طبق آمارها جمعيت شهر تهران سال به سال افزايش مييابد و به تبع آن بر مشكلات شهري، خدماتي و اجتماعي اين شهر نيز افزوده ميشود. افزايش آلودگيهاي زيست محيطي در اثر حاشيهنشيني، افزايش مصرف آب، افزايش ترافيك و ايجاد آلودگيهاي صوتي تنها بخشي از اثرات ناشي از افزايش مهاجرت به شهر تهران محسوب ميشود. اين درحالي است كه به گفته علي بيتاللهي، رييس بخش زلزله مركز تحقيقات راه و شهرسازي از خيلي وقتها پيش بايد ظرفيت جمعيتپذيري تهران محدود ميشد. به گفته وي اگر خطر زلزله، آلودگي هوا، رفت و آمد و بسياري ديگر از معضلات تهران را در نظر بگيريم بايد بگوييم از خيلي وقت پيش بايد جلو بارگذاري بيشتر روي تهران گرفته ميشد. از اين رو هر گونه اقدامي كه باعث شود تمركز جمعيت مقداري كاهش يابد به نفع همه شهروندان و به نفع مديريت شهري است.
به گزارش ایرانجیب به نقل از تعادل، بيتاللهي همچنين گفته است كه ايجاد محدوديت براي پروژههاي شهري فقط مختص تهران و ايران نيست. در تمام كشورهاي دنيا چنين محدوديتهايي وجود دارد و اين طور نيست كه همه بيايند در پايتخت اسكان پيدا كنند. از اين رو بحث تمركززدايي بايد با جديت بيشتري دنبال شود. نبايد بگذاريم تا به مرز فاجعه برسيم و بعد تصميم جدي بگيريم بلكه الان بايد تصميم خود را عملي كنيم.
اكنون يكي از بهترين راهبردها در زمينه كاهش مشكلات پايتختهاي متمركز و تعديل نابرابريها، تمركززدايي است. تمركززدايي راهبردي براي توسعه پايدار است كه درحال حاضر به بحث داغ محافل اجرايي دولتي تبديل شده اما با وجود بحث و تبادل نظرهاي مختلف هنوز هيچ تصميم اساسي در اين باره اتخاذ نشده است.
يك مساله؛ دو رويكرد
محمدمهدي برادران، كارشناس حوزه مديريت شهري و برنامهريزي در گفتوگو با «تعادل» با تاييد لزوم تمركززدايي از پايتخت گفت: در اين ارتباط دو ديدگاه در برنامهريزي شهري وجود دارد. براساس ديدگاه اول زماني كه تمام منابع در يك منطقه جغرافيايي متمركز شوند، هزينهها كاهش يافته و ارزشافزوده بالايي ايجاد ميشود.
وي ادامه داد: در مقابل، ديدگاه دوم معتقد است در دنياي كنوني ميتوان استفاده از فناوريهاي نوين را جايگزين بعد مسافت كرد. يعني ميتوان با استفاده از فناوريهاي نوين اطلاعاتي، مبادلات تجاري را تسهيل و در فضاي مجازي مبادلات اقتصادي را به راحتي انجام داد بدون اينكه نياز به تمركز و حضور در منطقه جغرافيايي خاصي داشته باشيم.
برادران در اين باره توضيحات بيشتري ارائه كرد و گفت: براساس اين ديدگاه هر جا كه دسترسي آسان به اينترنت و فضاي مجازي وجود داشته باشد؛ قطعا ميتوانيم به تجارت الكترونيك، بورس، تعاملات علمي، آموزش الكترونيك و بسياري از فعاليتهايي كه امروز در مكان خاصي انجام ميشوند نيز دسترسي پيدا كنيم. براي مثال نيازي نيست كه همه دانشگاهها در شهر تهران متمركز شوند. فضاي دانشگاهها آموزشي است و ميتوان با حضور بهترين استادان، علوم مختلف را در فضاي مجازي به همه دانشجويان در شهرهاي مختلف ارائه كرد. در گذشته بيشتر كتابخانهها، دانشگاهها و مراكز علمي در تهران مستقر بود اما امروز فعاليتهاي اين مراكز توسط فضاي مجازي نيز انجام ميشود و نيازي به حضور فرد در اين اماكن نيست. در زمينههاي ديگر نيز ميتوان با فراهم كردن اطلاعات در فضاي مجازي اين طرح را پياده كرد.
پراكنش جمعيت با فضاي مجازي
وي با تاكيد بر اينكه بايد از ظرفيت فضاي مجازي براي پراكنش جمعيت استفاده كرد؛ گفت: امروز در دنيا مهاجرت معكوس يك موضوع جدي است كه نه به اجبار دولت بلكه به عنوان يك اقبال عمومي در كشورهاي پيشرفته شكل گرفته است. بدين معنا كه خود مردم از زندگي در شهرهاي بزرگ خسته شده و به دنبال اين هستند كه به شهرهاي كوچك و حتي روستاها مهاجرت كنند. اكنون در تهران درصد زيادي از ساختارها براي اين موضوع فراهم است بقيه موارد نيز قابليت ايجاد دارد.
