با تحریمهای اعمال شده وکاهش نسبی ورود سدانهای گرانقیمت اروپایی از سال 92 به کشور، حالا دیگر این سدان های کرهای هستند که از آنها می توان به عنوان برندهای نسبتا لوکس و گران بازار یاد کرد.
در واقع اگر تا همین سال پیش مرسدس، تویوتا و ب ام و با قیمتی در حدود 300 تا 500 میلیون تومان مطرح ترین سدان های گرانقیمت و نسبتا لوکس بازار بودند حالا این کادنزا، اپتیما، سوناتا، جنسیس و یا آزرا هستند که با طرح هایی عامه پسند، سطح مناسب تجهیزات و خدمات گسترده پس از فروش جای آنها را گرفته اند. گرچه هیوندای و کیا در ایران به لطف تجربه حرفه ای واردکننده خود خیلی وقت است که توانسته اند جای پایشان را در بازار محکم کنند اما موفقیت آنها در بازارهای بین المللی نیز بر کسی پوشیده نیست. دو نمونه از محصولات آنها هم که حدود سه چهار سالی است به بازار داخلی معرفی شده و رقبای خود را در رده سدان های نیمه لوکس به چالش کشیده اند، هیوندای گرنجور و کیا کادنزا هستند که مطلب زیر مقایسه ای است بین دو نسخه از نمونه های وارداتی این دو ...
کیا k7 یا کادنزا نسخه تولیدی از کانسپت KND-5 کیا به شمار مي آمد که در نمایشگاه سئول به نمایش درآمده بود. این خودرو که در سال 2009 جایگزین اپیروس گردید، سدانی بود فول سایز برپایه پلتفرم تیپ N کیاموتورز که از نقطه نظر ظاهری هیچ وجه اشتراکی با نسل قبلی خود یعنی اپیروس نداشت. اگر اپیروس به دید برخی یک کپی از مرسدس و یا به زعم برخی دیگر یک رونوشت از طرح های کلاسیک انگلیسی خوانده ميشد کادنزا محصولي بود با تغییری همه جانبه از سوی سرتیم طراحی کیا تا به نوعی نشان دهنده تغییر رویه کیاموتورز در تولید محصولات جدیدش باشد.
گرچه بعضی ها صحبت از وجود شباهت هایی بين این خودرو با محصولات ولوو کرده اند اما درواقع کادنزای فعلی را باید محصول نگاهی پخته و مستقل از سوی یک طراح آلمانی دانست که رد پاي آنرا در دیگر مدل های جدید این کمپانی همچون سورنتو، سراتو، اپتیما، اسپورتیج هم میتوان دید. نکته ای که البته تا حدودی در مورد آزرا نیز صادق است. اگر محصولات هیوندای در نسل های گذشته خود هیچ شباهتی با یکدیگر نداشتند، تولیدات جدید آنقدر به هم شبیه شده اند که از آنها بتوان به عنوان عضوی از یک خانواده یاد کرد.
آزرای جدید اما گذشته از اینکه نسبت به نسل قبلی خود ظاهری کاملا انقلابی پیدا کرده از نظر کیفی، سطح تجهیزات و حتی ابعاد نیز تغییراتی را به خود دیده است تا نظر خریداران- بویژه خریداران آمریکایی - را به خود جلب کند. در طراحی کادنزا، دماغ یا پوزه ببرمانند ’tiger nose‘ آنکه امضای تیم جدید طراحی کیاموتورز در تمامی محصولات کیاست، مشخص ترین ویژگی قابل ذکری است که دیده می شود. خطوط بدنه هم به گونه ای طراحی شده است که با ضریب آیرودینامیکی 0.29 شاهد اتاقی کاملا آیرودینامیک در این مدل هستید. نکته دیگری که در طراحی کادنزا دیده میشود برداشت خالقانه ای از طراحی نوارهای LED در چراغ های خودروست که به زیبایی هرچه بیشتر آن منجر شده است. موردی که البته در آزرای جدید نیز به خوبی قابل مشاهده است. در چهره کادنزا درجلو ترکیب چراغ های LED با جلوپنجره و در عقب ترکیب خاص چراغ های خوشه ای LED -که اتفاقا بی شباهت به آئودی A4 نیست- با اگزوزهای دوبل و محل نصب پلاک، مهمترین شاخصه هایی هستند که شخصیت آنرا شکل ميدهند. در طرفین اما ارتفاع مناسب بدنه و خطوط زیبای کاراکتر الینCharacter line حرف اول را میزنند.
