پس از قطع تجارت میان کابل و اسلامآباد، محور ترانزیت منطقه دچار جابهجایی شد و ایران نقش جدیدی در مسیرهای اقتصادی افغانستان پیدا کرد، تحولی که میتواند مسیرهای تجاری قدیمی را بازتعریف کند.
در روابطی که سالها با بیاعتمادی مزمن، تنشهای امنیتی و بحرانهای سیاسی پیاپی شناخته میشود، این بار اختلافات افغانستان و پاکستان وارد مرحلهای تازه و پرهزینه شده است.
تشدید درگیریهای مرزی میان دو کشور و بنبست سیاسی در مذاکرات، سرانجام به قطع رسمی مسیرهای تجاری انجامیده است؛ تصمیمی که پیامدهای اقتصادی سنگینی برای پاکستان به همراه دارد و همزمان فرصتهای تازهای را پیشروی ایران، بهویژه در حوزه ترانزیت و صادرات منطقهای، قرار داده است.
از درگیری مرزی تا فروپاشی مسیرهای تجاری
روابط افغانستان و پاکستان در ماه گذشته وارد بحرانی کمسابقه شد؛ بحرانی که به گفته ناظران، از زمان بازگشت طالبان به قدرت در کابل نیز مشابهی نداشته است. درگیریهای چندروزه در مرزهای مشترک، دهها کشته از هر دو طرف برجای گذاشت. این درگیریها سرانجام با میانجیگری مشترک قطر و ترکیه متوقف شد، اما تلاشهای دیپلماتیک برای دستیابی به توافقی پایدار نتیجهای در بر نداشت.
شکست دور سوم مذاکرات دو کشور در استانبول، نقطه عطفی در مناسبات اقتصادی میان کابل و اسلامآباد بود. پس از این شکست، افغانستان تصمیم گرفت دست به یک چرخش اساسی در سیاست بازرگانی خود بزند و تجار این کشور را به قطع همکاری با پاکستان و استفاده از مسیرهای جایگزین ترانزیتی فراخواند.
تغییر بنیادین سیاست تجاری افغانستان
با هر دور تشدید تنش میان دو کشور، مرزها نخستین قربانی هستند. بسته شدن گذرگاهها نهتنها صادرات و واردات مستقیم را مختل میکند، بلکه تجارت ترانزیتی افغانستان که سالها وابسته به خاک پاکستان بوده نیز فلج میشود و بخش خصوصی افغانستان را با خسارتهای سنگین روبهرو میسازد.
در دوازدهم نوامبر، ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر افغانستان در امور اقتصادی، بهصورت رسمی اعلام کرد که دولت افغانستان به دنبال مسیرهای جایگزین تجاری به جای پاکستان است و هیچ همکاریای با بازرگانانی که همچنان با پاکستان دادوستد کنند صورت نخواهد گرفت.
او همچنین نسبت به کیفیت پایین داروهای وارداتی از پاکستان انتقاد جدی کرد و به واردکنندگان دارو سه ماه مهلت داد تا حسابهای خود را تسویه و تمامی تعاملات تجاری با پاکستان را قطع کنند.
این مقام ارشد طالبان تصریح کرد که اگر پاکستان خواهان ازسرگیری تجارت با افغانستان است، باید تضمینهای قاطع و دائمی ارائه دهد که مسیرهای ترانزیتی دیگر تحت هیچ شرایطی مسدود نخواهند شد.
در مقابل، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در پایان اکتبر اعلام کرد که تمامی گذرگاههای مرزی میان دو کشور به دلیل ملاحظات امنیتی بسته شدهاند و این وضعیت تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد داشت. او تأکید کرد تجارت ترانزیتی افغانستان تنها در صورتی از سر گرفته میشود که کابل بهطور مشخص علیه گروههایی که از خاک افغانستان به پاکستان حمله میکنند، اقدام عملی انجام دهد.
چرخش کابل به سوی ایران و هند؛ فعالسازی دوباره چابهار
در میانه این تقابل اقتصادی، دولت افغانستان مسیر تازهای را برای نجات تجارت خارجی خود در پیش گرفت. نورالدین عزیزی، وزیر تجارت و صنعت افغانستان، در چهاردهم نوامبر به ایران سفر کرد. محور اصلی این سفر، تمرکز بر استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی ایران و تقویت نقش بندر چابهار به عنوان شاهراه جدید تجارت افغانستان بود؛ مسیری که با مشارکت هند در حال توسعه است و کابل آن را جایگزین راهبردی مسیر پاکستان میداند.