اين كارشناس برنامهريزي شهري با اشاره به اينكه بسياري از كاربريهايي كه اكنون در شهرها ايجاد شدهاند در آينده نزديك فاقد اهميت و كاربري خواهند شد، ادامه داد: مديريت شهري بايد در اين كار پيشقدم شود اما نبايد با زور و اجبار اين كار را كرد، اتفاقي كه در دولت قبلي به شكل كاملا غيركارشناسي انجام شد و نتيجهيي هم در پي نداشت. بايد شرايط را به گونهيي فراهم كرد تا مردم خود به اين نتيجه برسند كه زندگي در شهري مانند تهران به معناي كاهش درصدي از عمر آنهاست. افراد كهنسال نياز دارند تا از فضاهاي آلوده و پر استرس دور باشند در نتيجه بايد شرايط براي مهاجرت آنها به شهرهاي كوچك فراهم شود.
بخش خصوصي پيشگام شود
برادران اظهار كرد: اين كار بايد از بخش خصوصي شروع شود و تصريح كرد: وقتي كسبه به اين نتيجه برسند كه در شهرهاي كوچك با آرامش و امنيت بيشتري ميتوانند كسب سود كنند بنابراين با مهاجرت خود كارمندانشان را نيز به مهاجرت تشويق ميكنند. البته نقش رسانهها را نيز نبايد در اين زمينه ناديده گرفت. رسانهها ميتوانند با فرهنگسازي مردم را به مهاجرت معكوس تشويق كنند.
وي اظهار كرد: پاسخ طرفداران الگوي مهاجرت معكوس به طرفداران ديدگاه اول كه خواهان تمركز امكانات هستند اين است كه اكنون ابزاري به نام اينترنت و فضاي مجازي داريم كه بعد مسافت و نياز به جابهجايي را از بين برده است. در كشورهاي پيشرفته حتي عمل جراحي را نيز از راه دور انجام ميدهند و اين نشاندهنده گستردگي فضاي مجازي است.
برادران با اشاره به تصميمهاي اشتباه كه توسط مديران شهري گرفته ميشود، عنوان كرد: قدم بعدي ساخت اتوبان دو طبقه و سه طبقه است و اين بدان معناست كه همچنان به دنبال تمركز امكانات در شهر هستيم. بايد به جاي افزايش حمل و نقل عمومي افزايش جابهجايي اطلاعات را داشته باشيم كه اين مورد هنوز به رويكرد جدي در كشور ما تبديل نشده است. هنوز انتظار مردم اين است كه تعداد پاركينگها و خيابانها افزايش پيدا كند.
وي اضافه كرد: اين درحالي است كه در شهري مانند سئول پل دو طبقه را تخريب و تبديل به فضاي سبز ميكنند در جواب اعتراض مردم هم عنوان ميكنند كه هدف ما تردد ماشينهاي شخصي نيست. حتي در برخي كشورها مديران شهري رژيمهاي ترافيكي درست ميكنند و با ايجاد ترافيك مصنوعي شرايطي فراهم ميآورند تا استفاده از وسيله حمل و نقل شخصي براي مردم پرهزينه و زمانبر شود تا به استفاده از حمل و نقل عمومي روي آورند.
اين كارشناس همچنين افزود: درصد زيادي از رفتارهايي كه در شهر تهران مشاهده ميكنيم، قابليت اين را دارد كه از طريق فضاي مجازي انجام شود و همانطور كه گفتم در آينده نزديك كلي كاربري مازاد خواهيم داشت.
شرط موفقيت انتقال پايتخت
برادران در پاسخ به اينكه آيا انتقال پايتخت ميتواند گزينه مناسبي براي تمركززدايي از شهر تهران محسوب شود يا خير گفت: در موضوع انتقال پايتخت بايد ديد اين كار توسط چه مرجعي و با چه تواني انجام خواهد شد و نقش شهرداري و دولت در اين امر چه ميزان خواهد بود. اگر اين موضوع با تدابير كافي و در نظر گرفتن همه جوانب انجام شود قطعا ميتواند از افزايش بيرويه جمعيت تهران جلوگيري كند. همانطور كه در كشورهاي پيشرفته شهرهاي بزرگ متفاوت از پايتخت است.
وي با اشاره به اينكه انتقال پايتخت نياز به بازمهندسي از سوي دولت دارد، گفت: قرار نيست كه تهران ديگري در شهر ديگر با ساختمانهاي عريض و طويل و هزينههاي بسيار ساخته شود. براي اين منظور بدنه دولت بايد كوچك شود و بسياري از ادارات، سازمانها و نهادهاي دولتي كه ضرورتي براي حضور در تهران ندارند مورد بازنگري قرار گرفته و از تهران منتقل شوند.
وي با بيان اينكه تاكنون اقدام جدي در اين خصوص صورت نگرفته است، تصريح كرد: هر چند سالهاست صحبتهاي زيادي درخصوص انتقال پايخت انجام ميشود اما دولتها هيچ بازمهندسي در اين خصوص انجام ندادهاند. در اين باره شهرداري ميتواند با اخذ عوارض دولت را به سمت مهاجرت از تهران سوق دهد. وي تاكيد كرد: مبناي انتقال تهران آمايش سرزمين است. تا زماني كه آمايش سرزمين در تصميمهاي دولت مورد توجه قرار نگيرد، مشكلات در اين زمينه حل نخواهد شد.