دقت داشته باشید که باوجود کوتاه شدن طول کادنزا نسبت به اپیروس، فاصله بین دومحور آن افزایش طول داشته است که با برخورداری از تعلیق جمع وجورتر در عقب مي توانيد شاهد فضایی حجیم تر و دلبازتر در داخل نسبت به مدل قبل باشيد. فاصله ای که تقریبا يكسان با فاصله بین دومحور آزرای جدید است. در مقابل هم نسل جدید آزرایی را می بینید که با معرفی در سال 2012، حداقل 3 سال جوانتر از کادنزا است.
هیوندای در تعریف از طراحی نسل جدید این مدل، آنرا الهام گرفته شده از پرنده ای دانسته که در حال پرواز در آسمان است. این خودرو نیز مانند برادرخوانده اش دارای شاخصه هایي از طراحی است که ضمن بهروز کردن چهره اش، نشاندهنده رویارویی با عضوی از اين خانواده میباشد يعني فرم جلوپنجره و چراغ ها مانند دیگر اعضای خانواده هیوندای است. گرنجور مانند اکثر خودروهای جدید -بویژه آلمانی ها- به وفور از لامپ های LED در درون چراغ های نسبتا بزرگ خود استفاده کرده است تا به هنگام روشن بودن وچهره اي خاص از خود به نمایش بگذارد. طراحی شیشه عقب در آن نوآورانه بوده و در نظر گرفتن شیشه در ستون های C به دلبازترشدن فضای عقب خودرو افزوده است. آزرای جدید برخلاف کادنزا نسبت به نسل قبلی خود از ابعادی بزرگتر برخوردار است تا راحتی بیشتری برای سرنشینان فراهم سازد. در جلوی خودرو برخلاف کادنزا هیچ شباهتی مابین آن با نسل قبلی خود نمی بینید اما در عقب سعی شده است تا استفاده از چراغ یک تکه به نوعی یادآور نسل قبلی آن باشد. فاصله بین دومحور در هردو با هم برابراست اما در مقایسه کلی، آزرا علی رغم ابعاد کمی کوچکتر به دلیل نوع طراحی که دارد و بزرگ بودن اجزايي همچون چراغ ها و یا طراحی صندوق عقب، کمی بزرگتر و لوکس تر به نظر می آید.
با این حساب باید گفت که کادنزا با پوزه ببر مانندش چهره ای داینامیک تر و آزرا چهره ای لوکس تر و به قولی مشتري پسندتر دارد. داخل کابین و سطح تجهیزات در ادامه بررسی این دو و هنگامی که درب کادنزا را باز کرده و وارد کابین می شوید با فضایی روبرو می گردید که نشان دهنده رویکرد نوآورانه کیا در طراحی محصولات جدیدش است. آنها بدین منظور و به جهت هماهنگی با طرح بیرونی خودرو، داشبورد را به شکلی مواج و شناور طراحی کرده اند تا در کنار جزئیاتی چون پنل برجسته ادوات، فرمان چندکاره، استیل خشدار کنسول میانی و نورپردازی داخل، فضایی گرم و در عین حال لوکس ايجاد كرده باشند. ورود بدون کلید، تهویه مطبوع دو قسمتی، دوربین عقب، صندلی های برقی تهویه دار، کروزکنترل، سنسورهای پارک و باران و بسیاری دیگر از تجهیزات رفاهی و ایمنی مانند پشت سری فعال شونده هنگام تصادف، آینه های تاشوی برقی و گرمکن دار وچراغ های اتوماتیک، بخشی از امکاناتی هستند که بسیاری از آنها به صورت استاندارد بر روی خودرو نصب میشوند. متریال مورد استفاده در آن نه به اندازه لکسس EX اما در حدی مطلوب ارزیابی میشود و از این حیث برتر از آزرایی است که در برخی قسمتها از پلاستیک نامرغوب استفاده کرده است.