عزیزی پس از سفر به تهران، راهی دهلینو شد و با مقامات ارشد هندی از جمله وزیر امور خارجه و وزیر بازرگانی این کشور دیدار کرد. در این نشستها، فعالسازی هرچه سریعتر چابهار و توسعه رابطه مستقیم تجاری افغانستان و هند مورد تأکید قرار گرفت. این تحرکات نشان میدهد که افغانستان برای نخستین بار بهطور جدی در حال فاصله گرفتن اقتصادی از پاکستان و تکیه بر مسیر ایران است.
تجارت پرنوسان کابل و اسلامآباد در سالهای اخیر
بر اساس دادههای رسمی وزارت خارجه پاکستان، این کشور بزرگترین شریک تجاری افغانستان به شمار میرود. پاکستان بزرگترین مقصد صادراتی افغانستان و سومین منبع وارداتی این کشور محسوب میشود. مسیرهایی نظیر تورخم و چمن، شریانهای حیاتی این تجارت بودهاند.
پاکستان عمدتاً مواد غذایی، سیمان، دارو، منسوجات و کالاهای صنعتی به افغانستان صادر میکند، در حالی که افغانستان نیز میوههای تازه و خشک، سبزیجات و مواد معدنی به بازار پاکستان میفرستد.
مطالعهای که شورای بازرگانی پاکستان در ماه مه ۲۰۲۵ منتشر کرد، نشان میدهد صادرات پاکستان به افغانستان از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ با نرخ رشد سالانه مرکب ۷.۵۵ درصد افزایش یافته است. ارزش صادرات از ۸۵۲ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ به یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۴ رسید که بالاترین سطح تاریخی آن محسوب میشود.
در مقابل، واردات پاکستان از افغانستان نوسانات بیشتری را تجربه کرده است. این واردات از ۴۶۸ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ به اوج ۸۸۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۳ رسید، اما در سال گذشته بهطور ناگهانی به ۵۶۶ میلیون دلار سقوط کرد. با وجود این کاهش، روند کلی واردات همچنان رشدی ملایم با نرخ سالانه ۴.۸۷ درصد را نشان میدهد.
شوک فوری به صادرکنندگان پاکستانی
سلمان جاوید، کارشناس پاکستانی روابط افغانستان و پاکستان و مدیر مرکز مطالعات «انجمن آسیایی جوانان پاکستان»، در گفتوگو با الجزیره توضیح میدهد که حدود ۲۰ درصد از صادرات منطقهای پاکستان در حوزه مواد غذایی و دارو به افغانستان اختصاص دارد، اما این رقم تنها ۳ تا ۵ درصد از کل سبد صادرات ملی پاکستان را تشکیل میدهد که سالانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار ارزش دارد.
به گفته این کارشناس، در کوتاهمدت، پاکستان با زیانی بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار در بازه ششماهه روبهرو خواهد شد. این زیانها عمدتاً در بخش آرد گندم، برنج، محصولات تازه کشاورزی و داروهای ارزانقیمت متمرکز خواهد بود.
او تأکید میکند که تولیدکنندگان داروی پاکستانی پیش از این نیز بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بازار دارویی افغانستان را در اختیار داشتهاند و اکنون با تأخیر در دریافت مطالبات و توقف خطوط تولید مواجه شدهاند، اما این فشارها لزوماً به بیثباتی اقتصادی در سطح کلان پاکستان منجر نخواهد شد.
جاوید معتقد است فشار واقعی نه بر اقتصاد ملی پاکستان، بلکه بر مناطق مرزی و صادرکنندگان متوسط متمرکز خواهد شد؛ بهویژه در مناطق همجوار افغانستان.
برآوردهای بدبینانهتر از شدت بحران
در مقابل این نگاه محتاطانه، شهاب یوسفزی، نویسنده و تحلیلگر پاکستانی روابط افغانستان و پاکستان، ارزیابی شدیدتری از پیامدهای این بحران ارائه میدهد. او میگوید پاکستان با یک شوک صادراتی فوری بیش از ۹۰۰ میلیون دلار روبهرو شده است؛ شوکی که نزدیک به ۲۰ درصد صادرات مواد غذایی و دارویی این کشور را متوقف کرده است.
