ادامه آورده است:«چهره کریه و تلخ وضعیتی که در آن به سر میبریم، بسیار اسفناکتر از آن است که صرفا به سرزنش کردن یکدیگر بپردازیم. حقیقت این است که اگرچه میتوانیم اتهامات و سرزنشهای بسیاری به یکدیگر بزنیم، اما لازم است عادت انداختن توپ به زمین یکدیگر را کنار بگذاریم. همه ما باید از این نقطه آغاز کنیم که به تروریسم به عنوان یک معضل و مشکل مشترک همگانی بنگریم و آن را مشکل ویژه یک منطقه، نژاد، دین یا مذهب خاص ندانیم.»
بخش دیگر یاداشت ظریف به فقدان امید اشاره دارد و در بخش بعدی آن «به حاشیه رانده شدن، محرومیت، فقدان احترام» مورد توجه ظریف قرار گرفته که در بخشی از آن آمده است: «ارتباط میان مساله هویت و پیامدهای نازیبا و غیر قابل قبول خدشهدار کردن آن را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت. این امر یکی از عوامل موثر در بروز معضلات پیش گفته است که باید آن را به دقت مطالعه و برای آن راهکارهای مناسب اندیشید.» در پایان آمده است که«با وجود دشواریهای هر بحران، همیشه امکانهایی برای کاوش و در نهایت رسیدن به نتیجهای که برای همه طرفهای درگیر قابل قبول باشد، وجود دارد. یا به صورت صریحتر، همیشه راهی برای «رسیدن به توافق» وجود دارد. اما برای انجام این کار، تعریف مساله نیازمند بررسی دوباره است. هنگامی که یک مساله از دیدگاه حاصل جمع غیر صفر تعریف شد، مهمترین گام به سوی حل و فصل آن برداشته شده است. چالش در درجه اول ماهیتی شناختی و ادراکی دارد. هنگامی که کنشگران آماده کنار گذاردن پیش داوریهای خود باشند و متفاوت فکر کنند، سیاستها و اقدامات مناسب نیز به دنبال خواهند بود.»