همانطور هم که اشاره شد با اینکه طول آن نسبت به اپیروس کوتاه تر شده اما افزایش 45 میلیمتری فاصله بین دومحورش سبب شده است که حجم داخلی به شکل قابل ملاحظه ای افزایش یابد ضمن اینکه فضای صندوق نیز با 451 لیتر حجم به خوبی نیاز یک خانواده را در سفر برآورده میکند. امتیازی که آزرا نیز از آن برخوردار است و با 461 لیتر حجم حتی فضایی بیشتر از کادنزا در اختیار مالک خود قرار ميدهد. هنگامی که وارد کابین آزرا می شوید برخالف مدل جنسیس که کنسول وسط به شکلی سنتی تر طراحی شده است، داشبوردی مدرنتر خواهید دید که با شباهت به داشبورد سوناتا پر از خطوطی است که ظاهر آن را شلوغتر از داشبورد کادنزا ميكند. نکته ای که در مورد این خطوط باید گفت کشیدگی و تمایل آنها به پنل مرکزی داشبورد است که منجر به معطوف شدن نظرها به این قسمت میشود. فاصله بین دو محور آن نیز همانگونه که قبلتر هم گفته شد برابر با کادنزا بوده و همین موضوع سبب ميشود که با افزایش حجم داخل کابین -نسبت به نسل قبلی- شاهد فضایی حجیمتر در داخل خودرو باشید. سرنشینان خودرو در هر دو ردیف عقب و جلو با فضایي کافی براي سر و پا روبرو هستند که این می تواند به دلیل همان فاصله ذکر شده بین دو محور و ارتفاع مناسب خودرو باشد. سطح تجهیزات آن تقریبا برابر با کادنزا است اما در برخی جزئیات همچون تجهیز به محفظه خنک نگهدارنده مواد غذایی مجهزتر از آن است.
از تجهیزات قابل ذکر دیگری که در بخش ایمنی به کمک راننده مي آيد میتوان به سیستم تراکشن کنترلTCS، سیستمVSM، سامانه OCS، و ترمز کمکی BA اشاره نمود که ایمنی قابل توجهی را برای آن به همراه دارد. بااین توصیف در مورد کابین داخلی آزرای جدید باید گفت که کیفیت نسبتا مطلوب، فضای جادار، نورپردازی داخل ومحیط آرام از محاسن قابل ذکری است که باید به آن اشاره کرد.
ضمن این که آرگونومی هر دو در حدی مطلوب ارزیابی می شود و صرف نظر از سلایق شخصی، فضای داخلی کادنزا را باید ساده و زیباتر از آزرایی توصيف كرد که مانند همه طرح های شرقی شلوغ تر طراحي شده است. عملکرد رانندگی در همان ابتدا وقتی که پشت فرمان آزرا نشسته و حرکت خود را آغاز میکنیم، آرامش و راحتی داخل اتاق که نتیجه عایق بندی مناسب و تعلیق خوب می باشد، اولین چیزی است که به نظر مي آيد. تعلیقی که در جلو مک فرسون و در عقب از نوع چند اتصاله انتخاب شده است تا علیرغم سنگینی فرمان در کنار رینگ های 18اینچی خودرو به هنگام عبور از پیچ ها حرکت های پیچشی اتومبیل را مهار کند. آزرای جدید نسبت به نسل قبلی خشک تر شده اما همین خشکی از طرفی موجب مي شود تا اتومبیل حرکت خود را با چسبندگی نسبتا بیشتری بر مسیر ادامه دهد. این راهم نباید فراموش کرد که اين اتومبیل نسبت به کادنزا از تعلیق ضعیف تری برخوردار است و مانند سوناتا به هنگام عبور از مسیرهای پردست انداز نسبت به نسل قبلی خود ضربه های بیشتری را جذب میکند.