به گفته یوسفزی، در کوتاهمدت خطر منجمد شدن جریان نقدینگی، فاسد شدن کالاهای قابل تلف شدن و ورشکستگی شرکتهای کوچک و متوسط در مناطق مرزی کاملاً جدی است. در میانمدت نیز کاهش تولید صنعتی، اختلال در زنجیرههای تأمین و فشار منفی بر تولید ناخالص داخلی رخ خواهد داد؛ بهگونهای که رشد اقتصادی در بخشهای آسیبدیده میتواند بین ۳ تا ۵ درصد کاهش یابد.
او تأکید میکند که صنایع غذایی، غلات، میوه و ترهبار، شکر و داروسازی بیشترین آسیب را خواهند دید. همچنین حدود ۱۴ هزار شغل رسمی در معرض تهدید قرار میگیرد و خدمات لجستیک، سردخانهها و بستهبندی نیز تحت فشار شدید قرار خواهند گرفت. به گفته این تحلیلگر، ایالتهای خیبرپختونخوا، بلوچستان و مناطق مرزی پنجاب بیشتر از سایر مناطق آسیب خواهند دید.
پاکستان چگونه میتواند از این بحران عبور کند؟
سلمان جاوید بر این باور است که اسلامآباد هنوز ابزارهای سیاستی لازم برای مهار آسیبها را در اختیار دارد. به اعتقاد او، دولت پاکستان میتواند با هدایت مجدد مشوقهای صادراتی، صنایع دارویی، سیمان و کشاورزی را به سمت بازارهای خاورمیانه، آفریقا و آسیای مرکزی سوق دهد. همچنین با اعطای معافیتهای مالیاتی هدفمند و تأمین مالی ارزان، امکان حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط در مناطق مرزی فراهم است.
او میگوید قطبهای لجستیکی کراچی میتوانند با تغییر مسیر فعالیت خود، ظرفیتشان را به سمت خطوط کشتیرانی خلیج فارس و آفریقا هدایت کنند. به لحاظ دیپلماتیک نیز میتوان از طریق هماهنگی فنی میان گمرکها، اتاقهای بازرگانی و کمیتههای مرزی، بخشی از جریان تجارت را بدون عقبنشینی سیاسی احیا کرد.
نگاه بدبینانهتر و گزینههای اضطراری
شهاب یوسفزی نیز معتقد است تنها راه مهار بحران در میانمدت، تمرکز فوری بر بازارهای خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا در حوزه مواد غذایی و دارو است. او تأکید میکند که اسلامآباد باید همزمان مسیر گفتوگو با کابل را با میانجیگری بازیگران منطقهای باز نگه دارد. در کنار آن، استفاده از ابزارهای سیاست تجاری نظیر حمایت مستقیم از صادرات، معافیتهای مالیاتی موقت برای کالاهای فاسدشدنی و حمایت از تولیدکنندگان و کارگران، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
فرصت راهبردی ایران در سایه شکاف کابل و اسلامآباد
در حالی که پاکستان و افغانستان درگیر شدیدترین اختلافات اقتصادی خود در دهه اخیر شدهاند، ایران در موقعیتی کمنظیر برای بهرهبرداری اقتصادی از این شکاف قرار گرفته است. بندر چابهار به عنوان تنها مسیر امن، پایدار و غیرسیاسی برای دسترسی افغانستان به آبهای آزاد، اکنون بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه کابل و دهلینو قرار دارد.
افزایش صادرات مواد غذایی، دارو، مصالح ساختمانی و کالاهای اساسی ایران به افغانستان، توسعه حملونقل ترکیبی از چابهار تا میلَک و زرنج، و تبدیل ایران به هاب جدید ترانزیت منطقهای میتواند نهتنها درآمد ارزی قابل توجهی برای کشور ایجاد کند، بلکه جایگاه ژئواقتصادی ایران را در معادلات جنوب و مرکز آسیا بهطور محسوسی ارتقا دهد.
اگرچه پاکستان از نظر اقتصاد کلان توان تحمل شوک ناشی از قطع تجارت با افغانستان را دارد، اما فشار سنگینی بر مناطق مرزی، تولیدکنندگان متوسط و صنایع دارویی و غذایی این کشور وارد خواهد شد.
در مقابل، افغانستان نیز مسیر دشوار و پرهزینهای را برای جایگزینی زیرساختهای لجستیکی پاکستان در پیش دارد. در این میان، ایران با تکیه بر بندر چابهار و موقعیت ژئواقتصادی خود، میتواند به یکی از بزرگترین برندگان این شکاف اقتصادی در منطقه تبدیل شود./ فارس