در آزرای جدید با این که تعلیق خودرو به وضوح برای سواری راحتتر طراحی شده اما هندلینگ چندان قابل توجهی عرضه نمي شود. نکته منفی دیگر در خصوص نسخه های وارد شده به کشور ما کندی و تنبلی موتور 3 لیتری آنهاست که به ویژه در مقابل موتور 285 اسبی کادنزا كاملا به چشم مي آيد. با اینکه موتور قدرتمند کادنزا حداقل 500 سی سی حجیم تر از آزرا است و قویتر بودن آن دور از ذهن نیست اما با این حال انتظارمان از موتور 250 اسبی هیوندا بیشتر از عملکردی است که از خود نشان ميدهد. این موتور با گشتاور نسبتا پایین تر ميزان شتاب چندان مطلوبی از خود برجای نمی گذارد. در مقابل اما کادنزایی قرار دارد که از موتور قوی تر خود بیشترین بهره را برده است.
موتوری که حتی شاید این تصور را پیش بیاورد که بیشتر با سدانی اسپرت روبرو هستيد تا يك نمونه لوکس. تاجاییکه حتی شاید برخی به اغراق از این خودرو به مانند یک ب ام و دیفرانسیل جلو یاد کنند! با تمام اين حرفها کادنزا سدانی لوکس است که رفتار آن بیشتر به رفتار یک لکسوس قوی شده می ماند تا یک نسخه از سدانی اسپرت. در واقع میتوان گفت آرامش و نرمی اتاق و رفتار حرکتی کادنزا اگر به اندازه یک لکسس ES نباشد، خیلی هم کم از آن نیست.
گیربکس 6 سرعته آن با قابلیت تعویض دستی به خوبی با موتور هماهنگ شده و با ضرایبی که از آن برخوردار است امکان گاز دادن در هر دنده ای را برای راننده فراهم ميسازد. هندلینگ آن در شهر و بزرگراه های داخل شهری خوب است اما احساس چندان خوبی به راننده ای که قصد به چالش کشیدن اتومبیل در جاده ها را دارد، نمی دهد. با این حساب از امتیازات برجسته کادنزا باید به موتور قوی، مصرف سوخت ایده آل زیر 10 لیتر به ازای هر 100 کیلومتر پیمایش، طراحی جذاب، فضای مناسب داخل کابین و تجهیزات لوکسی اشاره نمود که خريد آن را برای مبلغی که برایش پرداخت میشود، توجیه پذیر ميكند. در مقابل از نقاط ضعف آن هم باید به سبکی فرمان و احساس نه چندان خوب از فرمان پذیری خودرو و همچنین هندلینگی اشاره نمود که با تعلیقی تقریبا مشابه آزرا خیلی ایده آل به نظر نمي رسد اما به هرحال از آزرا بهتر است.
در کل و در یک نتیجه گیری نهایی از سواری با هر دو خودرو، رفتارهای دینامیکی آنها را باید نزدیک به هم تصور کرد و اگر فردی در خرید بین این دو مردد باشد باید به سلیقه شخصی خود رجوع کند و چنانچه سدانی با ظاهری لوکس تر، تجهیزاتی بیشتر و بازار دستدوم بهتر میخواهد به سراغ آزرا و در صورتی که خودرویی قویتر میخواهد به دنبال کادنزا برود.
وضعیت بازار :
آزرا و کادنزا مدل 2012 و 2013 در بازار دستدوم ها از فروش نسبتا خوبی برخوردار هستند که در زمان نگارش این گزارش (تیر 97) کادنزا و هیوندای گرنجور در محدوده 300 تا 350 میلیون تومان در بازار به فروش میرسند.